به گزارش سبز سرخ ، در دنیای کنونی، که مرزها فاصله بین ملتها را بیشتر کرده و هر ملتی برای حفظ و ماندگاری خود، تلاش شبانه روزی دارد تا در اختلاط فرهنگها بتواند هویت و شخصیت فردی و اجتماعی خود را حفظ کند بویژه آنکه با پیشرفت شبکههای اجتماعی در فضای اینترنت تمامیت هویت های ملی همه ملل مستقل تحت تهاجم فرهنگ برهنگی و ابتذال غرب قرار گرفت ، نیاز به صیانت و اثبات هویت ملی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
راههای اثبات هویت ملی
مهمترین شاخصه وجودی هر ملتی را ارزشها و داشتههای فرهنگی و ماکان اخلاقی و معنوی تشکیل میدهد که از مجموع سرمایه فرهنگی هر ملت به عنوان «هویت،ملی» آن ملت یاد میکنند.
این هویت از ظروف مختلف قابل اثبات است که مهمترین این راهها، انتخابات است. انتخابات به عنوان یکی از جلوههای اصلی هر نظام سیاسی محسوب و به عنوان پشتوانه مردمی از آن یاد میشود.
اولین دستاورد انتخابات، اتحاد و انسجام ملی است که آن ملت با درک درست از جایگاه تاریخی و معاصر خود، سعی دارد تا با رفتن پای صندوق های رأی، مراتب فرهیختگی و آگاهی نسبت به نقش خود در تعیین سرنوشت را به رخ جهانیان بکشاند و طبیعی است که نوع رفتار ملی در فرایند و مراحل مختلف انتخابات، خود معیاری برای تشخیص فخامت و فرهمندی آن ملت است.
انتخابات در منظر قضاوت گران جهانی، حاوی پیامهای پرمعنا در میزان دلبستگی مردم هر کشور به آب، خاک، کشور، نظام حکومتی و بهم پیوستگی های ملی است.
میزان حضور و مشارکت مردم در انتخابات، بسیاری از معادلات دشمنان آن کشور را دستخوش تغییر میکند. اگر سطح مشارکت پایین باشد، که تمام تلاش معاندان و مخالفان ایران در تحقق این خواسته شان است، بهترین بهانه برای مداخلات حتی نظامی را آمریکاییها پیدا میکنند، ولی در ارتباط با ایران، که دارای قدرت و تجهیزات بازدارنده نظامی است، گزینه نظامی به این سهولت مورد رجوع آمریکاییها نیست، ولی برای کاهش مقبولیت و محبوبیت ملت ایران نزد جهانیان، تمام کوشش بیگانگان به خصوص آمریکاییهای صهیونیست زده، کاهش ضریب مشارکت مردم در انتخابات است.
تجربه گام اول انقلاب نشان میدهد که در هر حضور حماسی مردم در صحنه موجب تغییر رویه و موضعگیری دشمنان نظام بوده و چشم طمع آنان از آسیب زدن به نظام عوض شده و از سوی دیگر موجب تقویت روحیه جبهه مقاومت و دوستداران نظام و انقلاب اسلامی شده است.
هر رفتار و رویکردی که نرخ مشارکت واقعی شهروندان در انتخابات را بالا ببرد عملاً رفتاری در مسیر تقویت مشروعیت و مقبولیت و اقتدار ملی هم هست و متقابلاً، هر اقدامی که ضد مشارکت باشد نهایتاً با ایده «ایران قوی» مغایرت دارد.
لزوم تبیین اهداف دشمنان در انتخابات
کشورهای غربی خودشان را مهد دموکراسی و مروج آن معرفی میکنند! ولی رسانههای آنها اکنون انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان ایران را سیبل حملات خود قرار دادهاند. همواره دشمنان ما در ایام انتخابات از چند ماه قبل تلاش میکنند با سیاهنمایی و شبههافکنی حضور مردم را کمرنگ کنند که البته نتوانسته و توطئه آنان نقش برآب شده است.
دشمن با ناامیدی از آشوبسازی و تنشافزایی در جامعه بر روی کاهش مشارکت مردم تمرکز کرده است، لذا آتش تهیه توپخانه دشمن و بمباران تبلیغاتیاش برای حمله به اعتماد و انگیزه مردم و بدبینسازی جامعه به نظام و آینده کشور تشدید شده است.
در مورد چرایی این دشمنی رذیلانه، میتوان به قامت تاریخ ایران سخن گفت. کسانی که از کارنامه جنایات غرب در منطقه ما آگاه هستند، به خوبی این چرایی را میفهمند و تکلیف خود در برابر آن میدانند.
علیاکبر عباسی، کارشناس مسائل سیاسی گفت: امروز کسانی که دلسوز کشور هستند به این واقعیت واقف هستند که ما نیاز به تغییرات و اصلاحات جدی در برخی بخشها داریم و راه برونرفت از مشکلات هم «تغییر و اصلاح» است. یکی از مهمترین و اصلیترین مسیرهای اصلاحات هم صندوق رأی و انتخابات است. نقطه مقابل اصلاحات – البته اصلاحات که میگویم منظورم جریان سیاسی مرسوم نیست، بلکه اصلاحات به معنای تغییر و اصلاح است – ساختارشکنی و اغتشاش است که مسیر آن نه صندوق رأی، بلکه کف خیابان است.
