بررسی آمارها و پیمایش‌های مختلف نشان می‌دهد که علی‌رغم آنچه ضدانقلاب القا کرده، تشکیل جمهوری اسلامی و احیای فقه و احکام اسلامی، نه‌تنها موجب گریز مردم از دین نشده که اتفاقاً هم ازلحاظ کمی و هم ازلحاظ کیفی، دین‌داری مردم را رشد داده است.

گروه اجتماعی-سبزسرخ: یکی از انگاره‌های اشتباه و بعضاً عامیانه که در سال‌های اخیر زیاد تکرار شده است این است که میزان دین‌داری مردم پس از انقلاب روزبه‌روز کمتر و کمتر شده است و برخی علت آن را سیاست‌های جمهوری اسلامی در حوزۀ اجرای شریعت و احکام دینی می‌دانند. این افراد معتقدند که اتخاذ سیاست‌ها در راستای ترویج دین‌داری و اجرای احکام شریعت اتفاقاً به ضد خود تبدیل شده است و پیش از انقلاب دولت کاری به دین مردم نداشت؛ درنتیجه مردم آزادانه به اجرای احکام شریعت عمل می‌کردند. اما نتایج همۀ پیمایش‌ها و تحقیقات مختلف که بر طبق اصول علمی و با جامعۀ آماری درست انجام شده است، خط بطلانی بر این باور می‌کشد.

پیمایش ملی سنجش دین‌داری ایرانیان

این پیمایش که توسط یکی از اصلی‌ترین مراکز پیمایش و نظرسنجی در ایران، یعنی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) انجام و منتشر شده است، آمارهای مهمی دربارۀ میزان دین‌داری و سطح اعتقادات مردم در جامعۀ پس از انقلاب ارائه می‌دهد. جامعۀ آماری این پژوهش، تمامی افراد ۱۸ سال به بالای خانواده‌های شهری و روستایی ساکن در همۀ استان‌های کشور است؛ لذا یک طرح پژوهشی دقیق و قابل‌اطمینان است.

مطابق این پیمایش ۹۸/۷ مردم معتقدند که خداوند وجود دارد، ۰/۷ درصد مردم در وجود خدا شک دارند، ۰/۵ درصد مردم اعتقادی به وجود خداوند ندارند و ۰/۲ درصد دربارۀ این سؤال اظهار بی‌اطلاعی کردند. ۰/۲ درصد جامعۀ آماری نیز به این سؤال پاسخ نداند. به‌عبارت‌دیگر، تنها ۰/۵ درصد مردم هستند که اعتقادی به توحید به‌عنوان یکی از اصول‌دین نداشته‌اند و اتفاقاً ۹ درصد از مردم که دهه‌ها پس از انقلاب زندگی کرده و از جنس و سن و طبقات اجتماعی مختلف هستند، معتقد به توحید هستند.

سؤال دیگر این طرح پژوهشی دربارۀ اعتقاد به معاد و روز قیامت و زندگی پس از مرگ، به‌عنوان یکی دیگر از اصول‌دین بوده است. ۹۲/۷ درصد مردم به معاد اعتقاد داشته و تنها ۱/۴ درصد مردم هیچ اعتقادی به آن ندارند.

وضعیت ۳ اصول‌دین دیگر نیز بدین‌گونه است: دربارۀ اعتقاد به نبوت پیامبر اسلام (ص) ۹۸/۱ درصد مردم معتقد و ۰/۸ درصد بی‌اعتقاد، دربارۀ عدل ۹۶/۵ درصد معتقد و ۰/۹ درصد بی‌اعتقاد و دربارۀ امامت ائمۀ شیعه، ۷۸/۵ درصد مردم معتقد و ۱ درصد مردم مخالف یا کاملاً مخالف بودند. به نظر می‌رسد علت اینکه شاخص اعتقاد به امامت نسبت به دیگر شاخص‌ها معتقد کمتری دارد، حضور شهروندان اهل‌سنت در این پیمایش است. شاهد مثال آنکه تعداد مخالفان مسئلۀ امامت تنها ۱ درصد است که تقریباً معادل مخالفان بقیۀ اصول‌دین است و هم‌زمان در نظرسنجی دیگر این پیمایش ۸۰ درصد مردم به عصمت ائمه معتقد بودند و ۸۲ درصد مردم به قیام صاحب‌الزمان (عج) و حکومت عادلانۀ مهدوی اعتقاد داشتند.

