به گزارش سبز سرخ ؛ رهبر معظم انقلاب، امسال، در سخنرانی سالروز رحلت امام خمینی(ره)، در حرم بنیان گذار فقید جمهوری اسلامی ایران و در جمع پرشور مردان و زنانی که از سراسر کشور، برای گرامی داشت این روز در حرم امام(ره) اجتماع کردهبودند، ضمن بیان جلوههایی از شخصیت الهی و سیاسی امام خمینی(ره)، به تحلیل چرایی و چگونگی توفیق بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران در مسیر الهیاش پرداختند و به دو کلیدواژه راهبردی در حیات سیاسی امام(ره) که ضامن پیروزی و توفیق او بود، اشاره کردند؛ ایمان و امید : «نکته بعد، نکته مهمّی است؛ آن نکته این است که ما از خودمان سؤال میکنیم که امام این کارهای بزرگ را به پشتیبانی و کمک کدام عاملِ سختافزاری یا نرمافزاری انجام داد؟.
آن عاملی که توانست به امام کمک کند و امام را در این میدان پیش ببرد و او احساس خستگی نکند و بتواند این کارهای بزرگ را انجام بدهد و این کوههای بزرگِ موانع را از سر راه بردارد، چه بود؟ امام، عامل کمککننده سختافزاری نداشت؛ نه پول داشت، نه ابزار تبلیغی داشت، نه رادیو داشت، نه خبرگزاری داشت، نه هیچکدام از سیاستهای دنیا از او حمایت میکردند و [به او] کمک میکردند.
عامل سختافزاری امام، یک صفحه کاغذ بود که بیانیّه در آن بنویسد، یک تکّه نوار بود که صدای او را ضبط کند و به گوش این و آن برساند؛ عامل سختافزاری و کمککار سختافزاری نداشت؛ هر چه بود، در کمکِ عامل نرمافزاری امام بود؛ عامل نرمافزاری امام چه بود؟ این مهم است. این عامل نرمافزاری را میتوان با بیانهای مختلف بیان کرد. من امروز دو عنوان را، دو تعبیر را از این عامل کمککننده به امام انتخاب کردهام و اینها را میخواهم مطرح کنم؛ آن دو عامل عبارت است از «ایمان» و «امید».
آن چیزی که امام را در این راه پیش برد، او را قادر کرد که این تحوّلهای عظیم را در سطح کشور، در سطح امّت، در سطح جهان برای طول تاریخ به وجود بیاورد، عبارت بود از ایمان او و امید او؛ ایمان و امید.» بیتردید تقویت ایمان و امید در جامعه میتواند علاوه بر درآوردن افراد از فضای خمودگی و افسردگی، پیشرانهای برای حرکتِ رو به جلوی جامعه و رقم خوردن پیشرفتهای بزرگ آن باشد. رسالت آحاد جامعه، در روزگاری که دشمن هجمه به اساسیترین بنیانهای فکری و عقیدتی ما را در ابعادی باورنکردنی دنبال میکند، شناخت دقیق عوامل قوت و کوشش برای ارتقای جایگاه آن هاست؛ موضوعی که توجه به ایمان و امید، در صدر آن قرار میگیرد و لوازم ضروری دوران خود را برای تحقق این دو شاخص طلب میکند.
با چنین مقدمهای و به مناسبت طرح این مبحث راهبردی توسط حضرت آیتا… خامنهای (مدّظلّهالعالی) و با هدف کسب شناخت بیشتر از ظرایف و ابعاد این مسئله مهم، با دو تن از دستاندرکاران حوزه فرهنگ و اندیشه، گفتوگویی ترتیب دادیم که در ادامه مشروح آن را مطالعه خواهید کرد؛ دکتر امیرحسین بانکیپور، عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی و دکتر حسن بنیانیان، مشاور این شورا و از صاحب نظران و تحلیلگران حوزه فرهنگ و اندیشه. برای حفظ پیوستگی مطلب، پرسشها را حذف کردیم و تنها متن سخنان مصاحبهشوندگان را در اختیار شما خوانندگان عزیز و ارجمند قرار میدهیم.
