رحیم‌پور ازغدی اخیراً در یک سخنرانی پیرامون علیرضا اکبری، جاسوس انگلیس که به‌تازگی اعدام شده است، سخنانی گفت که حساسیت اصلاح‌طلبان و حسن روحانی را برانگیخت.

۱۹ اردیبهشت ماه حسن روحانی در نامه‌ای به قوه قضائیه خواستار پیگیری حقوقی و رسیدگی قضایی نسبت به اتهامات مطرح شده از سوی حسن رحیم‌پور ازغدی علیه وی و همکارانش شد.

همچنین پرونده این شکایت از رحیم‌پور ازغدی با توجه به روحانی بودن وی جهت رسیدگی به دادگاه ویژه روحانیت ارسال شده است.

به گزارش رجانیوز؛ رحیم‌پور ازغدی اخیراً در یک سخنرانی درباره علیرضا اکبری جاسوس انگلیس که به‌تازگی اعدام شده است سخنانی گفت که حساسیت اصلاح طلبان را برانگیخت.

در ویدئویی که از سخنرانی رحیم‌پور ازغدی در فضای مجازی منتشر شده است، او می گوید :«برخی –جاسوسان با ریش هستند، این آقایی که اعدام کردند سه تا داغ مهر داشت، من نمی‌فهمم چه کار می‌کنند، هر چقدر سر را محکم به مهر بکوبی باز هم این طور نمی‌شود. چرا هر چی ما سر به مهر می‌گذاریم اینجور پینه نداریم؟ سابقه جبهه و پاسداری هم داشت، معاون وزیر هم بود، ده سال به آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها اطلاعات می‌داده است، در ستاد روحانی هم بوده.

از این آدم‌ها البته اطراف او [حسن روحانی] زیاد است، خودش مثل اکبری نباشد اطرافش هستند … گفتند اسم فوردو، مراکز هسته‌ای، فخری‌زاده و … را این لو داده است. دشمن می‌آید از اندرونی‌ترین مراکز شما آدم می‌گیرد. دو میلیون یورو هم دادند. البته به همه نمی‌دهند اما به این ویلا در لندن و اتریش و تابعیت انگلیس دادند، خودش گفته که نمازش را هم تا آخر می‌خوانده، با سجاده‌ای که از پاکی و نجسی‌اش خیالش راحت باشد … ببینید خدا وقتی آدم را رها می‌کند چه می‌شود. در خریت مرز نمی‌ماند».

جولان نفوذ در دستگاه‌های مهم تصمیم‌گیری به حدی بود که در سال ۱۳۹۴، رهبر معظم انقلاب در دیدار‌های مختلف به کلیدواژه‌ نفوذ اشاره کرده و به کرات به تبیین نفوذ پرداختند.

ایشان دردیدار خود با اعضای مجلس خبرگان در اسفند ۱۳۹۴ در رابطه با نفوذ فرمودند: بنده در قبل از انتخابات مسئله‌ی نفوذ را مطرح کردم؛ آقایان! این نفوذ مسئله‌ی مهمّی است. نفوذ مسئله‌ی مهمّی است بنده هم که این را عرض میکنم نه به خاطر این است که حالا یک احتمالی به ذهنم می‌آید که ممکن است نفوذ کنند؛ نه، ما از خیلی چیزها مطّلعیم؛ از خیلی حوادثی که دارد در کشور رخ میدهد که غالباً عموم مردم یا حتّی خیلی از خواص مطّلع نمیشوند ما مطّلع میشویم. من از روی اطّلاع دارم عرض میکنم که برنامه‌ی نفوذ در کشور یک برنامه‌ی جدّی استکبار است، برنامه‌ی جدّی آمریکایی‌ها است؛ دارند دنبال میکنند که نفوذ کنند. اشتباه نشود! این نفوذ برای این نیست که از یک جایی کودتا بشود؛ نه، میدانند که در ایران، در جمهوری اسلامی، با ساختی که جمهوری اسلامی دارد کودتا معنی ندارد. یک جاهایی یک‌وقت داخل فلان نیروی مسلّح نفوذ میکنند برای اینکه بیایند کودتا کنند، یکی را ببرند، یکی را بیاورند؛ نه، این نفوذ برای کودتا نیست، این نفوذ برای دو منظور دیگر است. یکی از آماجهای این نفوذ مسئولانند؛ آماج دوّم مردمند. مسئولان آماج این نفوذند؛ برای چه؟ هدف چیست؟ هدف این است که محاسبات مسئولان را عوض کنند و تغییر بدهند؛ یعنی مسئول جمهوری اسلامی به این نتیجه برسد که با ملاحظه‌ی هزینه و فایده احساس کند که باید این اقدام را بکند، این اقدام را نکند؛ نفوذ برای این است به این نتیجه برسد که فلان رابطه را قطع کند، فلان رابطه را ایجاد کند؛ نفوذ برای این است که این محاسبات در ذهن مسئولین عوض بشود. آن‌وقت، وقتی نتیجه این بشود که فکر مسئولین و اراده‌ی مسئولین در مشت دشمن قرار بگیرد، دیگر لازم نیست دشمن بیاید دخالت مستقیم بکند؛ نه، مسئول کشور همان تصمیمی را میگیرد که او میخواهد. وقتی محاسبه‌ی این حقیر عوض شد، تصمیمی را میگیرم که او میخواهد؛ من همان کاری را که او میخواهد مفت و مجّانی انجام میدهم؛ گاهی بدون اینکه خودم بدانم -یعنی اغلب بدون اینکه خودم بدانم- این کار را انجام میدهم. [بنابراین] سعی میکنند محاسبات مسئولین را عوض کنند. پس آماج اوّل مسئولینند.

