در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲، فرهنگ ایثار و شهادت به کف خیابان‌ها آمد و توانست حماسه‌ای را رقم بزند که بعدها نتایج آن در قالب نهضت جهانی امام خمینی(ره) دنیا را مجذوب خود ساخت.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سبزسرخ؛ امروز که از وقایع بزرگی چون ۱۵ خرداد ۴۲، ۲۲بهمن ۵۷ و ۱۴ خرداد ۶۸، چند دهه می‌گذرد، بهتر می‌توان از تاثیر زیرساختی این وقایع در شکل گیری جهان کنونی با رویکردهای تحولی بر محور اهداف و آرمان‌های آن وقایع به بررسی و قضاوت پرداخت، که برای ادای دین به تاریخ پرشکوه انقلاب اسلامی در این سرزمین با فرهنگ، باید به بازبینی این وقایع برای نسل کنونی پرداخت تا برای داشته‌های ارجمند خود، دچار هزینه‌های مکرر نشوند و به این واقعیت دست یابند که انقلاب اسلامی‌شان، طلایه‌دار حریت و آزدگی و مفهوم‌بخشی به زندگی و زیست انسانی بشریت معاصر است.

اسلام، پیشران تمدنی مردم ایران
در کشورمان و در حکومت سلسله پادشاهان، اتفاقات گوناگونی رخ می‌داد که تحولات آن‌ها هیچگاه فراتر از مرزهای زمانی و مکانی خود نرفته و نتوانستند مایه اصلی هویت‌بخشی ایرانیان را ارائه دهند، اما در میان وقایع مختلف دوره‌های حکومتی شاهان ایرانی، آنچه که توانست آثار پرافتخاری را از خود بجا بگذارد، مربوط به آن نوع از حوادثی است که موضوع آن مرتبط با دین و ارزش‌های الهی است. در وقایعی از این دست، ایرانیان صرفنظر از قوم و نژاد و حتی دین و مذهب، با تمام وجود به صحنه آمدند و به بیگانگان و جریان‌های داخلی اجازه تضعیف مبانی دینی را نداده و عوامل این تضعیف و تحقیر را منزوی ساخته و از صحنه کنش‌گری اجتماعی و سیاسی خارج ساختند.

آنچه که مورد اتفاق و اجماع همه اقوام و ادیان در ایران قرار داشت و دارد، مکتب حیات‌ببخش اسلام اهلبیتی است که متضمن حقوق و حرمت نهادن به همه اقوام و ادیان است همچنانکه طی ۴۵ سال اخیر، انقلاب اسلامی توانست بهترین و انسانی‌ترین زیست مسالمت‌آمیز اقوام و ادیان مختلف زیر پرچم نظام اسلامی را به نمایش بگذارد و بصورت الگویی برای جهانیان در آید.

۱۵ خرداد، نمایه ظهور اندیشه تحول‌زا
۱۵ خرداد آغازگر یک تحول اساسی در شکل گیری انقلاب اسلامی محسوب می‌شود. ظهور اندیشه دینی در قالب جدید و آن، نقش دادن مردم در ایجاد تحول در سپهر سیاسی اجتماعی کشور، که همین پدیده توانست قدرت بسیج و سازماندهی دین را با آوردن یک ملت به پای دین‌خواهی، به رخ جهانیان بکشاند، که عامل شکل‌گیری و اشاعه این اندیشه کسی جز امام خمینی(ره) نبود.
قیام ۱۵ خرداد نهضت اسلامی مردم ایران علیه طاغوت زمان، به رهبری حضرت امام خمینی (ره) نقطه عطفی در تاریخ معاصر است که در آن پیوند امام و امت، تجلی باشکوهی یافت و زمینه ساز سلسله حوادثی شد که سرانجام کاخ طاغوت حاکم بر ایران را فرو پاشید.
قیام ۱۵ خردادماه یادآور درخت تنومند نهضت اسلامی است که در بهمن ماه ۵۷ به بار نشست و ملت غیور ایران اسلامی این واقعه عظیم را به عنوان روز پیروزی، افتخار و سربلندی فراموش نخواهند کرد.

امام خمینی(ره)، احیاگر دین و عزت مسلمانان
امام خمینی(س) بعد از اهل بیت عصمت(ع) شاخص ترین شخصیت ربانی است که در تمامی آفاق دین و گسترۀ ابعاد آن دست به احیاگری زده است به گونه ای که می توان آن بزرگ رابه بزرگترین احیاگر تفکر دینی و مصلح در عصر غیبت ملقب ساخت.

در این میان آنچه که برای دین پژوهان و امام شناسان از اولویت جدی برخوردار است، گشودن دریچه یا دریچه هایی به دنیای اصول و بنیان‌های معرفتی احیای دین بخصوص از نظرگاه بزرگ احیا گر دنیای اسلام، امام خمینی(س) است تا آنکه این مباحث رفته رفته نهادینه شود و جایگاه والا و واقعی خویش را بازیابد.

