اطلاعات اقتصادی محرمانه ایران چگونه در دولت سابق لو رفت؟! عبدالناصر همتی در تنگنای بزرگی قرار گرفته؛ یک افشاگری درباره او، شرایط جدیدی را برای رئیس‌ سابق بانک‌مرکزی رقم زده. هر چند که همتی، دست به تکذیب اخبار پیرامونی خود زده اما واقعیت آن است که وقتی این سخنان از زبان یک مقام مسئول سابق […]

اطلاعات اقتصادی محرمانه ایران چگونه در دولت سابق لو رفت؟!

عبدالناصر همتی در تنگنای بزرگی قرار گرفته؛ یک افشاگری درباره او، شرایط جدیدی را برای رئیس‌ سابق بانک‌مرکزی رقم زده. هر چند که همتی، دست به تکذیب اخبار پیرامونی خود زده اما واقعیت آن است که وقتی این سخنان از زبان یک مقام مسئول سابق بانک‌مرکزی و معاون اقتصادی این نهاد در زمان ریاست همتی بیان می‌شود، اوضاع فرق می‌کند.
وبسایت الف ضمن انتشار تحلیل فوق، می‌افزاید: پیمان قربانی (معاون همتی در زمان ریاست بانک مرکزی) به ماجرایی ‌اشاره کرده که اگر صحت و سقم آن تایید شود، وجه کیفری داشته و مستوجب مجازات عبدالناصر همتی خواهد شد. او به ماجرای درخواست رئیس‌ سابق بانک‌مرکزی از صندوق بین‌المللی پول ‌اشاره کرده و گفته است:
«همتی در سال ۱۳۹۹ در پی بحران کرونا درخواست یک وام ۵ میلیارد دلاری در قالب ابزار تأمین مالی سریع (RFI) از صندوق بین‌المللی پول کرد که حتی نتوانست یک سنت از آن را بگیرد. درحالی که چون سهامدار هستیم، پول خودمان بود و کشورهای مختلف نیز این تسهیلات را گرفتند. صندوق برای پرداخت این وام کلی اطلاعات محرمانه از همتی خواسته بود که او همه اطلاعات مهم کشور اعم از وضعیت ارزی، نرخ تورم و… را به آنها داد؛ مواردی که خودش درباره آنها به مردم خودمان هم گزارش نمی‌داد! هر کسی از او می‌پرسید می‌گفت اینها محرمانه است. صندوق این اطلاعات را در مجله چشم‌انداز اقتصاد بین‌المللی چاپ کرد و تازه کاشف به عمل آمد که همتی چه کار خبطی کرده است. در داخل به او فشار آوردند و توضیح خواستند و او هم در نهایت همه چیز را کتمان کرد و گفت اطلاعات صندوق غلط است!»
دقت کنیم که این مباحث را معاون وقت همتی بیان کرده نه یک فرد عادی؛ آن هم در فضای عمومی و با آگاهی از تبعات اظهارات خود و بنابراین واجب است که دادستان کل‌کشور، به‌عنوان مدافع حقوق عامه وارد ماجرا شده و تکلیف این قضیه بسیار مهم را مشخص کند. پای منافع‌ کشور در میان است؛ آن‌هم در میانه شدیدترین جنگ‌ اقتصادی تحمیل‌ شده به کشور. صندوق بین‌المللی پول به‌عنوان یک نهاد در دستان آمریکا در هدفمندکردن تحریم‌ها، دارای اطلاعاتی حیاتی از وضعیت اقتصادی ایران بوده و این مهم بنابر ادعا، جز با همکاری خواسته یا ناخواسته رئیس ‌وقت بانک‌مرکزی به‌دست نیامده.
این اقدام در حکم افشای اطلاعات سری کشور است و باید با نهایت حساسیت و دقت لازم موضوع بررسی گردد تا صحت و سقمش معلوم شود. در این بزنگاه‌هاست که قوه‌قضائیه می‌تواند نقش خود را به‌عنوان نهادی که مدافع حقوق‌عامه و صیانت‌کننده از کیان کشور است نشان دهد.

آمریکا منتظر شکستی بزرگ در اوکراین است

در حالی که اروپا از پایان جنگ اوکراین خوشحال می‌شود، پیشنهاد ناتو برای واگذاری بخشی از خاک اوکراین به روسیه برای پایان جنگ، اوکراینی‌ها را خشمگین کرده است. در همین حال، شکست در جنگ اوکراین، برای آمریکا شکستی به مراتب بزرگ‌تر از شکست در افغانستان خواهد بود.
