مازندران باز هم زودهنگام شاهد تغییر استاندار خود است و به این یقین رسیده که حتی در دولت مردمی و مکتبی آیت‌الله رئیسی نیز عمر استانداران مازندران نتوانست رکورد بزند و همچون چهار دهه اخیر، استانداران مازندران باید با حداقل فرصت، حداکثر استفاده را جهت ایجاد تحولات ساختاری در رشد و تعالی استان بردارند که با کمال تألم باید اعتراف کرد که تاکنون علی‌رغم تلاش ستودنی اغلب استانداران این استان غنی، اما محروم بویژه شخص آقای حسینی‌پور، این مهم تحقق نیافت و مازندران همچنان با همه استعدادهای منحصربه‌فردش، با شرایط مطلوب خود فاصله زیادی دارد که امید می‌رود با اقدامات سنجیده و علمی استاندار کنونی، مازندران به جایگاه حقیقی خود در سطح کشور مورد توجه و سرمایه‌گذاری قرار گیرد.

انتصاب‌ها و جهاد تبیین
مردم فهیم کشورمان به‌خصوص مردم دلاور و ولایی مازندران، انتصاب را حق مسئولان می‌دانند تا متناسب با وظایفی را که در قبال ایجاد تحول از سوی مردم متوجه‌شان است، را با انتخاب افرادی شایسته و کننده کار و کاربلد به انجام برسانند، اما این را نیز مردم حق خود می‌دانند تا علت انتخاب افراد را ناظر بر توانمندی‌های‌شان برای مردم توضیح دهند و از ویژگی‌های مسئول انتصاب شده بگویند تا مردن امیدوارتر از گذشته، به آینده امیدوارتر شوند.

تاکنون باید اعتراف کرد که یا این توصیه و تبیین اتفاق نیفتاده و یا بسیار به‌ندرت شاید رخ داده باشد تا همچنان‌که آقای رئیس جمهور برای گرفتن رأی اعتماد وزراء، در مجلس بصورت مشروح به معرفی توانمندی‌ها و ویژگی‌های تک تک وزراء می‌پردازد تا نمایندگان مردم در مجلس بهترین‌ها را انتخاب کنند و دولت را در بدست آوردن موفقیت، یاری دهند، به همان دلایل، برای انتصاب استاندار، که عالی‌ترین مقام دولتی در استان و به‌واقع، رئیس‌جمهور استانی است، نیز باید توضیحات و توجیهات انجام شود و واقعاً این حق مردم هر استان و از جمله استان مازندران است.

نکاتی که در این نوشتار مورد اشاره قرار می‌گیرد، به هیچ‌وجه قصد زیر سوال بردن احدی را ندارد و تنها درصدد است تا مسئولان را به تأسی از قواعد کار ترغیب و تشویق و دعوت کند، که اولین دستاورد آن، مشارکت گسترده و مسئولان قاطبه مردم با استاندار و منتخبان او در جایگاه‌های مختلف اجرایی است.

این همه استاندار برای یک استان
یوسف نوری بیست و پنجمین استاندار مازندران است که معارفه شد و این پرسش را برای افکار عمومی استان مطرح کرد: چرا عمر مسئولیتی استانداران مازندران اینقدر کوتاه است و آیا هیچ استانداری می‌تواند برای مدت نامعلوم مدیریت خود در یک استان پرمسئله‌ای همچون مازندران برنامه‌ریزی میان و بلندمدت تنظیم کند و به اجراء بگذارد؟.

بسیاری از صاحب‌نظران معتقدند علت اصلی انباشت مشکلات و عقب‌ماندگی تاریخی استان مازندران بواسطه تغییر مستمر استانداران در این استان است. طبیعی خواهد بود که هر استاندار با انتصاب خود در مازندران، به عملکرد و طول مدت خدمت همتایان قبلی خود در جایگاه «استاندار مازندران» می‌نگرد و به تحلیل علل کوتاهی عمر مدیریتی استانداران قبل از خود می‌پردازد و نهایت به این نتیجه می‌رسد که برای روز تودیع خود باید عملکردی زودبازده را بیان بدارد و کاملاً از او قابل پذیرش است که نه به بلندمدت بلکه حتی وقت خود را کمتر به برنامه و طرح‌های میان مدت نیز بگذارد.

مسئولان هم برای اقناع افکار عمومی دلایل منطقی و مردم‌پسند را ذکر نمی‌کنند تا علل این جابجایی‌های پیوسته در سطح استانداران مازندران بیان و تحلیل و نهایتاً چاره‌جویی شود.