سخنان حسن رحیم‌پور ازغدی با واکنش شدید حسن روحانی و اصلاح‌طلبان روبه‌رو شد. البته روحانی در زمان ریاست‌جمهوری‌اش نشان‌ داده بود که تحمل کوچک‌ترین نقدها و اعتراضات را ندارد. دولت او رکوردار شکایت از خبرنگاران، رسانه‌ها و منتقدین‌ بوده است.

با همه‌ی این اوصاف اما حضور جاسوس‌ها در مراکز مهم تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در دولت روحانی مسئله‌ای ناآشنا‌ و غریب نیست؛ به‌طوری که در افکار عمومی دولت روحانی معادل بود با بهشت جاسوسان!

بنظر می‌سد بازخوانی جاسوس‌هایی که در دولت روحانی دستگیر شده‌اند و چالش‌های امنیتی‌ای که پیش‌روی کشور قرار داشت، باتوجه به اظهارات اخیر رحیم‌پور ازغدی، خالی از لطف نباشد.

نازنین زاغری با نام مستعار «پریسا»

خرداد سال ۹۵، سپاه ثارالله استان کرمان طی بیانیه‌ای، خبر از بازداشت یک ایرانی با تابعیت انگلیسی به نام «نازنین زاغری» داد.

در این بیانیه آمده بود:«طی اقدامات اطلاعاتی گسترده در فضای مجازی و حقیقی یکی از سر شبکه‌های اصلی وابسته به بیگانگان که مأموریت‌های مختلفی در راستای تحقق اهداف شوم دشمنان نظام انجام داده بود شناسایی و دستگیر شد. خانم نازنین زاغری تبعه ایرانی-انگلیسی است که در تاریخ ۱۵ فروردین سال جاری توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه کرمان در فرودگاه امام خمینی (ره) دستگیر و به کرمان منتقل شد».

هم‌زمان با تبلیغات سنگین رسانه‌ای، عفو بین‌الملل درباره سلامتی نازنین زاغری و خطر «خودکشی» او هشدار داد! «اِما تامسون» فیلم‌نامه‌نویس و بازیگر انگلیسی برنده اسکار، خطاب به وزیر خارجه انگلیس نوشت: «سوار هواپیما شو و به ایران برو و نازنین زاغری را آزاد کن!».

پس از دستگیری «نازنین زاغری» تبلیغات سنگین و فشرده‌ای از سوی رسانه‌های انگلیسی و رسانه‌های فارسی‌زبان معاند صورت گرفت. این رسانه‌ها با انتشار تصاویر احساسی از نازنین زاغری و فرزند خردسالش مدعی شدند که زاغری، مادری بی‌گناه است که تنها برای دیدار با خانواده خود به ایران سفر کرد و دستگیر شد!