این تحلیل را علی بیگدلی استاد دانشگاه در گفت‌و‌گو با روزنامه آفتاب یزد مطرح کرد. آفتاب یزد در گزارش خود، ابتدا از قول روزنامه انگلیسی تلگراف نوشت: «پس از افغانستان، غرب در آستانه شکست مفتضحانه در اوکراین است. به نظر می‌رسد ناتو امیدواری برای پیروزی را کنار گذاشته است. یکی از مقامات ناتو گفته که یک توافق صلح ممکن است با واگذاری اراضی اوکراین به روسیه به انجام برسد. این اظهارات رئیس‌دفتر دبیرکل ناتو، در اوکراین مایه نگرانی و خشم شد. ینسن بعدا بابت روش بیان دیدگاه‌هایش عذرخواهی کرد، اما گفته‌هایش را حذف نکرد. ارزیابی اخیر اطلاعاتی آمریکا مشخص کرد که ضدحمله اوکراین علیه روسیه دستاوردها و اهدافی در زمینه قطع دسترسی ارتباط زمینی مسکو با کریمه را محقق نمی‌کند.
دو سال پس از عقب‌نشینی مفتضحانه از افغانستان، به نظر می‌رسد غرب بار دیگر قرار است در آستانه یک شکست شرم‌آور قرار گیرد. یک توافق صلح با چنین شرایطی به منزله پیروزی برای روسیه است. چطور می‌شود تسلیم اراضی، مسئله‌ای نباشد؟ در عوض ما باید به کی‌یف حمایتی بدهیم که تاکنون از ارائه آن عاجز بوده‌ایم. آنچه امروز شاهدش هستیم شکست غرب در پایبندی به اصولش است»
آفتاب یزد در ادامه از قول علی بیگدلی نوشت: اگرچه آمریکایی‌ها، بالاخره شکست در اوکراین را خواهند پذیرفت اما این‌که شکست در افغانستان را با شکست در اوکراین مقایسه کنیم چندان دقیق نیست. در جنگ آمریکا علیه افغانستان(طالبان و داعش)، تقریباً تنها بود حتی اگر همراهی کشورهایی نظیر انگلستان، ایتالیا و برخی دیگر از هم پیمانان آمریکا را لحاظ کنیم اما در نهایت، در جنگ علیه افغانستان، فرماندهی نبرد با واشنگتن بود. در جنگ اوکراین، دامنه جنگ تقریباً تمام جهان را دربر گرفت و به یک بحران بین‌المللی تبدیل شد حال آن‌که در جنگ با افغانستان دامنه جنگ تا این حد گسترده نبود. در جنگ علیه افغانستان، آمریکایی‌ها با یک گروه محدود در ‌ستیز بودند اما در جنگ اوکراین، واشنگتن با قدرتی به نام روسیه درگیر بود. تنها شباهت آنچه در افغانستان رخ داد با آنچه در اوکراین در حال انجام است، شکستی فاجعه‌آمیز است که کاخ سفید سعی می‌کند خود را از تبعات و زیان‌های بیشتر آن، خود را به دور دارد.
اروپا به هر صورت از پایان جنگ روسیه علیه اوکراین استقبال خواهد کرد و خوشحال خواهد شد. مسلم است این‌که غرب همیشه از روسیه می‌ترسیده است؛ زیرا روس‌ها در جنگ به شدت بی‌پروا و شجاع هستند. مدل اتمام جنگ، قطعاً بر صندوق آرای ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا تأثیر خواهد گذاشت.
علی بیگدلی با ‌اشاره به تصمیم دولت اوباما در روزهای پایانی حضور خود در کاخ سفید مبنی بر خروج آمریکا از خاورمیانه و حضور در شرق گفت: این تصمیم حتماً تصمیمی خطرناک و ‌اشتباه بود که همچنان برای ایالات متحده تبعات دردناکی به همراه دارد. آمریکا در جنگ افغانستان نیز نصیب و بهره‌ای نبرد. وی اظهار می‌دارد: شکست غرب در جنگ روسیه علیه اوکراین که تقریباً قطعی شده، حتماً کاخ سفید را با چالش‌های بسیار جدی رو در رو خواهد کرد.