حال تنها یک مورد از این اظهارات را که از وزیر کشور در پاسخ این پرسش در روز تودیع حسینی‌پور و معارفه نوری اظهار داشتند، توجه بفرمایید که عنوان کردند: استاندار مازندران با تمام توان در این استان مشغول خدمت بودند، اما به خواست خودشان قرار بر جابه‌جایی شد و از این به بعد در حوزه معاونت اول ریاست جمهوری مشغول به خدمت خواهند شد.

آیت‌الله محمدی‌لائینی نماینده ولی فقیه در مازندران نیز در مراسم تودیع و معارفه استاندار اظهار داکردشت: دوست نداشتیم بلای تزلزل و کم‌عمری مدیریت استان را همچنان شاهد باشیم، مازندران خلاءهای زیادی دارد به آن توجه شود .️دوست داشتیم که جناب آقای حسینی‌پور همچنان در مدت باقیمانده از دولت آقای رئیسی مدیریت خود را داشته باشند و این بلای تزلزل و کم‌عمری مدیریت استانداری مازندران را شاهد نباشیم اما متاسفانه همچنان شاهد عمر متوسط دو سال و اندی استانداران هستیم. ️

مسئولیت جدید حسینی‌پور در کشور دبیری ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی است که خیلی جای مهم و حساسی است، یک بخش از کارشان در مازندران هم همین بود، رئیس جمهور در سفر به مازندران دستور تشکیل کمیته ویژه مبارزه با زمین‌خواری و تجاوز به منابع‌ طبیعی را صادر کرده بودند که قطعاً استاندار گزارشی در این رابطه دارند.

ابهامات عمومی و توجیهات مسئولان
و اما دلگویه‌های غیرقابل بیان در لابه‌لای رفت و آمد مسئولان و عزل و نصب‌ها و برگزاری آئین تودیع و معارفه‌ها، نکات قابل طرحی وجود دارد که زمزمه‌ها و درگوشی‌های مردمی و در ظاهر غیرقابل بیان بشمار می‌آید و آن این چند نکته‌ای است که ذیلا به آن‌ها مختصر اشاره ای می‌شود: در جلسه هیئت دولت دو نفر برای دو استان ایلام و مازندران معرفی شده و به استانداران دو استان یادشده مصوب شده و آقایان: شفقت به عنوان استاندار لرستان و یوسف نوری برای استان مازندران برگزیده شدند.

سوال اول در اذهان مازندرانی‌ها اینکه چرا آقای شفقت، که مازندرانی و دارای تجربه استاندار چند استان بودن را داشته، و بنابر سیاست صحیح استفاده از نیروهای کارآمد بومی، مورد نظر و انتخاب دولت قرار نگرفت و به استانی راهی شد که مشکلات و مسائل آن استان در قیاس با مازندران قابل مقایسه نیست و در مقابل، شخصیتی وزینی همچون آقای نوری، که اولین تجربه اداره استان و آن هم استان فوق‌العاده مهمی همچون مازندران را می‌خواهد کسب کند، برای استان مازندران انتخاب شده است . آیا این تصمیم می‌تواند به نفع استان مازندران باشد ا؟. تا چه مدتی آقای یوسف نوری باید وقت صرف کند تازه به زیر و بم مازندران در تمام زمینه‌ها آشنا شود و متعاقب آن تا چه مدت دیگر زمان نیاز دارد تا به مسائل مازندران اشراف بیابد و سپس به اتخاذ تصمیمات برای راهبردهای رشد و تعالی مازندران مبادرت ورزد و هیچ استبعادی ندارد که عمر دولت سیزدهم به پایان برسد و مازندران همچون همیشه محروم از اقدامات تحولی دولت آقای رئیسی باقی بماند.

بمنظور جلوگیری از اطناب کلام، این نوشتار با حواله به برشماری نکات دیگر در نوشتار بعدی، ذکر این نکته را مورد تأکید قرار می‌دهد که مازندران همچنان نیازمند وحدت و همدلی و اجماع برای ایجاد تحول در همه زمینه‌ها به‌سوی رشد و اعتلا به‌ویژه در حوزه‌های فرهنگی و اقتصادی است که امید می‌رود یوسف نوری استاندار جدید مازندران در تحقق این مطالبه عمومی موفق‌تر از اسلاف خود باشد که باطل‌السحر تمام معضلات و نقاط بحران‌زا در مازندران، همین فهم و تعهد مشترک نظام مدیریت و شخصیت‌های تاثیرگزار اجتماعی و دینی این استان است.

محمد فاطمی