وجه تمایز نقد «امید زُدا» با نقد «امیدافزا»
دکتر امیرحسین بانکیپور، عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی، در این باره میگوید: رهبر معظم انقلاب، شاخصهای ایمان و امید را به عنوان دو نرمافزاری که حضرت امام(ره) با تکیه بر آن ها انقلاب اسلامی را به ثمر رساند، معرفی کردهاند؛ دو عاملی که برای پیشبرد اهداف انقلاب، توجه به آن ها و استفاده از ظرفیتی که ایجاد میکنند، ضروری است. در تحلیلِ نسبتِ میان این دو عامل، میتوان گفت که ایمان، ریشه و مبنای شکل گرفتن امید است؛ در واقع ایمان یک امر قلبی است و به رابطه انسان با خداوند باز میگردد. هر چه این ارتباط عمیقتر باشد، ایمان بیشتر تقویت میشود و به تبع آن، امید هم قوّت بیشتری مییابد. درباره ایمان، مظاهر زیادی در جامعه قابل احصاست؛ از امور مناسکی و عبادی بگیرید تا اخلاق دینی. البته در ارتباطات اجتماعی، آنچه به عنوان شاخص ایمان شناخته میشود، بیشتر امور مناسکی است، اما در روایات اسلامی، شاخص ایمان را اخلاق دینی معرفی کردهاند. منظور از اخلاق نیز، هم اخلاق اجتماعی و هم اخلاق فردی و خانوادگی است.
این استاد دانشگاه با بیان این مطلب که یکی از راهکارهای تقویت ایمان، به عنوان تقویتکننده امید در جامعه، تقویت اخلاق در لایههای گوناگون اجتماع است، افزود: این امر، نیاز به برنامهریزی دقیق دارد و اینگونه که برخی فکر میکنند نیست که جایگاه اخلاق در جامعه به طور طبیعی تقویت میشود و میتوان آن را امری قطعی و حتمی قلمداد کرد. اگر نگاهی به سابقه تاریخی نهضت اسلامی امام خمینی(ره)، چه قبل و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و چه در دوران دفاع مقدس بیندازیم، متوجه میشویم که برنامهریزی برای تقویت جایگاه ایمان در این دورهها، چقدر گسترده و مؤثر و مطابق نیاز زمان بودهاست.
وی در ادامه اظهار داشت: رویکرد فعالیتهای فرهنگی، در مدرسه، در مساجد و حتی جلسات خانگی، تقویت اخلاق و معرفت دینی هدفگذاری میشد. متأسفانه در روزگار ما، این مسئله تا حدّی دچار کممهری و کمتوجهی شدهاست و قطعاً نیاز به یک برنامهریزی گسترده و دقیق برای شکوفایی دارد. ما باید در حوزه تعلیم و تربیت، موضوع اخلاق و ایمان را به شکل اساسی و بنیادین مورد توجه قرار دهیم و جدی بگیریم. همانطور که رهبر انقلاب هم بارها اشاره کردهاند، اتفاقاً دشمنان انقلاب هم، همین منطقه، یعنی فضای ایمانی و اخلاقی مردم ایران را هدف میگیرند؛ اصلاً هدف اصلی تهاجم فرهنگی، زدودن ایمان آگاهانه از جامعه ماست. اینکه میبینیم طی سالهای اخیر، رهبرانقلاب بر تقویت مباحث عبادی و اموری که باعث تقویت آن میشود، مانند اعتکاف، اردوهای راهیان نور و مانند اینها تأکید دارند، به همین دلیل است؛ باید ایمان آگاهانه مردم تقویت شود و البته رسیدن به مطلوب در این عرصه، همّت و طرح دقیق میخواهد. بُعد دیگری که رهبری آن را در قالب شاخص نرمافزاری سیره سیاسی و مبارزاتی امام خمینی(ره) مورد توجه قرار دادند، بُعد امیدواری و امیدافزایی است. ببینید، ما دو جور امید داریم؛ یکی امید واهی است، اینکه