نازنین زاغری آخرین مهره از حلقه ۵۰ نفری جاسوسانی است که در پرونده نفوذ دستگیر شده‌اند. پس از بازداشت زاغری این شبکه به طور کلی منهدم شد. شبکه نارنجی؛ پروژه ایران ۱ و ۲، TRF و TWC بخشی از پروژه‌های کلان سازمان  MI۶ ‌است که با تلاش شبانه روزی سازمان اطلاعات سپاه شناسایی و مهار شده است.

نازنین زاغری متولد سال ۱۳۵۷ در تهران است، او در دانشگاه تهران زبان انگلیسی خوانده و پس از چند سال همکاری در چند موسسه آموزشی زبان انگلیسی به ناگهان در دوره مدیریت اصلاح‌طلبان بر شهرداری تهران وارد روزنامه همشهری شده و در سرویس بین‌الملل آن مشغول به کار می‌شود. زاغری در این بخش با فریبا صحرایی خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی همکار می‌شود. زاغری پس از همشهری در روزنامه شرق (ارگان رسمی حزب منحله مشارکت) مشغول به کار می‌شود.

سال ۱۳۸۱ اتفاقات جالبی برای مأمور ملکه در تهران می‌افتد! خانم زاغری به بهانه کمک به زلزله‌زدگان در شهر بم راهی استان کرمان شده و به مدت شش ماه در این شهر ساکن می‌شود. ماجرای وقتی اهمیت پیدا می‌کند که بدانیم که نازنین زاغری در بم به فدراسیون بین‌المللی صلیب سرخ متصل شده است.

بعدها مشخص می‌شود که هدف این سازمان نه کمک به مردم زلزله‌زده که بررسی شرایط آب‌های زیرزمینی در استان کرمان است. او به مدت سه سال روی این پروژه به‌ظاهر حقوق بشری متمرکز بوده و پس از جمع‌آوری اطلاعات لازم به بهانه ادامه تحصیل از ایران مهاجرت کرده و راهی انگلیس می‌شود.

او سال ۲۰۱۰ با هدایت همسرش به موسسه ترینینگ استیشن (traning station) می‌پیوندد. این موسسه در اساسنامه خود به‌صورت رسمی در حوزه پروژه‌های ضد امنیتی علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌کند.

کوین بردن مدیریت این موسسه را بر عهده داشته و در ۲۰ سال گذشته در پوشش روزنامه‌نگار به بسیاری از کشورهای دنیا سفرکرده است. موسسه ترینینگ استیشن به این نتیجه رسیده بود که برای پیشبرد اهداف خود در ایران باید نیروهای فارسی‌زبان را استخدام کند. نازنین زاغری بهترین گزینه برای انگلیسی‌ها بود.

موسسه ترینینگ استیشن از زاغری می‌خواهد که برنامه‌هایش را در حوزه مبارزه با فیلترینگ، نفوذ سایبری، جنبش‌های زنانه و حقوق بشر به هیئت‌مدیره بدهد. نیک ریستریک یکی از اعضای ارشد این موسسه در وصف نازنین زاغری می‌گوید: «این موسسه بدون نازنین در ایران فلج می‌شد، او به‌خوبی می‌توانست با چند کلیک به ایرانی‌های زیادی دسترسی داشته باشد. در این پروژه شادی صدر؛ شیرین عبادی و محبوبه عباسقلی زاده با زاغری همکاری می‌کردند»

نازنین زاغری کار خودش را در این موسسه با ویرایش محتوا و ترجمه متون آموزشی و جزوه‌های براندازی آغاز می‌کند. زاغری این جزوات را برای نیروهای هدف خود در ایران فرستاده و از آن‌ها می‌خواهد پس از مطالعه دقیق جزوه به‌حساب او به ترکیه یا امارات سفرکرده و با اقامت در یک هتل پنج ستاره در کارگاه آموزشی شرکت کنند. زاغری نام این کارگاه آموزشی را «پروژه ایران ۲» می‌گذارد.

زاغری این کارگاه‌های آموزشی را تحت پوشش شرکت‌های رسانه‌ای چون «اسمال مدیا» و «اینتر نیوز» برگزار کرده و هدف آن بود که از روزنامه نگاران و شهروندان عادی یک جاسوس حرفه‌ای باهدف نفوذ به اماکن دولتی به‌منظور جمع‌آوری اطلاعات طبقه‌بندی‌شده بسازد.