دیگر نظرسنجی‌های این پیمایش، کلام قرآن بودن خداوند، اعجاز قرآن کریم، اعتقاد به بهشت رفتن نیکوکاران و به جهنم رفتن بدکاران، عصمت پیامبر اکرم (ص)، اعتقاد به وجود ملائکه و اعتقاد به وجود شیطان است که میزان معتقدان به همۀ آن‌ها بیش از ۹۰ درصد مردم و مخالفان این‌ها در همۀ موارد زیر ۳ درصد است.

ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان

تاکنون چهار موج پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان توسط دفتر طرح‌های ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در سال‌های ۱۳۷۹، ۱۳۸۲، ۱۳۹۴ و ۱۴۰۲ انجام شده است. موج چهارم این پیمایش به‌تازگی توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رونمایی شده است. ضدانقلاب و نظریه‌پردازان پیرو و حامی غرب، با استناد به برخی آمار و ارقام در نتایج موج چهارم، ادعا کرده‌اند که دین‌داری مردم و اعتقاد مردم به دین و نظام دینی در سال‌های اخیر ضعیف‌تر شده است. اما ادعا تا چه اندازه واقعیت دارد؟ برای درک صحت یا غلط‌بودن این ادعا ابتدا نتایج موج سوم که در سال ۱۳۹۴ انجام شده را بررسی کرده و سپس آن را با نتایج موج چهارم مقایسه می‌کنیم؛ بنابراین، به آمارهای موج سوم این پیمایش رسمی مراجعه می‌کنیم تا درک واقعی‌تری از بطلان گزارۀ «مردم پس از انقلاب کمتر دین‌دارند» داشته باشیم. موج سوم که از بین ۱۴۹۰۶ نفر از اقشار مختلف مردم و از بین زنان و مردان بالای ۱۵ سال در خانوارهای شهری و روستایی در ۳۱ استان انجام شده است، نتایج جالبی دارد.

در فصل هشتم پیمایش سوم که دربارۀ «نگرش و رفتارهای دینی» است، ۸۹/۶ درصد مردم گفته‌اند که در انجام‌دادن امور مهم زندگی زیاد یا خیلی زیاد به خداوند توکل می‌کنند. در مقابل، فقط ۱/۴ درصد مردم کم یا خیلی کم به خداوند توکل می‌کنند. این نظرسنجی در پیمایش چهارم با نتیجۀ مشابهی تکرار می‌شود. در پیمایش چهارم که در سال جاری انجام شده است، ۸۷/۵ درصد مردم گفته‌اند که در انجام‌دادن امور مهم زندگی زیاد یا خیلی زیاد به خدا توکل می‌کنند. در مقابل، ۷/۹ درصد مردم از توکل کم یا خیلی کم خود گفته‌اند.

یا در نظرسنجی دیگر، مطابق پیمایش سوم، ۸۸ درصد مردم زیاد یا خیلی زیاد به اهل‌بیت (ع) ارادت و محبت دارند و ارادت و محبت ۱/۷ درصد مردم به اهل‌بیت (ع) کم یا خیلی کم است. مطابق پیمایش چهارم نیز این آمار به ترتیب ۷۶/۹ درصد و ۱۶/۱ درصد است.

اعتقاد به محاسبۀ اعمال در روز قیامت نیز بدین شکل است که در موج سوم پیمایش، ۸۶/۹ درصد مردم زیاد یا خیلی زیاد به آن اعتقاد داشته و تنها ۳/۵ درصد مردم کم یا خیلی کم به این اصل دینی اعتقاد دارند. در موج چهارم پیمایش نیز همچنان ۷۷/۴ درصد مردم به این مسئله اعتقاد داشته و ۱۵/۴ درصد مردم به آن اعتقادی ندارند.

هیئات مذهبی و تسهیل زیارت اماکن متبرکه و مذهبی از جمله مواردی است که بعد از انقلاب گسترش زیادی یافته است و نمی‌توان تأثیر انقلاب اسلامی در بالابردن کمی و کیفی این مناسک را منکر شد. مطابق همین پیمایش چهارم که در سال جاری و بعد از حملۀ همه‌جانبۀ ضدانقلاب به دین انجام شده است، ۸۱/۱ درصد مردم در هیئات مذهبی کم یا زیاد شرکت می‌کنند، و همین‌طور ۸۲ درصد مردم کم یا زیاد به زیارت می‌روند.

