موج سرکوب‌ها آن هم در کشورهایی که از آزادی بیان به مثابه یکی از معیارهای اساسی حکمرانی خود یاد می‌کنند، باعث شد تا نسبت به ارزش‌های دموکراتیک غربی تردید ایجاد شود و از سوی منتقدان صحبت‌هایی پیرامون ناکارآمدی و فرسودگی آن به میان بیاید.

از آغاز دوباره جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، بیش از ۷ ماه می‌گذرد. آن‌ها در این مدت هرآنچه که می‌توانستند را در ویرانی غزه و کشتار غیرنظامیان فلسطینی به کار بردند.

اقدامات جنون‌آمیز صهیونیست‌ها در این باریکه ۳۶۰ کیلومتری از دید جهانیان دور نماند و منجر به انفجار خشم ایشان شد. آزادیخواهان در سراسر جهان با تجمعات اعتراضی گسترده، حمایت خود از فلسطین را ابراز و اقدامات رژیم صهیونیستی را به شدت محکوم کردند.

برخی نیز مواضع حکام خود در همکاری و حمایت از رژیم صهیونیستی را مورد انتقاد قرار دادند که بعضا با سرکوب و برخورد شدید دولت‌های متبوعشان روبرو شدند.

در آخرین مورد از این مصداق می‌توان به سرکوب شدید دانشجویان آمریکایی حامی فلسطین از سوی پلیس این کشور اشاره کرد. قبل‌تر از این نیز کشورهایی مثل فرانسه، آلمان و انگلیس در مقابل چنین تجمعاتی برخورد خشن و سرکوبگرانه‌ای اتخاذ کردند.

موج این سرکوب‌ها آن هم در کشورهایی که از آزادی بیان به مثابه یکی از معیارهای اساسی حکمرانی خود یاد می‌کنند، باعث شد تا نسبت به ارزش‌های دموکراتیک غربی تردید ایجاد شود و از سوی منتقدان صحبت‌هایی پیرامون ناکارآمدی و فرسودگی آن به میان بیاید.

دانشجویان آمریکایی در حمایت از مردم فلسطین و ضرورت توقف حمله رژیم صهیونیستی به غزه، از چهارشنبه گذشته و با تحصن در صحن دانشگاه کلمبیا، اعتراض خود را آغاز کردند.

این اعتراضات سریعا به دانشگاه‌های دیگر نیز منتقل شد و دانشجویان دانشگاه‌های هاروارد، تگزاس، براون و کالیفرنیای جنوبی هم انتقاد و اعتراض خود را نسبت به جنایات رژیم اسرائیل و حمایت دولت آمریکا از صهیونیست‌ها را بیان کردند. عرصه این اعتراضات اما در دانشگاه های تگزاس و کالیفرنیا شکل دیگری به خود گرفت و پلیس در برابر این صحنه مسالمت‌آمیز اعتراضی، به زور متوسل شد و برخورد شدیدی با دانشجویان معترض انجام داد.

در قبال این مطالبات دانشجویی مبنی بر پایان جنگ اسرائیل در غزه و ارسال سلاح به این رژیم، جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا بی اعتنا به اعتراضات روز چهارشنبه قانون کمک ۹۵ میلیارد دلاری به اسرائیل، اوکراین و تایوان را تصویب کرد که بیش از ۲۶ میلیارد دلار آن برای حمایت های نظامی و امنیتی از اسرائیل تخصیص داده شده بود.

سی‌بی‌اس نیوز نیز در گزارشی اعلام کرد که مقامات و مدیران دانشگاه کلمبیا با درخواست اولیه دانشجویان در خصوص خارج کردن سرمایه‌های اقتصادی این دانشگاه از سرزمین‌های اشغالی در اعتراض به جنایات رژیم اسرائیل در غزه، مخالفت کرده‌اند.

همچنین مینوش شفیق، رئیس دانشگاه کلمبیا به دلیل اجازه دادن به پلیس برای دستگیری دانشجویان بدون مشورت با اساتید، کوتاهی در دفاع از این دانشگاه در برابر فشارهای خارجی، ارائه نادرست و تعلیق گروه‌های اعتراضی دانشجویی و همچنین استخدام بازپرس خصوصی علیه دانشجویان، با انتقاد و سرزنش قابل توجهی از سوی اساتید این دانشگاه رو به رو شد.

برخورد خشن پلیس آمریکا با اعتراضات دانشجویی که به سرکوب شدید آن‌ها در صحنه دانشگاه و حتی در برخورد با اساتید نیز کشیده شد، این گزاره را در افکار عمومی شکل داده که «آمریکا برای حمایت بی چون و چرا از جلاد اسرائیلی حاضر است ارزش‌های دموکراتیک خود را به گوشه‌ای انداخته و عملا منجر به فرسودگی آن‌ شود».