زاغری در تمام مدت حضور در موسسه ترینینگ استیشن جوانب پوشش امنیتی را رعایت کرده و از کارورزان خود می‌خواست به‌هیچ‌عنوان با ایمیل‌های رسمی با او ارتباط نگیرند. او با این هدف می‌توانست همچنان نقش مادر ساده خانه‌دار را به‌خوبی بازی کند!

نازنین زاغری پیش از اولین خروج از ایران در رصد قرار داشته و چندین سال به او اجازه داده شد تا پوست اندازی کرده و به شکاری جذاب تبدیل شود. او پس از آخرین تردد به داخل کشور از همان اولین لحظه ورود در زیر نظر چشمان تیزبین سازمان اطلاعات سپاه پاسداران قرار داشته و پس از چک کردن آخرین قرار کاری در فرودگاه دستگیر شد.

تا مدت‌ها پس از بازداشت خانم زاغری انگلیسی‌ها با نقش بازی کردن سعی داشتند از زاغری یک شهروند دو تابعیتی بی‌گناه بسازند، اما وقتی حکم دادگاه او اعلام‌ و مشخص شد حتی بوریس جانسون نیز نمی‌تواند با وساطت او را آزاد کند، به یک‌باره وزیر دفاع انگلیس برای اولین بار سکوت را شکسته و اعلام می‌کند که حاضر به تبادل کارمند خود در ایران است.

سال ۱۳۹۸ بن والاس در یک برنامه تلویزیونی درباره زاغری می‌گوید: «واقعیت آن است که دوست دارم نازنین را آزاد کنیم؛ اما می‌دانید که ما به ایرانی‌ها بدهکاریم؛ از  سال‌ها قبل آن‌ها درباره خرید چند تانک چیفتن پول‌های ایران در بانک انگلیسی بلوکه‌شده است» وزیر دفاع انگلیس در ادامه می‌گوید: «نازنین برای ما آن‌قدر ارزش دارد که پول‌های مصادره شده را پس بدهیم».

ایران در زمان رژیم پهلوی سفارش خرید تانک چیفتن از انگلیس را داده بود اما لندن به بهانه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران از عمل به تعهدات خود سر باز زد و اکنون تخمین زده می‌شود که میزان بدهی انگلیس به ایران به دلیل عدم تحویل این تانک‌ها بیش از ۵۰۰ میلیون پوند باشد.

هم‌زمان با فشار رسانه‌های معاند نظام و تبرئه و مظلوم‌نمایی از «نازنین زاغری» روزنامه‌های اصلاح‌طلب نیز به تبرئه وی پرداختند.

روزنامه بهار در گزارشی به بهانه سفر وزیر امور خارجه انگلیس به تهران، ضمن تلاش برای تبرئه جاسوس دو تابعیتی (نازنین زاغری) و زمینه‌سازی برای تحویل این مجرم امنیتی به انگلیس، پرونده وی را به موضوع حقوق بشری تقلیل داد و نوشت: «بی‌تردید عدم حل موضوع نازنین زاغری در عدم توسعه مناسبات تأثیرگذار است و از طرف دیگر نیز باید متوجه بود که تهران و لندن اختلافات حقوق بشری بسیاری از گذشته تا به امروز داشته‌اند که این اختلافات بر روابط دو کشور سایه انداخته است و بنابراین نباید انتظار داشت که این اختلافات یک‌شبه حل شود».

همچنین علیرضا رحیمی نماینده اصلاح‌طلب لیست امید مجلس نیز که پیشتر در ماجرای سلفی حقارت آمیز نمایندگان مجلس با موگرینی حاشیه‌ساز شده بود در اقدامی تأمل‌برانگیز ضمن تلاش برای حمایت و تطهیر مجرمان امنیتی دو تابعیتی، دستگیری این جاسوسان را  تسویه حساب سیاسی خواند و گفت: «موضوع آزادی خانم زاغری به قوه قضائیه مربوط می‌شود که دستیابی به این نتیجه در این مذاکرات قابل پیش‌بینی نیست… موضوع دو تابعیتی یک حق بین‌المللی است و چنین نیست که فردی به‌صرف این مسئله در مظان اتهام جاسوسی، ارتباط با بیگانه یا نفوذ قرار گیرد. متأسفانه بخش قابل‌توجهی از این مسئله در داخل سیاسی شده است، بدین معنا که قسمتی از تسویه‌حساب‌های سیاسی به بهانه دو تابعیتی‌ها انجام می‌گیرد تا به واسطه آن مدیران ارشد دولتی به‌نوعی مورد تردید افکار عمومی قرار گیرند».