پیاده‌روی اربعین نیز که در سال‌های اخیر رواج زیادی پیدا کرده است و علی‌رغم بایکوت توسط رسانه‌های خارجی و حملات و شایعه‌پراکنی‌های متعدد ضدانقلاب علیه این رفتار دینی و اعتقادی، هرساله با رشد شرکت‌کنندگان مواجه است. این مسئله خود خط بطلانی بر ادعای کاهش دین‌داری مردم است. در پیمایش موج چهارم نیز ۷۴/۲ درصد مردم از کم تا خیلی زیاد تمایل به شرکت در این عمل مؤمنانه را داشتند.

تا اینجای کار مشخص شد که در حوزۀ اعتقادی و انجام رفتار دینی، اکثریت قاطع مردم ایران همچنان هم معتقد هستند و هم به واجبات و مستحبات عمل می‌کنند. اما آنچه که بیش از همه مورد سوءاستفادۀ ضدانقلاب قرار گرفت، نظرات مردم دربارۀ حجاب، امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر و جدایی دین از سیاست بود.

در حوزۀ حجاب، در پیمایش سوم ۲۲/۲ درصد مردم به لزوم حجاب برای خانم‌ها مخالف یا کاملاً مخالف بودند و در پیمایش چهارم،۴۵/۲ درصد مردم.

همچنین مطابق آمارهای منتشر شده، در پیمایش سوم ۶۹/۹ درصد مردم معتقد به همگانی بودن وظیفۀ امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر هستند و ۹/۵ درصد مردم اعتقاد کم یا خیلی کمی به همگانی بودن (و نه اصل آن) این فریضۀ الهی دارند. هرچند که این نظرسنجی در پیمایش چهارم تکرار نشده است، اما باتوجه‌به نتایج موج سوم پیمایش که پیش از بلوا و ناآرامی‌های ۱۴۰۱ و حساسیت جامعۀ مؤمنان نسبت به پوشش‌های ناهنجار که یادآوری مهمی بر فریضۀ امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر بود، صورت‌گرفته است و همچنین اعتقاد بالای مردم به واجبات دینی در موج چهارم، نمی‌توان مدعی بی‌اعتقادی اکثریت مردم به این فریضه شد. اتفاقاً در حوزۀ برخورد با بدحجاب‌ها نتایج در موج سوم پیمایش نشان می‌دهد که ۱۷/۶ درصد مردم به بدحجاب‌ها تذکر می‌دهند، ۱/۲ درصد مردم به مراجع ذی‌صلاح اطلاع می‌دهند و ۲/۹ درصد مردم برخورد می‌کنند. در موج چهارم نیز مردم بیان کرده‌اند که ۱۲/۵ درصد آن‌ها تذکر می‌دهند، ۱/۶ درصد آن‌ها به مراجع ذی‌صلاح اطلاع می‌دهند و ۱/۹ درصد آن‌ها شخصاً برخورد می‌کنند. این مسئله بیانگر آن است که امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر هرچند با کاهش جزئی در حوزۀ تذکر و برخورد فردی مواجه شده است، اما در حوزۀ امربه‌معروف قانونی و نظام‌مند نه‌تنها کاهش نیافته که روند روبه‌رشدی را نشان می‌دهد. مؤید گزارۀ «حساسیت جامعۀ مؤمنان نسبت به پوشش‌های ناهنجار» این است که افرادی که با بدحجابی مخالف بوده؛ ولی بی‌تفاوت هم بوده‌اند، در سال ۱۳۹۴، ۶۷/۷ درصد و در سال ۱۴۰۲، ۴۶ درصد بوده است.

اما بحث‌برانگیزترین نظرسنجی این پیمایش، نظر مردم دربارۀ جدایی دین از سیاست بود. در این باره در موج سوم پیمایش ۳۰/۷ درصد مردم با این جدایی موافق بودند که این آمار در پیمایش موج چهارم به ۷۲/۹ درصد رسیده است. باید گفت اولاً باید مشخص شود که منظور مردم از جدایی دین از سیاست دقیقاً چه بوده است؟ آیا آن‌ها با اجرای احکام شریعت توسط نظام مخالف‌اند؟ آیا مردم دین را صرفاً در حوزۀ فردی تعریف می‌کنند؟ نتایج ذکر شده در بالا چنین چیزی را نشان نمی‌دهد. از این نظرسنجی نمی‌توان اعتقاد مردم به حرکت به سمت حکومت سکولار یا جمهوری منهای اسلام را نتیجه گرفت. چرا که آمارهای دیگر چه در این پیمایش و چه در سایر نظرسنجی‌ها چیز دیگری را نشان می‌دهند. این مسئله باید دقیق برای مردم تبیین شود و با سؤالات جزئی‌تری منظور مردم را متوجه شد. ضمن آنکه باید دید پیش از انقلاب این آمارها چگونه بوده است.