ثبت‌نام چراغ خاموش نامزد‌های اصلاح‌طلب

پنج حزب اصلاح‌طلب از جمله اعتماد ملی، کارگزاران سازندگی، حزب اسلامی کار و خانه کارگر و حزب مردم‌سالاری به اعضای خود پیشنهاد دادند در انتخابات نامزد شوند.
این خبر را محمدرضا خباز، (معاونت امور تقنینی در معاونت پارلمانی دولت روحانی و استاندار اسبق سمنان) عنوان کرد. وی با بیان اینکه نباید از فرصت صندوق صرف‌نظر کرد، به روزنامه آرمان گفت: در بین جریان اصلاح‌طلبی دو نگاه حاکم است که اتفاقا هر دو نگاه نیز اعلام موضع کرد. یک نگاه برخورد جبهه اصلاحات ایران است که عده‌ای معتقد بودند باید کاندیدا داد و عده‌ دیگری می‌گفتند نباید کاندیدا معرفی کرد که اینجا از طریق سخنگوی جبهه اعلام شد که ثبت‌نام کنید یا خیر، تکلیف با خود چهره‌های اصلاح‌طلب است. اگر تشخیص دادید که موثر هستید ثبت‌نام کنید. آنچه مسلم است جبهه اصلاحات ۴۵ نفر هستند که ۱۵ نفر اشخاص حقیقی منتخب آقای خاتمی هستند و ۳۰ نفر دیگر نیز از ۳۰ حزب اصلاح‌طلب حضور دارند. این ۴۵ نفر اختیار را در ید تصمیم‌گیری خود اصلاح‌طلبان قرار دادند، اما ۵ حزب اصلاح‌طلب مقداری پا را فراتر گذاشتند.
خباز افزود: حزب اعتماد ملی، حزب کارگزاران سازندگی، حزب اسلامی کار و خانه کارگر، حزب مردم‌سالاری و حزب دیگری که حضور ذهن ندارم. این ۵ گروه اعلام کردند که به اعضای خودمان پیشنهاد می‌کنیم اگر در شهرستان‌های موردنظرشان احساس می‌کنند رای دارند و مایلند ثبت‌نام کنند. لذا این پنج حزب ثبت‌نام کردند، اما از بقیه خبر ندارم. لذا اگر اصلاح‌طلبی شناخته‌شده ثبت‌نام کرده باشد خلافی نکرده و اگر ثبت‌نام هم نکرده باشد باز هم حرکت خطایی مرتکب نشده است.
این ۵ حزب از جمله اعتماد ملی که خود من جزو آن هستم و ثبت‌نام هم کردم، تشخیص‌مان این بوده که اگر به صددرصد نرسیدیم به درصد کم هم قانع باشیم. نظر ما ۵ حزب این بود که نباید از ظرفیت صندوق رای صرف‌نظر کرد. اگر به جایی رسید چه بهتر و اگر به جایی نرسید چیزی از دست ندادیم.
در همین حال، مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب اصلاح‌طلب مردم‌سالاری اعلام کرد: از اصلاح‌طلب‌های مجلس دهم که آمار گرفتم، حدود ۲۵ نفر از این افراد در انتخابات ثبت‌نام کرده‌اند، یعنی اگر همین افراد تأیید صلاحیت شوند می‌توان یک لیست (در تهران) ارائه کرد.
پیش از این، مهدی آیتی فعال اصلاح‌طلب و نماینده مجلس ششم خبر داده بود: حزب کارگزاران، شعبه‌های استانی‌اش را فعال کرده است و اگر جبهه اصلاحات لیست ندهد، لیست جداگانه خود را می‌دهد. آنها نگاه‌شان این است که نباید عرصه انتخابات را ترک کنیم. کارگزاران دارد به وصیت مرحوم ‌هاشمی عمل می‌کند. آقای‌ هاشمی می‌گفت باید در انتخابات شرکت کرد ولو آنکه ببازیم. اگر هم کرسی‌های حداقلی به دست آوردیم، بهتر از ترک صحنه است.