نازنین زاغری ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ گذرنامه بریتانیایی خود را پس گرفت و روز بعد برای مبادله با تیم انگلیسی به فرودگاه امام خمینی منتقل و پس از دریافت ۵۳۰ میلیون دلار به تیم انگلیسی تحویل داده شد.

نزار زاکا؛ شاه‌مهره لبنانی-آمریکایی

نزار زاکا ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ برای شرکت در یک کنفرانس کارآفرینی با دعوتنام‌ه‎ای از شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده، به تهران سفر کرد. 

او پیش از بازگشت در ۷ شهریور ۹۴ به جرم جاسوسی برای آمریکا بازداشت شد و به‏‌عنوان یک «گنج» به دلیل «ارتباط هوشمندانه با نهاد‌های نظامی در ایالات متحده» توصیف شد.

پس از دستگیری «نزار زاکا» که دبیر کل اتحادیه تشکل‌های ICT عرب (اجمع) بود، زمزمه‌های ارتباطات او با برخی از مسئولین دولتی مطرح شد. چرا که او در برخی همایش‌ها و مراسم‌های دولتی که توسط وزارت ارتباطات و معاونت زنان ریاست‌جمهوری برگزار شده بود حضور داشت.

پس از بازداشت «نزار زاکا» در ایران، پایگاه الاخبار در گزارش اعلام کرد: «جاسوس بازداشت‌شده در حال تدارک برگزاری تظاهرات در ایران بود».

۶ ماه پس از بازداشت زکا در ایران، خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس در گزارشی تأیید کرد «نزار زاکا» با تأیید وزارت خارجه ایالات متحده به ایران سفر کرده و از آمریکا برای «پیش بردن پروژه‌هایش» پول دریافت کرده بود.

علاوه بر این، حامیان زاکا در سال ۹۴ در نامه‌ای به جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا تصریح کردند که او «با آگاهی و تأیید وزارت خارجه آمریکا» به ایران سفر کرده و سفرش تأمین مالی شده است. در این نامه همچنین تصریح شد که: «ما معتقدیم که وزارت خارجه آمریکا تعهدی اخلاقی برای کمک کردن به نزار دارد».

زاکا پیش از سفرش به ایران نیز به همراه برخی چهره‌‌های مخالف نظام درحال تدارک برنامه‌‌هایی برای ایجاد موج تظاهرات علیه سیاست‌‌های نظام بود و بر اسناد ویکی‌لیکس، او یکی از افرادی است که با سفارت آمریکا در بیروت در ارتباط بوده است.

نزار زاکا به‌عنوان یکی از موسسان «انجمن بین‌المللی مدیران ایرانی» بود که در یک پروژه امنیتی با نام «پل» مشارکت داشت؛ پروژه «پل» برنام‌ه‎ای پوششی برای نفوذ آمریکا به ساختار‌های سیاسی و اجرایی کشورمان است که براساس آن نزار زاکا شاه‌مهره لبنانی-آمریکایی، ماموریتی ویژه در حوزه فناوری اطلاعات کشور داشته و به همین جهت نیز با وزارت ارتباطات مرتبط شد.

درواقع پس از موفقیت نسبی طرح اولیه در گرجستان و لبنان و مونته نگرو، زاکا به ‎عنوان مدیر شناخته شده جریان «کارآفرینی اقتصادی» و «شبکه‌سازی اجتماعی» در خاورمیانه، مامور به ارتباط‌گیری با وزارت ارتباطات کشورمان شد و از طریق «ن.ج»، مدیر ارشد وقت سازمان فناوری اطلاعات ایران، به تهران راه یافت.