انتخابات ایران، اولویت اول دشمنان
وی تصریح کرد: انتخابات برای دشمنان ایران هم مهم است چون آنها هم به وضوح میدانند که راهحل مشکلات کشور همین انتخابات است و اتفاقا به همین دلیل است که اینقدر برای عدم مشارکت مردم تلاش میکنند. آنها چون میدانند انتخابات و صندوق رأی در نقطه مقابل خواسته آنها یعنی ساختارشکنی و افراطیگری است، با انتخابات مخالف هستند. اتفاقاً به خاطر اهمیت و جایگاه انتخابات و مشارکت مردم است که دشمنان مردم ایران تا این حد برای عدم حضور مردم تلاش میکنند. اگر انتخابات مهم نبود، اگر مشارکت مردم فایدهای نداشت، که دشمنان ایران این میزان برای مشارکت نکردن مردم تلاش نمیکردند. باید توجه داشته باشیم که مشارکت بالا، به همان میزان که برای ایران و ایرانی در مجامع بینالمللی و در بین مردم و کشورهای دنیا اعتبار و آبرو میخرد؛ از آن طرف هم میزان مانور دشمنان را کمتر و تیغ آنها را برای ضربه زدن به ایران عزیز کندتر میکند.
صحنه انتخاباتی کشور، مشارکت آفرین است
اولین نماد که دورنمای یک انتخابات پرشور را در ذهن مردم ترسیم میکند رقم داوطلبانی است که برای رقابت ثبتنام میکنند. با این معیار، انتخابات آتی، صاحب یک نصاب چشمگیر است. تعداد داوطلبان این دوره، بالاترین عدد در بین تمامی ادوار انتخابات مجلس است. عدد ۱۶ هزار و ۳۳ نفر داوطلبی که برای انتخابات دوره یازدهم مجلس ثبت نام کردند، اکنون با جهشی بیش از ۵۰ درصد به عدد ۲۴ هزار و ۸۲۶ نفر رسیده است. چنین اشتیاقی به خودی خود ظرفیت دارد رقابتی فشرده با مشارکتی بالا را رقم بزند.
نماد دوم، مربوط به اراده نهادهای متولی احراز صلاحیت (چه در هیأتهای اجرایی و چه در هیأت های نظارت) در مواجهه با داوطلبان است. شک نیست که این نهادها شیوه عمل خود را در چارچوب ضوابط قانونی معرفی میکنند. اساساً شاید برای آنها میزان مشارکت مردم، اولویت اصلی نباشد چراکه احتمالاً خواهند گفت ما متولی «سلامت» انتخابات هستیم نه مسئول «مشارکت». این، سخن غلطی نیست اما توجه به این نکته بسیار مهم ضروری است که نوع استفاده از ضوابط قانونی میتواند سختگیرانه یا بیطرفانه یا توأم با درجاتی از نرمش و وسعت نظر باشد. نتایج احراز صلاحیتهایی که توسط هیأتهای اجرایی آشکار و رسانهای شده گویای مواجههای توأم بانرمش و وسعت نظر است.
به نظر میرسد رکن اصلی در افزایش مشارکت عمومی، تأمین عنصر «رقابت»، البته با حضور رقابت کنندگان واقعی و اصلی است. اگر ذهن جمعی ایرانیان، میدان انتخابات را خالی از رقبای اصلی ببیند و احساس کند «حق انتخابش» محدود شده و گزینههای حقیقی رقابت در فهرست تأیید شدگان نیست چه انگیزهای برای مشارکت در این اقدام ملی خواهد داشت؟ مقام معظم رهبری چهار اصل «امنیت، مشارکت، سلامت، و رقابت» را از ارکان یک انتخابات مطلوب دانسته و متولیان را به تأمین این اصول و ارکان فراخواندهاند.
این اصول در کنار راهبرد «جذب حداکثری، دفع حداقلی»، میتواند به خودی خود چشمانداز یک انتخابات پرشور، سالم، رقابت آمیز، امن و ایمن، و سالم و قابل اعتماد را رقم بزند. به نظر میرسد بزرگ ترین تحریف گران سخن رهبری کسانیاند که از میان این اصول چهارگانه دست به انتخاب میزنند. یکی، دوتا را برجسته میکنند اما به یکی، دوتای دیگر التفات ندارند.
برخی با توسل به اصل «سلامت» عنصر «رقابت» را نادیده میگیرند و برخی دیگر به اصل «امنیت» تشبث میکنند تا از ضرورت و اهمیت اصل «مشارکت» بکاهند. میتوان در جریانات سیاسی کشور، صداهایی را یافت که معتقدند به دلیل شرایط جاری منطقه و بینالملل، اصل «امنیت» بر سه اصل دیگر رجحان دارد. چنین مصلحت سنجی هایی، راهبرد حکیمانه «میزان، رأی ملت است» را تعلیق میکند و «خواست مردم» را از فیصله بخش بودن و فصل الخطاب بودن ساقط مینماید. اما پیداست که انتخابات در گفتار رهبری، وقتی مطلوب تلقی میشود که این چهار اصل، با هم و ذیل راهبردهای «جذب حداکثری و دفع حداقلی» و نیز «حق الناس دانستن رأی مردم» محل توجه باشد.
انتهای خبر/
Tuesday, 8 October , 2024