از نتایج پیمایش چهارم و مقایسۀ آن با پیمایش سوم می‌توان نتیجه گرفت که علی‌رغم آنچه ضدانقلاب و حامیان داخلی آن‌ها ادعا می‌کنند، دین‌داری مردم هرچند در برخی موارد با کاهش‌های جزئی مواجه شده است، اما همچنان با مردمی معتقد و عامل به احکام اسلام مواجه هستیم. در برخی حوزه‌های بحث‌برانگیز و دارای ابعاد مختلف که لزوماً تماماً اعتقادی و دینی هم نیستند، اولاً نتایج آنچه ضدانقلاب تحلیل می‌کند نیست و ثانیاً با یک‌سری سؤالات کلی و یک پیمایش، نمی‌توان سایر نتایج و نظرسنجی و مشاهدات را کنار گذاشت. در کنار این‌ها باید به این مسئله توجه کرد که پیمایش چهارم به فاصلۀ چند ماه بعد از بلوای ۱۴۰۱ انجام شده است و قطعاً آن بلوا و تبلیغات همه‌جانبه و پروپاگاندای رسانه‌های اصلاح‌طلب و ضدانقلاب داخلی و خارجی بر نگرش مردم مؤثر بوده است. با نگاهی به چند آمار دیگر مرتبط با همین ایام می‌توان پوچی ادعای کاهش کیفیت دین‌داری و کمیت تعداد دین‌داران در سال‌های اخیر را نشان داد.

انجمن دانش‌آموختگان علوم اجتماعی دانشگاه تهران

انجمن دانش‌آموختگان علوم اجتماعی دانشگاه تهران حاصل نتایج تجمیعی شش پیمایش و مطالعۀ کلان ملی از ابتدای سال ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۲ را در مرداد امسال منتشر کرد. مطابق این پیمایش‌ها که از قبل از بلوای ۱۴۰۱ شروع شده و تا پس از آن نیز ادامه داشته است،۸۱/۷  درصد پاسخ‌گویان (اعم از زن و مرد) به حجاب به‌عنوان یک حکم اسلامی اعتقاد داشتند. پس از تفکیک دو جنس نیز متوجه می‌شویم که ۸۴/۲ درصد زنان به همین حکم معتقدند. به عبارت بهتر، زنان اعتقاد بیشتری نسبت به مردان نسبت به حجاب به‌عنوان یک حکم اسلامی دارند.

در همین پیمایش آمده که ۷۳ درصد جامعه معتقدند «حجاب باعث افزایش عفت و پاک‌دامنی زنان می‌شود» و ۷۷/۸ درصد جامعه با این گزاره که «یکی از عوامل مؤثر بر تحکیم خانواده، رعایت حجاب است» موافقت کرده‌اند. پس از تفکیک زن و مرد در نتایج پیمایش، متوجه می‌شویم که میزان اعتقاد به حجاب به‌عنوان یکی از عوامل مؤثر بر تحکیم خانواده، ۸۲/۴ درصد است. همچنین، ۸۶/۵ درصد مردم رعایت حجاب در جامعه را الزامی می‌دانند.

این پیمایش نشان می‌دهد علی‌رغم پروپاگاندای ضدانقلاب، ناآرامی‌های سال گذشته سهم اندکی در بی‌حجاب شدن زنان داشته است. نتایج این پیمایش بیانگر آن است که در مجموع تنها ۱۰ درصد زنان اظهار کرده‌اند «میزان یا نوع حجابشان متأثر از وقایع اعتراضی سال گذشته کمتر شده است». این ۱۰ درصد نیز تماماً بی‌حجاب نشده و مطابق ادعای خود این پاسخ‌گویان، یک‌چهارم آن‌ها دیگر چادر نپوشیده؛ ولی همچنان باحجاب‌اند و ۸ درصد به‌جای مانتوی بسته یا گشاد، مانتوی باز یا تنگ می‌پوشند و از همین جمعیت اندک ۱۰ درصدی نیز تنها حدود نیمی از آن‌ها یعنی ۵/۳ درصد زنان، تحت‌تأثیر وقایع پارسال بدون روسری یا شال در اماکن ظاهر می‌شوند.