این دموکراسی مرده است

آزادی بیان، حق اعتراض، حق آزادی اجتماع و انبوه مواردی از این دست، به مثابه معیاری اساسی برای دموکراسی و حقوق بشر غربی تلقی می‌شود که نقض آن نابودی همه پایه‌ها این نظام گفتمانی را به همراه خواهد داشت.

دموکراسی غربی بر این باور است که آزادی بیان تنها راهی خواهد بود که حکومت مردم بر مردم و مشارکت تمام اعضای جامعه در چارچوب مذکور را محقق خواهد کرد.

مسئله‌ای که در متمم اول منشور حقوق ایالات متحده آمریکا (که در ۱۵ دسامبر ۱۷۹۱ تصویب شد) نیز مورد اشاره قرار گرفته است. در این متمم تاکید شده که حکومت باید با وضع قوانین از آزادی بیان، حق تجمع صلح‌آمیز و حق شکایت به منظور جبران خسارت‌ها دفاع کند.

برای بررسی دقیق‌تر این مقوله، مطالعه موردی فرانسه و اعلامیه حقوق بشر و شهروندی آن از اهمیت بالاتری برخوردار است. این اعلامیه سند اساسی انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه است که به حقوق فردی و جمعی تمام طبقات اشاره دارد.

اعلامیه حقوق بشر و شهروندی فرانسه مشتمل بر ۱۷ ماده است که آزادی عقیده و بیان افکار و عقاید مواد اساسی آن را تشکیل می‌دهند. نکته جالب توجه آن است که بن‌مایه اساسی دموکراسی‌های سراسر جهان از اعلامیه مذکور نشئت گرفته و در قالب سه شعار آزادی، برابری و برادری در جهان تبلور یافته است.

فرانسوی‌ها این کلیدواژه آزادی بیان و در امتداد آن انتقادپذیری را در مصادیق متعدد مورد استفاده قرار داده‌اند. یکی از این موارد به انتشار کاریکاتورهای موهن نشریه فرانسوی شارلی ابدو و اهانت به ساحت نورانی پیامبر اکرم(ص) برمی‌گردد که در پی آن خشم مسلمانان فرانسه و جهان برانگیخته شد. 

امانوئل مکرون، در واکنش به انتشار چنین محتوای توهین‌آمیزی، ضمن حمایت از انتشار این تصاویر به بهانه آزادی بیان تاکید کرد کشورش به پشتیبانی از انتشار آن ادامه خواهد داد. رئیس جمهور فرانسه در این خصوص به صراحت گفت: کشور فرانسه پرچم لائیک را بالا می‌کشد. ما از کاریکاتور کشیدن دست‌بردار نیستیم حتی اگر این موضوع باعث دلخوری بعضی‌ها شود.

مواجهه فرانسه و غالب کشورهای دموکراتیک غربی در قبال آزادی بیان و شمول همگانی آن برای شهروندان بسیار متناقض است. آن‌ها تنها نسبت به واحدهایی محدود، حق آزادی بیان می‌دهند و این حق را از برخی دیگر سلب می‌کنند.

مثلا در همین موردِ فرانسه، دولت تماما از اسلام ستیزان حمایت خود را اعلام کرده و با ذکر توجیهاتی نظیر «هیچ مذهبی این حق را ندارد که برای ما تعیین تکلیف کند که چه سخنانی را میتوانیم بگوئیم و چه کارهایی را میتوانیم انجام دهیم»، موضع خود را در این جهت ابراز می‌کنند. در این لایه حق آزادی بیان برای اسلام‌ستیزان فراهم است و مسلمانان هم باید در خصوص چنین مصادیقی، جنبه انتقادپذیری خود را حفظ کنند.

اما این مواجهه در لایه‌های دیگر و نسبت به سایر افکار و نگاه‌ها وجود ندارد. یهودی‌ستیزان در فرانسه بدون هیچ بند و تبصره‌ای محاکمه و مجازات می‌شوند و بسیاری از آنها به زندان می‌افتند. لیست بلندی از این زندانیان وجود دارد که تنها به جرم بیان آزادانه نظرات خود در مورد یهودیان، محکوم شده‌اند.

در مهمترین مورد می‌توان به زندانی کردن روژه گارودی، دانشمند و فیلسوف بزرگ فرانسوی اشاره کرد. وی در کتاب خود «اسطوره‌‏های بنیادین سیاست اسرائیل»، هولوکاست و تعامل آلمان نازی با یهودی‌ها را محکوم کرده‌ و اظهار داشته بود که رقم شش میلیون یهودی به عنوان رقم قربانیان هولوکاست، رقم درستی نیست و از حقیقت فرسنگ‌ها فاصله دارد. همین امر باعث شد تا در ۱۶ دسامبر ۱۹۹۸ به جرم انکار جنایت علیه بشریت محکوم شود.