بالاخره زاکا در شهریور ۹۴ بازداشت و به اتهام «همکاری با دولت متخاصم آمریکا» به ۱۰ سال حبس و پرداخت جریمه نقدی محکوم شد اما سرانجام با درخواست میشل عون، رئیس جمهور لبنان به صورت مشروط آزاد شد. 

جیسون رضائیان؛ افشاگر برنامه‌های ضدتحریمی ایران

جیسون رضاییان به‌واسطه پخش سریال جنجالی «گاندو» معروف‌ترین جاسوس شناخته شده در کشورمان است؛ او که مدیر دفتر تهران روزنامه واشنگتن‌‎پست بود، در ۳۱ مرداد سال ۹۳ به همراه همسرش یگانه صالحی به دلیل جاسوسی و فعالیت تبلیغی علیه نظام دستگیر و پس از ۱۸ ماه حبس در چارچوب مبادله زندانیان آزاد شد.

«آنقدر به رئیس‌جمهور نزدیک شدم که طعم و مارک آدامسی را که می‌جوید، می‌دانستم.» جیسون رضاییان در گزارشی این خبر را به آمریکایی‌‌ها داد. تابعیت دوگانه جیسون رضاییان به‎خاطر پدر مشهدی‌الاصل و مادر آلمانی‌ اوست و شاید به همین خاطر او برای جاسوسی در ایران مناسب بود.

جیسون مدت‌‌ها در ایران بود، هرچند پیش از حضور فیزیکی در ایران با بسیاری از سرکردگان شبکه «نفوذ» مانند مسعود بهنود و حسین باستانی در ارتباط بوده و ازجمله عناصر دیگر مرتبط با وی می‌توان به رکسانا صابری، رضا رفیعی فروشانی و مازیار بهاری اشاره کرد.

از فردای روز بازداشت جیسون، دولت آمریکا اصرار عجیب و غریبی برای آزادسازی این جاسوس داشت. طرف آمریکایی به رغم اصرار عجیبش برای آزادسازی این مهره اطلاعاتی همواره تلاش می‌کرد تا وی را بی‌گناه نشان دهد و از این روزنه رسانه‌های این کشور نیز همگام با سیاست خارجی آمریکا در خصوص جیسون رضائیان مظلوم نمایی می‌کردند.

بازداشت جیسون رضاییان و انجام تحقیقات مفصل از او با بدست آمدن سرنخ‌های شبکه دیگری از عوامل رسانه‌ای نفوذی در کشور همزمان شد و در نهایت منجر به انهدام یک تیم بزرگ از مرتبطان با رسانه‌های ضدانقلاب شد؛ پس از انهدام این تیم، «روز آنلاین» یکی از مهمترین پایگاه‌های ضدانقلاب و خبرنگاران فراری از کشور متلاشی شد و رده‌های بالای بی‌بی‌سی فارسی نیز با تغییراتی مواجه شد.

رضاییان به اتهام جاسوسی از طریق جمع‌آوری تصمیمات کشور در خصوص مسائل سیاست داخلی و خارجی و همکاری با دول متخاصم محاکمه شد. دسترسی و جمع‌آوری اطلاعات طبقه‌بندی شده، همکاری با دول متخاصم و نوشتن نامه به اوباما رئیس جمهور آمریکا و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از دیگر اتهامات جیسون رضائیان بود.

در پوشش مذاکرات هسته‌ای، جان کری مکرر از وزیر امورخارجه کشورمان درخواست کرد که تلاش کنید جیسون آزاد شود و مدعی می‌شود او یک جاسوس نیست بلکه یک خبرنگار است.

رضاییان که به‌دلیل جاسوسی برای دولت آمریکا با اتهامات سنگینی مواجه بود به‌علت برخی ملاحظات، سرانجام در دی‎ماه ۱۳۹۴ با اعلام دادستان عمومی و انقلاب تهران در راستای مصوبات شورای‌عالی امنیت ملی ایران و مصالح کلی نظام به‌همراه سه زندانی ایرانی دوتابعیتی دیگر یعنی سعید عابدینی، امیر میرزایی‌حکمتی و خسروی‌آزاد در چارچوب مبادله زندانیان با ایالات متحده آزاد شد.