بیاییم و به یک فرد امید دروغین و کاذبی بدهیم. تقویت این نوع از امید، بسیار خطرناک است. هیچ چیز به اندازه امید کاذب، باعث امیدزدایی نمیشود. امید کاذب در افراد ناامید، امیدواری موقت ایجاد میکند تا مدتی بعد، ریشه امید را در وجود آن ها بخشکاند. کارشناسان و طراحان برنامههای این حوزه، باید حواسشان به مسئله امید کاذب باشد. از طرف دیگر، گاهی ما در مسئله امیدافزایی، امید را با آرزو اشتباه میگیریم و آرزو را امید فرض میکنیم. آرزو امری تخیّلی و متعلق به ذهن انسان است؛ افراد بدون اینکه کاری انجام بدهند در آرزوهای خودشان سیر میکنند، اما امید اینگونه نیست؛ اصولاً امید در حرکت به وجود میآید، امید حرکتآفرین است، امید باعث برنامهریزی دقیق، طراحی و تلاش میشود و در نهایت، شما را به هدف مد نظر میرساند. امید واقعی، یعنی همین، یعنی امید توام با تدبیر و هدف روشن. موضوعی که رهبر معظم انقلاب نیز، در بیاناتشان بر آن تأکید داشتند.
نقد امیدآفرین بخش مهمی از رشد و تعالی است
رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده یادآور شد: اینجا لازم است اشارهای هم به یکی از فضاهای مرتبط با این موضوع داشتهباشم و آن فضای نقد در رسانههای ماست. ببینید، گاه در رسانههای ما فضای نقد چنان افراطی میشود که ناخواسته ابزار و وسیله ناامیدی را فراهم میکند. اشتباه نکنید! نمیخواهم بگویم رسانه نباید منتقد باشد؛ اینطور نیست، نقّادی بخشی از ذات رسانه است. برای اصلاح و پیشرفت، اهتمام به نقد ضروری است، اما نقدی که توام با امید باشد و ناامیدی را در جامعه تزریق نکند. نقد توام با امید چیست؟.
وی در توصیف نقد سازنده گفت: نقد توام با امید، نقدی است که در آن شما هم از جنبههای منفی صحبت میکنی و هم از جنبههای مثبت یا اگر فقط روی جنبههای منفی تمرکز داری، درباره راهکار برون رفت از این فضا، پیشنهاد ارائه میکنی و به مخاطب میفهمانی که برای عبور از این مشکل، راه یا راههایی وجود دارد و در بنبست گیر نکردهایم. نقّادان باید همانطور که دغدغه نقد دارند، دغدغه ارائه راهکار هم داشتهباشند. نکته دیگر در این زمینه، پیگیری است؛ من بارها به دوستان رسانهای گفتم که وقتی نقدی را مطرح میکنید، مطالبه مردم را رسانهای میکنید، به دنبال نتیجه این نقد هم بروید و اگر نقد شما به اصلاح انجامید، اطلاعرسانی کنید تا مردم مطلع شوند که بله! مشکل حل شد و مطالبات آن ها به ثمر رسید. رهبر معظم انقلاب، طی چند دهه گذشته، نقدهای زیادی را به مسئولان و عملکرد آن ها وارد کردهاند، اما هیچوقت این نقدها، منجر به ایجاد یأس و ناامیدی در مخاطب نشدهاست؛ چرا؟ چون ایشان به موضوع بیان نکات مثبت در کنار انتقادات پایبند هستند. این شکل از انتقاد، اسباب ناامیدی و ترویج آن در جامعه نمیشود. ما نباید از نقد که یک حق مسلّم در فضای رسانه است، ابزاری برای ترویج ناامیدی بسازیم. میتوان با نقد درست، اسباب اصلاحات را فراهم آورد و با همین رویکرد، بر ضریب امیدافزایی در جامعه افزود. موضوعی که اصحاب رسانه، به خصوص رسانه ملی، باید همواره آن را مد نظر قرار دهند.