سوای از ممنوعیت یهودی ستیزی در فرانسه، انتقاد از اسرائیل نیز ممنوع شده است. به موجب تصویب مجلس فرانسه، مبارزه با ایدئولوژی صهیونیسم نوعی یهودی ستیزی تلقی می‌شود که باید مورد مجازات قرار بگیرد.

موضع دوگانه و متناقض مذکور در قبال یک مفهوم واحد، به سایر کشورهای دموکراتیک نیز کشیده شده است. امری که در کنه خود ناکارآمدی ارزش‌های دموکراتیک غربی و تعبیر سلیقه‌ای از آن را برملا می‌کند.

پس از اقدامات جنایت‌کارانه رژیم صهیونیستی در غزه، بسیاری از آزادیخواهان جهان، علم حمایت از فلسطین و محکومیت اقدامات رژیم اسرائیل را برافراشتند. 

سوای از آمریکا که تقابل خشونت‌آمیزش با اعتراضات مسالمت‌آمیز دانشجویی در حمایت از فلسطین مورد توجه قرار گرفته است، در آبان ماه سال گذشته برخی از دولت های اروپایی نظیر آلمان و انگلیس نیز به بهانه مسائل امنیتی برگزاری تظاهرات در حمایت از مردم فلسطین را منع کردند.

مقامات آلمانی به بهانه «تهدید فوری گردهمایی ها که ممکن است منجر به احساس تنفر شود یا تحریک یهودستیزی، بروز خشونت و ارعاب» مانع از برگزاری تظاهرات در حمایت از فلسطینی ها شدند.

این اقدام تبعیض‌آمیز که مغایر با مصادیق آزادی بیان مندرج در قانون اساسی جمهوری فدرال آلمان نیز بود، انتقادات بسیاری را درپی داشت. تومر دوتان-دریفوس (Tomer Dotan-Dreyfus) نویسنده و یکی از امضاکنندگان نامه اعتراضی به اقدامات دولت آلمان در ممنوعیت برگزاری تظاهرات در حمایت از فلسطین با نگرانی اظهار داشت که چنین اقداماتی سلامت دموکراسی در آلمان را به خطر خواهد انداخت.

مواجهه انگلیس نیز نسبت به این اعتراضات حمایتی از فلسطین متفاوت از سایر کشورهای اروپایی نبود. در این راستا حتی قانون جدیدی توسط دولت محافظه‌کار معرفی شد که با انتقاد گروه‌های آزادی‌های مدنی مواجه شده است. آنها می‌گویند این قانون برای اعتراضات بسیار محدودکننده است و حق آزادی بیان را نقض می‌کند.

سوئلا براورمن وزیر کشور انگلیس، به افسران ارشد پلیس گفته بود که تکان دادن پرچم فلسطین یا سردادن شعارهایی خاص در حمایت فلسطین، مانند «از رودخانه تا دریا، فلسطین آزاد خواهد شد» جرم خواهد بود.

این تنها بخشی از مواجهه این کشورها نسبت به مقوله مسالمت‌آمیز حمایت از فلسطین است که بی‌پرده ماهیت نمایشی و ویترینی ارزش‌های دموکراتیک را هویدا کرد.

سرکوب حمایت از فلسطینیان باعث شد تا زنگ خطر برای گروه‌های حقوق بشر نیز به صدا درآید. آنها برخلاف اعتقاد اولیه‌شان تصور داشتند تا دولت‌ها به جای اعمال ممنوعیت‌های پیشگیرانه، طبق تعهد بین‌المللی‌ای که دارند، از آزادی بیان و آزادی تجمع حمایت کنند؛ اما با واقعیتی مواجه شدند که فراتر از تصوراتشان بود.

تا پیش از این همه تصور می‌کردند که دموکراسی غربی برای حفظ ارزش‌های اولیه و بنیادین خود هم که شده، نسبت به این اعتراضات مسالمت‌جویانه آرایش سرکوب به خود نخواهد گرفت.

بنا بر تبلیغات غرب، همه بر این باور بودند که هیچ چیزی امکان عبور از خط قرمزهای دموکراسی را نخواهد داشت و حداقل در برابر چنین ظلم آشکاری که علیه فلسطینیان صورت گرفته است، موضع حمایت از جنایت‌کار بزرگی چون اسرائیل را در پیش نخواهد گرفت.

دموکراسی مستقر بر دولت‌های غربی که با مفاهیمی چون آزادی بیان ویترین جذابی برای خود ساخته بود، پس از حمایت آشکار از رژیم صهیونیستی و سرکوب اعتراضات مسالمت‌آمیز در دفاع از مردم فلسطین، با بحران عمیقی روبرو شده است که در جهت فرسوده شدن برق‌آسا حرکت می‌کند.  اتفاقی که شاید جهانیان را نسبت به برخی ارزش‌های مرسوم دچار تفکر کرده و آنان را به بازاندیشی در پذیرش این آراء وادارد.