مهمانی ده‌کیلومتری عید غدیر

در دو سال گذشته، به مناسبت عید غدیر خم هر ساله یک مهمانی ده‌کیلومتری در شهر تهران برگزار شده است؛ یکی قبل از بلوای زن، زندگی، آزادی و یکی پس از آن. هرچند که انتظار می‌رفت پس از اهانت‌ها و هجمه‌هایی که به احکام دینی و هرگونه مناسبت در جمهوری اسلامی انجام شد، آمار مهمانی ده‌کیلومتری کاهش یابد و مردم به این مهمانی روی خوش‌نشان ندهند، اما اتفاقاً تعداد شرکت‌کنندگان این مهمانی افزایش یافت. به گفتۀ محمدامین توکلی زاده معاون امور فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران، سال گذشته حدود ۳ میلیون نفر در این مهمانی شرکت کردند که این آمار در سال جاری، یک میلیون نفر افزایش داشته است. برای بزرگی این آمار کافی است به این نکته اشاره کرد که کل جمعیت شهر تهران چیزی بین ۹ تا ۱۰ میلیون نفر است.

اعتکاف

اعتکاف امسال یکی از پرشورترین اعتکاف‌های سال‌های اخیر بود که از مرد و زن و دانش‌آموز و دانشجو در آن حضور پررنگ داشتند. مراسم معنوی اعتکاف رجبیه که ۱۰۰ سال پیش به همت آیت‌الله حائری یزدی و آیت‌الله گلپایگانی و با جمعیت کمتر از ۱۰ طلبه در مسجد امام حسن عسکری (ع) قم احیاء شد، امسال و پس از ۴۵ سال از سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در بیش از هفت هزار مسجد و با جمعیت یک‌میلیون‌نفری برگزار شد. از این جمعیت یک میلیون نفره، حدود ۷۵۰ هزار نفر یعنی حدود ۸۰ درصد آن‌ها جوان و نوجوان و ۴۰ درصد کل معتکفین از بین دانش‌آموزان بوده‌اند. اتفاقاً زنان نیز حضور چشمگیری در اعتکاف پس از زن، زندگی، آزادی داشته و ۶۰ درصد جمعیت معتکفین امسال، زنان و دختران بوده‌اند.

بررسی آمارها و پیمایش‌های مختلف نشان می‌دهد که علی‌رغم آنچه ضدانقلاب القا کرده و آن را در بین برخی به‌عنوان یک باور عوامانه جا انداخته است، تشکیل جمهوری اسلامی و احیای فقه و احکام اسلامی، نه‌تنها موجب گریز مردم از دین نشده که اتفاقاً هم ازلحاظ کمی و هم ازلحاظ کیفی، دین‌داری مردم را رشد و ارتقا داده است. آمارهایی که در این گزارش منتشر شد، مشت نمونه خرواری است که قاطعانه ثابت می‌کند دین از سیاست تفکیک‌ناپذیر است و تشکیل حکومت دینی کیفیت دین‌داری مردم را حتی بین نسل‌های جدید را بالاتر برده و مجالی برای احیای ارزش‌ها و مناسک دینی فراهم کرده است.

نکتۀ آخر آنکه برخلاف تصور عده‌ای، حکومت پهلوی حکومت بی‌نسبت و بدون دخالتی در اعتقادات دینی مردم نبوده و مصداقاً حتی سر مسئلۀ حجاب نیز زن باحجاب و بی‌حجاب را یکسان نپنداشته است. فارغ از کشف حجاب اجباری در زمان پهلوی اول، پهلوی دوم نیز حملات سختی به حجاب و زنان باحجاب داشته و گام‌های مهمی برای بی‌حجاب کردن زنان برداشته است. حملات تندوتیز مجلات زمان پهلوی به زنان محجبه و تمسخر آن‌ها و القای تمام‌قد عقب‌ماندگی زنان باحجاب و رشد زنان بی‌حجاب در تمامی عرصه‌های فرهنگی و رسانه‌ای، مؤید دخالت جدی پهلوی دوم برای کاهش کیفیت زندگی دینی و مبارزه با مظاهر دین است.

انتهای پیام/