از سوی دیگر، کمال‌الدین پیرموذن نماینده سابق مجلس از طیف اصلاح‌طلبان گفته است: افراد نزدیک به خاتمی، سیدحسن خمینی و لاریجانی و… پیگیری کرده‌اند تا افرادی برای نامزد در انتخابات مجلس ثبت‌نام کنند. برخی افراد اصلاح‌طلب در این مرحله پیش‌ثبت‌نام کرده‌اند اما نمی‌خواهند علنی کنند. او به خبرآنلاین گفت: در جلساتی که با برخی از این آقایان مثل جهانگیری، مرعشی، باهنر، لاریجانی و… داشتیم قرار بود برای حضور بیشتر افرادی که نام برده بودم تلاش‌هایی صورت گیرد و آقای جهانگیری به جد تا حصول نتیجه نهایی پیگیر باشند.
وی درباره این ارزیابی که «اکثر افرادی که شما اشاره کرده بودید، پیش‌ثبت‌نام خود را رد کردند»، اظهار کرد: اطلاعات ما می‌گوید بیشتر آنها کاندیدا شده‌اند. بنده به جد پیگیر هستم که بتوانیم ۱۷۰ کاندیدا را بعد از تایید صلاحیت مورد حمایت قرار دهیم. تا آن‌جا که من در جریان بودم افرادی نزدیک به آقایان خاتمی، سیدحسن خمینی و لاریجانی و… پیگیر بودند که نخبگان کاندیدا شوند.
از سوی دیگر، جلال میرزایی عضو فراکسیون اصلاح‌طلبان در مجلس دهم که ثبت‌نام کرده، به روزنامه شرق گفت: واقعیت امر آن است که حسن روحانی یا علی لاریجانی و چهره‌هایی از این دست سالیان متمادی در مناصب مختلف حضور داشته‌اند و اکنون برای جوانان و فعالان اصلاح‌طلب، میانه‌رو و معتدل دیگر حضور این افراد جذابیت چندانی ندارد و از حضور آنها در عرصه انتخابات استقبال نمی‌کنند. این افراد هم ترجیح می‌دهند به جای حضور مستقیم، از نیروهای همسو با خود حمایت کنند. کسانی مانند آقای لاریجانی، جهانگیری، دکتر عارف و سایر احزاب به افراد نزدیک خود پیشنهاد کرده‌اند که در مرحله پیش‌ثبت‌نام حضور پیدا کنند.

بودجه نظامی ژاپن کم نشده بلکه افزایش هم یافته است

یک روزنامه غربگرا برخلاف غلط مشهور میان هم‌طیفانش اذعان کرد ادعای بی‌ارتشی ژاپن افسانه‌ای تاریخ گذشته است و این کشور به گسترش نیروی نظامی رو کرده است. «هم میهن» متعلق به کرباسچی در گزارشی با عنوان «مدرنیزاسیون ارتش ژاپن به کدام سمت می‌رود؟ آمادگی توکیو برای بازی‏‌های نظامی» نوشت: افسانه بی‌ارتشی ژاپن، سال‌ها در محافل ایرانی غالب بوده است. بسیاری هنوز در این تصورند که ژاپن، نیروی نظامی ندارد. این روایت، البته از همان ابتدا با نقص و ایراد فراوان همراه بوده اما تصمیماتی که ژاپن در یکی دو سال اخیر گرفته، کاملاً این ادعاها را از موضوع می‌اندازد. تازه‌ترین فاز رویکرد نظامی ژاپن، مدرنیزاسیونی است که در پیش گرفته است.
معروف است که ژاپن در سال ۱۹۴۵ در جنگ جهانی دوم شکست را پذیرفت، تسلیم شد و متعاقب آن برای هفت سال تسلط نیروهای نظامی آمریکایی را در خاک خود تحمل کرد. یکی از اهداف آمریکا در دوران پس از تسلیم ژاپن، کسب اطمینان از این بود که ژاپن دیگر به تهدید تبدیل نخواهد شد، چیزی شبیه مسیری که با آلمان طی شد. یکی از بخش‌های این پروژه نیز عملاً انحلال ارتش ژاپن بود و فقط تعداد معدودی نیرو برای منظورهای خاص، بدون اینکه عنوان نیروی نظامی را داشته باشند، باقی ماندند؛ اما نگرانی درباره چین کمونیست و شوروی باعث شد ایالات ‌متحده به سرعت فرمان توکیو را بچرخاند و به‌جای مجازات ژاپن به‌دنبال تقویت آن و تبدیلش به یک متحد برود.