امیدافزایی باید تخصصی باشد
دکتر حسن بنیانیان، کارشناس و مشاور شورای عالی انقلاب فرهنگی، به پرسشهایمان پاسخ میدهد و میگوید:
همانطور که میدانید، رهبر معظم انقلاب از جهت اِشراف بر مسائل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه و ارتباط این مباحث با حوزه روابط بینالملل، شخصیتی استثنایی هستند؛ با این حال، نگاه ایشان به بیشتر مباحث، نگاهی فرهنگی است. رهبرانی که مسائل ذهنیشان فرهنگی است، به حضور باورها و اعتقادات مردم در امر کشورداری وزن و بهای زیادی میدهند. تلاش عمده آن ها این است که از آمران دستورهای حکومتی و تمرکز صرف بر امور حکمرانی فاصله بگیرند و مردم را به صحنه بیاورند. این از ویژگیهای خاص مقام معظم رهبری است و البته، از ویژگیهای نظام ماست که در آن، رهبران با مردم کار دارند و در ارتباط با مردم، خودشان را به سلسله مراتب اداری محدود نمیکنند. بنابراین، جنس سخنان و عملکرد رهبر انقلاب، فرهنگی است. با توجه به این موضوع است که ایشان، ضمن احاطهای که بر مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور دارند، به جزئیات هجمههای فرهنگی دشمن هم توجه میکنند و میدانند که امروز، سرمایهگذاری دشمن روی ایمانزدایی و امیدزدایی در جامعه ما و به خصوص، جوانان و نوجوانان ماست.
مشاور شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: دفع این هجمه، البته کار یک ساختار خاص و مجزا در جامعه نیست؛ همه باید به میدان بیایند و مقام معظم رهبری هم، به این موضوع توجه ویژه دارند؛ مثلاً نگفتهاند که امامان جمعه این کار را انجام بدهند یا مدیران فرهنگی چنین کنند، نه! همه را مخاطب قرار دادند. یعنی هر کس، در هر موقعیتی که قرار دارد، باید از ظرفیت خودش برای دو امر راهبردی استفاده کند؛ نخست تقویت ایمان در مخاطب و دوم، برانگیختن امیدواری در او. این تلاش در آحاد مختلف جامعه باید محل توجه باشد؛ از آن پدری که در خانوادهاش محل توجه و الگوگیری فرزندان است تا فرد صاحبنفوذ در یک محله یا روحانی محبوب یک مسجد و معلمی که در مدرسه مورد توجه دانشآموزان است و … همه اینها باید بیایند پای کار و برای تقویت ایمان و برانگیختن امید در میان مخاطبان خودشان تلاش کنند. چه اشکالی دارد اگر یک معلم که محل توجه بچههاست، برای آن ها جلسات مداوم هفتگی بگذارد و دانشآموزان در این جلسات، ابهاماتشان را طرح و درباره آن ها بحث کنند؟ چه ایرادی دارد شما که در میان فامیل و خانواده، آدم محترم و مورد توجهی هستی، جلسههای منظمی بگذاری و به این کار بپردازی؟.