 جاسوسی در قلب مذاکرات

مرداد ۹۵، رسانه‌ها خبر دستگیری «عبدالرسول دری اصفهانی» عضو تیم مذاکره کننده هسته‌ای را منتشر کردند. دری اصفهانی نماینده بانک مرکزی و مسئول امور بانکی تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران با گروه ۵+۱ و یکی از کارکنان ستاد اجرای برجام بود.

دری‌اصفهانی با ۲ سرویس اطلاعاتی غربی ارتباط داشت. وی به عنوان مسؤول امور بانکی تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران وارد مذاکرات تخصصی ایران و ۱+۵ شد!

وی در بهمن ۹۴ از رئیس جمهور حسن روحانی، نشان درجه سه خدمت دریافت کرده بود. دری اصفهانی قبل از انقلاب با کمیته خزانه داری آمریکا کار می‌کرد و مسئولیت کمیته بخش مربوط به انگلیس را بر عهده داشته‌است.

بر اساس اظهارات حجت‌الاسلام محسنی‌اژه‌ای، دری‌اصفهانی با ۲ سرویس اطلاعاتی غربی ارتباط داشت. دری‌اصفهانی به عنوان مسؤول امور بانکی تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران وارد مذاکرات تخصصی ایران و ۱+۵ شد! یکی از مهم‌ترین اهداف ایران از مذاکرات هسته‌ای، برداشته شدن محدودیت‌های بانکی و بازگشت فرآیند معاملات با دلار به روال سابق بود. در حقیقت آن بخش از برجام که مربوط به تعهدات طرف مقابل در حوزه بانکی و مالی است با مشورت‌ها و اعمال نظرات دری‌اصفهانی نگارش شده است.

دری اصفهانی با سحر نوروززاده (مشاور اوباما و همکارسوزان رایس) مرتبط بود

در مهرماه امسال اسنادی درخصوص حقوق‌های نجومی «عبدالرسول دری اصفهانی»-جاسوس هسته‌ای- منتشر شد. وی این حقوق‌ها را به ازای همکاری با سرویس‌های اطلاعاتی غربی دریافت کرده است. انتشار این اسناد روزنامه‌های اصلاح طلب را عصبانی کرد.

علیرضا اکبری؛ پایان اَبَر جاسوس ملکه

صبح بیست و دومین روز دی‌ماه ۱۴۰۱، روز بدی برای انگلیسی‌ها بود چون حکم اعدام علیرضا اکبری، ابرجاسوس سرویس اطلاعاتی انگلستان اجرا شد و این در واقع اولین پرونده در حوزه جاسوسی برای انگلیس بود که به اعدام منجر شد. علیرضا اکبری، شاه‌مهره نفوذی ملکه که اطلاعات مهمی در حوزه‌های نظامی، هسته‌ای، دیپلماتیک و سیاست‌های داخلی و منطقه‌ای ایران در اختیار سرویس جاسوسی انگلیس قرار می‌داد، صبح روز پنجشنبه ۲۲ دی ۱۴۰۱ به دار مجازات آویخته شد. این اتفاق درحالی بود که تنها ساعتی بعد از اعلام تایید حکم علیرضا اکبری، وزیر خارجه انگلیس با انتشار پیامی مدعی شده بود ایران باید اعدام اکبری، تبعه ایرانی-بریتانیایی را متوقف و فورا او را آزاد کند!

ما با یک مورد خاص طرف هستیم؛ ‌فردی شبیه کشمیری و کلاهدوز و بسیار نزدیک به حلقه اول مسئولان. علیرضا اکبری ۶۱ساله که سابقه ۷۰ماه حضور در جبهه‌های جنگ را هم داشته و مثل خیلی از مسئولان فعلی در سال‌های بعد از جنگ در سمت‌های حساس و مهمی قرار گرفته،‌ یعنی از حضور در معاونت روابط خارجی وزارت دفاع و شورای‌عالی امنیت ملی تا فعالیت در مرکز تحقیقات استراتژیک و مشاوره نیروی دریایی. روابط اکبری با افسران اطلاعاتی MI۶ این‌طور آغاز شد که از سال ۱۳۸۳ او در یک مهمانی که توسط سفیر انگلیس ترتیب داده شده بود شرکت کرد و اینجا نقطه برقراری ارتباط بود.  از این مرحله ویزای vip انگلیس برای او صادر شد تا این‌که در سال ۸۴ علیرضا اکبری با سفر به انگلیس رسماً‌ با افسر ارشد MI۶ ملاقات کرد و پس از آن در سال ۱۳۸۵ به سفرهای اروپایی خود برای ملاقات با افسران اطلاعاتی انگلیس ادامه داد. البته او از سال ۱۳۸۶ ابزار امن ارتباطی هم از سرویس انگلستان دریافت کرده بود.