وضعیت بودجه دفاعی ژاپن نیز نمود خوبی از پله‌های تغییرات رویکردها به دست می‌دهد. این مرور البته نشان می‌دهد که تحولات اخیر گام‌های بزرگی بوده‌اند. چنان که ژئوپلیتیکال فیوچرز توضیح می‌دهد، بودجه دفاعی ژاپن که چند سالی ثابت بود و بعد از آن هم به مدت یک دهه روند نزولی داشت، از سال ۲۰۱۲ روبه‌رشد گذاشت. از سال ۲۰۱۷، سرعت افزایش هزینه‌کرد ژاپن برای دفاع از سرعت رشد تولید ناخالص داخلی بیشتر شد. بودجه ۲۰۲۳ برای نیروهای نظامی، ۲۶درصد از سال پیش، بیشتر بود و این بیشترین افزایش عددی لااقل از سال ۱۹۵۲ به بعد بود. در همان سال ۲۰۲۳ بود که برای اولین بار ژاپن راهبرد امنیت ملی خود را منتشر کرد. یکی از اهداف ترسیم‌شده در این راهبرد این بود که بودجه نظامی تا سال ۲۰۲۷، از یک درصد به دو درصد تولید ناخالص ملی برسد.
چرا رویکرد ژاپن تغییر کرد؟ در سال‌های اخیر، بار دیگر تغییری جدی در رویکرد نظامی ژاپن رخ داده و جهشی قابل‌توجه در هزینه‌کرد این کشور در این حوزه ایجاد شده است، به‌خصوص اتفاقات سال ۲۰۲۲ شتاب بسیاری به این روند دادند.
به‌طور خلاصه، تصمیمات سال‌های اخیر ژاپن درباره آمادگی و ظرفیت نظامی، بخشی از روندی که در تمامی جریان غرب مشاهده شده و ژاپن به‌عنوان کشوری که به هر حال متحد مهم ایالات متحده در آسیاست، در این روند همراه شده است؛ به‌خصوص که شواهد بسیار، از مواضع سیاستمداران اروپایی تا نگاه افکار عمومی مردم اروپا حاکی از این است که در صورت وقوع درگیری نظامی بین ایالات متحده و چین، اروپا لزوماً مداخله تمام‌عیاری نخواهد کرد.
سال‌های اخیر، آلمان هم نسخه مشابهی از مسیر ژاپن را طی کرده و خود را آماده نقش‌آفرینی بیشتر در جدال‌های احتمالی، به نفع و در کنار متحدان اروپایی و ایالات متحده کرده است. هر دو کشور پس از ماجراهای جنگ جهانی و شکست‌شان و تحت فشار دشمنان پیروزی که آمریکا سردمدارشان بود، ساختارهای نظامی خود را به‌شدت محدود کردند. امروز اما هر دو، در حال احیای امکانات خود و آمادگی برای ایفای نقش در کنار آمریکا هستند. گزارش روزنامه هم میهن در حالی است که مرحوم‌ هاشمی رفسنجانی در اثر برخی مشورت‌های غلط، ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ در اجلاس آموزش و پرورش ادعا کرده بود: «اگر می‌بینید آلمان و ژاپن محکم‌ترین اقتصاد دنیا را دارند، بعد از جنگ جهانی دوم از اینکه نیروی نظامی داشته باشند محروم شدند… نیروهای نظامی بیشترین خرج کشورهای در حال جنگ را می‌بردند و از این رو با این اقدام پول‌های‌شان آزاد شد و به‌دنبال کارهای علمی و تولیدی رفته و اقتصاد دانش‌بنیان برای خود درست کردند. این راه در ایران باز شده و مطمئنم دوره دوم دولت روحانی می‌تواند ما را به آنجا برساند»!
بر خلاف این ادعا و طبق اعلام موسسه تحقیقات صلح استکهلم، ژاپن با اختصاص ۴۰٫۹ میلیارد دلار (طبق اعلام موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک) در سال ۲۰۱۵ در رتبه هشتمین کشوری قرار گرفت که بیشترین بودجه نظامی را در جهان دارد و پس از آن هم آلمان قرار داشت. حالا دو کشور بودجه‌های هنگفت بیشتری را برای تقویت توان نظامی خود اختصاص داده‌اند.