دوگانگیها، جامعه را دچار تعارض و انفعال میکند
وی در بیان نقش گفتگوهای اقناعی اظهار داشت: چرا جلسات هیئتهای مذهبی ما، نباید به کانونی برای پاسخگویی به نیازهای فکری جوانان تبدیل شود؟ نمیگویم فعالیتهای اصلی جلسات، مثل قرائت قرآن و خواندن ادعیه را کنار بگذاریم، نه! حرفم این است که گردانندگان همین فضاها، با مخاطبانی که دارند، باید دست به کار شوند و بعد از بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب، برنامه مدونی برای تقویت ایمان و امید داشته باشند. هر چه دایره مخاطبان گستردهتر شود، مسئولیت و طراحی روشمند برای این قضیه هم بیشتر و حساستر میشود. در مسائل کلان و پرسشهای عمومی و گسترده، این رسانهها و به ویژه رسانه ملی است که باید در مقام پاسخگویی، ابهامزدایی کند و باعث تقویت ایمان و امید شود. متأسفانه رسانه ملی ما، درک دقیقی از شرایط موجود و نیازهای آن ندارد و گاه، واقعاً نمیداند باید برای این قضیه چه برنامهای داشتهباشد. اجازه بدهید این قضیه را با ذکر مثال برای شما و مخاطبانتان شرح دهم؛ الان یک سری پروندههای فساد اقتصادی هست که شهرت فراوانی هم دارد. وقتی شما با جوانان ارتباط میگیرید، یکی از جهات ناامیدی آن ها، مسئله اخبار مربوط به همین پروندههاست؛ بالاخره سرنوشت فلان اختلاسگر که میگفتند محکوم به اعدام شدهاست، چه شد؟! شما یک مجرمی را که در جریان اغتشاشات اخیر، مرتکب قتل و جنایت شدهاست، با سرعت محاکمه و حکم را درباره وی اجرا میکنید و دست شما هم درد نکند، اما حکم این آقای اختلاسگر، الان پنج سال، ۱۰ سال است که قرار است اجرا شود، ولی خبری به ما نمیرسد! این یک ایراد بزرگ است و معلوم میشود که مسئولان ما، در رسانه ملی یا نهادهایی که باید پاسخگو باشند، حواسشان به افکار عمومی نیست و به این مسئله که بازتاب چنین مباحثی از کانال ارتباطی دشمن، چه بر سر روح و روان جوانان ما میآورد، توجهی ندارند.
تنوع مخاطبان مورد توجه مسئولان قرار گیرد
نکته دیگری که ما باید در بحث امیدواری به آن توجه کنیم، خاص بودن مخاطبان ماست؛ چرا میگوییم خاص؟ چون کسی که در فضای معلمی است و دچار ناامیدی شدهاست، یک سری مسائل را در ذهن دارد که شبیه مسائل ذهنی کارگری که در کارخانه کار میکند، نیست. مسائلی که باعث ایجاد ناامیدی در افراد میشود، با هم فرق دارد. اینجا باید برویم به سراغ مدیران در سلسله مراتب حکومتی و به آن ها بگوییم که باید متناسب با حوزه فعالیت خودتان، کار فرهنگی و عملی خاص برای زدودن افکار ناامیدانه از ذهن مخاطبان داشتهباشید. اینکه یک مدیر ارشد یا وزیر، بیاید و برای جامه عمل پوشاندن به مطالبه رهبری، یک روحانی خوشبیان را بیاورد به مجموعه خودش و از او بخواهد بین دو نماز، با صحبتهای شیرینش، امید و ایمان افراد آن سازمان را تقویت کند، راه به جایی نمیبرد. درست است که از نظر جنبه عمومی، رسانه ملی و دیگر رسانهها باید بیایند پای کار، اما جنبه اختصاصی این قضیه، کار اینها نیست، مسئولان متخصص یک مجموعه باید طرح داشتهباشند.
به عنوان نمونه، کشاورزی درگیر مسئله آب است، ناامیدی به او هجوم آورده و نسبت به آینده احساس خوبی ندارد. عامل ناامیدی این کشاورز، بحران آب و فقدان پیشبینی برای شرایط حادّ پیشِ روست. کار تزریق امید به این آدم را یک روحانی نمیتواند انجام بدهد. اینجا باید یک متخصص کشاورزی و امور آب که به وضعیت منطقه هم اِشراف دارد، بیاید و مشکل ذهنی این کشاورز را حل کند؛ اگر آب تا چند سال بعد تمام میشود، راهکار پیشِ پای او بگذارد تا این فرد را به آینده امیدوار کند. اگر چنین رویکرد تخصصی به قضیه امیدافزایی نداشتهباشیم، آنوقت خیلی از اقدامات فرهنگی ما میتواند نتیجه مد نظر ما را در پی نداشتهباشد.
انتهای پیام/
- منبع خبر : https://www.bloghnews.com
Monday, 7 October , 2024