فروش اطلاعات شهید فخری‌زاده

علیرضا اکبری در چندین محور اطلاعات داخلی کشورمان را در اختیار سرویس اطلاعاتی انگلیس قرار داده و علاوه بر آن پروفایل و آنالیز شخصیتی بیش از ۱۰۰نفر از مسئولان رده بالای کشور را از جمله شهید فخری‌زاده در اختیار شبکه جاسوسی ملکه گذاشته بود به‌طوری که این فرد جزئیات فعالیت در حوزه هسته‌ای در دوران تحریم و سقف مورد نیاز جمهوری اسلامی ایران در پیشرفت‌های هسته‌ای را در اختیار سرویس اطلاعاتی انگلیس گذاشت.

اکبری در حوزه سیاست داخلی با آنالیز اختلافات درون احزاب و رقابت‌های پنهان انتخاباتی و تبادل اطلاعات مراکز حساس، اطلاعات طبقه‌بندی شده را در اختیار سرویس اطلاعاتی ملکه قرار داده بود و در حوزه اقتصادی هم آثار تحریم را بر مردم کشورمان و همچنین روش‌های دور زدن تحریم‌ها توسط جمهوری اسلامی را تبادل می‌کرد. او حتی ایده‌های دولت برای افزایش سطح درآمدهای ارزی غیرنفتی و مبادلات تجاری بین دولت‌های ایران چین و روسیه را هم در اختیار سرویس اطلاعاتی انگلیس قرار داده بود. 

علیرضا اکبری در حوزه دفاعی و نظامی هم اطلاعات افراد تاثیرگذار در صنایع دفاعی و همچنین تکنولوژی‌های ایران در زمینه ساخت هواپیماهای بدون سرنشین و توانمندی‌های موشکی و سیاست‌های کلی دفاعی کشور را به سفارت انگلیس منتقل کرده بود و شاه‌بیت اطلاعات تبادلی او هم سیاست خارجی کشورمان در حوزه مذاکرات هسته‌ای و محورهای مذاکرات احتمالی غیرهسته‌ای و همچنین روابط جمهوری اسلامی با غرب و کشورهای حوزه خلیج‌فارس و عربی بود.  

در واقع این فرد اطلاعات کانونی از فرآیند‌های مدیریتی و شخصی مدیران و کارشناسان و متخصصان را شناسایی و به طرف انگلیسی معرفی می‌کرد تا بتوانند با ایجاد برنامه‌های استراتژیک، راهبرد جمهوری اسلامی را به انحراف بکشانند.

او حتی از دادن خصوصیات مردم و آنالیز شخصیتی هموطنان خود به انگلیس هم ابایی نداشت. به هرحال فرامتن بسیار مهم در پرونده این ابرجاسوس دوتابعیتی این است که افراد وابسته و جاسوسان انگلیس از هیچ مصونیتی برخوردار نیستند و از سوی دیگر آنچه در این پرونده قطعی شده تبدیل سفارت انگلیس به جاسوسخانه است. هرچند سرویس اطلاعاتی انگلیس از اعدام مهره اطلاعاتی خود ضربه بسیار سنگینی خورد اما رفتار سفارت انگلیس به عنوان مرکز تامین و پشتیبانی از مهره‌های جاسوسی باید با برخورد بازدارنده ایران مواجه شود. 

علاوه بر جاسوسانی که در تور اطلاعاتی ایران گیر افتادند، دولت یازدهم و دوازدهم مسائل امنیتی ویژه‌ای همچون حمله تروریستی داعش به مجلس و حرم امام راحل(ره)، ترور شهید فخری زاده و حملات تروریستی به مراکز هسته‌ای را تجربه کرد که روی دیگری از نفوذ و ضعف در دولت روحانی بود.

انتهای پیام/

  • منبع خبر : رجا نیوز