به گزارش سبز سرخ؛ حامد اسماعیلیون، نامش اولین بار بعد از حادثه هواپیمای اوکراینی شنیده شد. همسر و فرزند او در این حادثه جان خود را از دست دادند؛ اتفاقی که خیلیها را عزادار کرد اسماعیلیون را وارد عرصه سیاست کرد. او پیش از این نویسنده چند رمان سیاسی بود که در آن گرایشهایی نسبت به سازمان منافقین دیده میشد.
به گزارش سبز سرخ؛ این حادثه اما اسماعیلیون را آرام آرام تبدیل به یک چهره سرشناس میان ضدانقلاب کرد؛ او گروهی را برای استفاده سیاسی از آن حادثه راهاندازی کرد و اقدامات ضدایرانی زیادی به واسطه این گروه انجام داد؛ از تلاش برای اخراج دیپلماتهای ایرانی از کشورهای جهان تا حضور در کنفرانس امنیتی مونیخ و درخواست حمله نظامی به ایران!
در میانه اغتشاشات وضعیت به طوری پیش رفت که حتی برخی تحلیلگران مدعی شدند که اسماعیلیون گزینه سیستمهای امنیتی غرب برای رهبری ضدانقلاب است و قرار است چهره نمادین این جریان سیاسی شود. پروژهای که با سر به زمین خورد و اسماعیلیون نیز آرام آرام تبدیل به چهرهای بحث برانگیز در جریان ضدانقلاب شد.
ابتدا از گزینههای رهبری خط خورد؛ ضدانقلاب برای پروژه رهبری خود فرزند شاه مخلوع ایران را انتخاب کرد و رضا پهلوی را به مردم عرضه کرد؛ البته لازم به ذکر است این هدف نیز محقق نشد (در کمپین وکالت دادن به رضا پهلوی کمتر از ۵۰۰هزار نفر شرکت کردند که نیم درصد همه ایرانیان جهان نیز نمیشود). هدف دیگر اسماعیلیون استفاده از لابی منافقین برای حضور در مجامع ایرانی به عنوان سیاستمدار در تبعید بود.
این پروژه نیز اگر چه پرشور آغاز شد و با کمکهای سازمان منافقین به واسطه افرادی همچون کاوه شهروز دیدارهایی با مقامات غربی داشت اما لابی و ثروتی که از رضا پهلوی حمایت میکرد او را در این پروژه نیز با شکست رو به رو کرد. رضا پهلوی بود که به سفرهای بینالمللی میرفت و دیدارهایی را داشت؛ البته لازم به ذکر است کمتر سیاستمدار دسته اولی در جهان حاضر به دیدار با این ورشکستگان بود.
نکته حائز اهمیت دیگر در پرونده اسماعیلیون علاوه بر شکست خوردن از رضا پهلوی؛، مسئلهای است که میتواند تحلیلها را از وضعیت جریان معاند دقیقتر کند. انصراف حامد اسماعیلیون از حضور در «منشور مهسا» با سفر رضا پهلوی به اسرائیل همزمان بوده است. پیش از این تحلیلگران درباره سفر ربع پهلوی به سرزمینهای اشغالی میگفتند چنین حماقتی ریشه در عدم حمایت اروپا و آمریکا و قطع شدن حمایتهای مالی عربستان دارد.
در واقع در زمانهای که عربستان که از مهمترین حامیان مالی ضدانقلاب و همچنین با شبکه اینترنشنال از مهمترین بوقچیان علیه ایران بود، تعداد افرادی که تحت کفالت عربستان قرار میگرفتند زیاد بود. امروز اما این کشور تغییر سیاست جامعی داده که از مصادیق آن واگذاری اینترنشنال توسط ولنتمدیا موسسه نزدیک به عربستان بوده است. حمایتهای سیاسی نیز توسط کشورهای غربی کاهش پیدا کرده است که از نمونههای آن میشود به مواضع دیپلماسیمحور مقامات آمریکایی و اروپایی اشاره کرد. حتی بلینکن که نیز روزی ضدانقلاب با توئیتهایش دچار شعف میشد در مصاحبه خود با بیبیسی فارسی صحبت از علاقه به ادامه مذاکرات و گفتگوها کرد.
امروز به نظر میرسد تنها حامی اصلی ضدانقلاب، دشمن قسمخورده ایران یعنی رژیم صهیونیستی است. شواهد حاکی از آن است که شبکه اینترنشنال در اختیار این رژیم قرار گرفته است و همچنین به حمایت سیاسی از ضدانقلاب میپردازد. در چنین شرایطی وقتی ربع پهلوی به اسرائیل سفر کند و حتی اگر این سفر تحقیر آمیزترین سفر یک عنصر سیاسی به سرزمینهای اشغالی بوده باشد بازهم جایی دیگر برای اسماعیلیون و دیگر عناصر ضدانقلاب باقی نخواهد ماند.
براندازی در ایران شکست خورده است. همه این تحلیلها و اتفاقات نیز از پس فهم این جمله بر میآید؛ حال در میان لشکر شکستخوردگان، جنگ بقا وجود دارد. جنگ بقایی که درگیریهای درونی ضدانقلاب را افزایش داده است. اسماعیلیون یکی از قربانیهای این جنگ بقا است. بنظر میرسد باید منتظر اتفاقات بیشتری از این دست در ایام پیشرو بود.
انتهای پیام/
Tuesday, 8 October , 2024