احیاگران با داشتن صفات و ویژگی‌ای چندی از دیگر افراد – چون خدمتگذاران تفکر دینی، روشنفکران دینی و مصلحان – جدا می شوند و آنها عبارت بودند از: زمان آگاهی یا دردشناسی، دین شناسی اجتهادی و متخصصانه، همزبانی با عصر، بصیرت دینی و اندیشۀ خلاق یا قدرت نوآوری. اگر این ویژگیها در شخصیتی جمع بود حایز شرایط احیاگری است در غیر این صورت مصداق احیاگر تفکر دینی نخواهد بود. و ممکن است در ردیف روشنفکران دینی و خدمتگذاران اندیشۀ دینی باشد.

امام خمینی(ره) آیینۀ تمام نمای صفات یاد شده است؛ به عبارت دیگر برای آن کلیات مصداقی روشنتر از امام نمی توان یافت. او در عین اینکه در دین  شناسی سرآمد مجتهدان است و در عرفان، فلسفه و حدیث  شناسی و قرآن  شناسی سرآمد عارفان، فیلسوفان و قرآن  شناسان است در زمان  شناسی و احاطه به جریانهای سیاسی و اجتماعی تاریخ گذشته و معاصر اسلام و جهان، آگاه و صاحبنظر است.

چنانکه خلاقیت و نوآوری او را در تک تک آثارش می توان مشاهده کرد و پیش  بینی  های عجیب آن بزرگ دربارۀ پیروزی انقلاب، شکست شوروی در افغانستان، شکست حزب بعث در جنگ علیه ایران و اضمحلال مارکسیسم و… همه از بصیرت و برخورداری او از ادراک و شناخت برتر که خاص اولیای الهی است حکایت دارد. در حالیکه این ویژگیها در هیچیک از احیاگران نامدار تفکر دینی در تاریخ بعد از اهل بیت(ع) در این سطح برجستگی ندارد.

یکی از محققان می گوید: وقتی در بعد فقه و اصول، سیدجمال را با فرزانگان مقایسه می کنیم می بینیم که از سید بالاترند آنگاه که فلسفۀ سید را با معاصران او می سنجیم می بینیم که از او برترند و… امّا با این همه در سید جمال مزایا و برجستگی‌هایی را شاهدیم که در هیچ کدام از آنان نیست. ولی امام راحل در عین داشتن امتیازات احیاگران – در عالیترین حد – در علوم متداول یاد شده نیز سرآمد اقران است. به عبارت دیگر سید جمال فقط می توانست بر روح های بی خبر، روح بیداری بدمد ولی امام راحل(س) در همۀ ابعاد معارف دینی دست به احیاگری اساسی زد زیرا که خود در تمام آن ابعاد اهل فن بود. او آنچه خوبان همه دارند را یکجا داشت.

امام به آرمان های بلند دیرینه و آرزوهای تحقق نیافتۀ مصلحان، احیاگران و دردمندان تاریخ – در قلمرو نظر و عمل – عینیت بخشید؛ از همین روی باید او را خاتم احیاگران و مصلحان تاریخ اسلام بلکه بشریت خواند.

امام خمینی(ره) به عنوان پدیده بی نظیر جهانی در طول عمر با برکت شان احیاگر دین اسلام و عزت به مسلمانان بود و استکبار جهانی را به حیرت و سردرگمی واداشت.

موسس و بنیانگذار نظام اسلامی
امام خمینی(ره)، با فروپاشاندن نظام شاهنشاهی، یکی از مدرن‌ترین نظامات سیاسی جهان را در ایران پایه گذارد و آن، حکومت جمهوری اسلامی است. آمیزه اسلام و جمهوریت، پدیده جدیدی در سپهر سیاسی جهان و متراوش از اندیشه‌های فقهی و سیاسی امام خمینی(ره) بود. حضور سرنوشت‌ساز مردم در تمام مراحل شکل‌گیری قانونی نظام سیاسی انقلاب، از ویژگی‌های امام خمینی(ره) و باورمندی ایشان به مردم و اصالت‌بخشی به انتخاب آنها بود. بدین فرآیند، جمهوری اسلامی در کشور استقرار یافت.

حضرت امام پس از استقرار جمهوری اسلامی، مجددا ولایت فقیه را در قالب نظارت، دوباره مطرح کردند، نگرانی ایشان از این بود که درست است که جمهوری اسلامی از استبدادی که در ساختار سلطنت پهلوی بود جلوگیری می کند، اما ممکن است در زد و بندهای سیاسی، این حکومت به نوعی دیگر از استبداد تبدیل شود.

حال برای آن که این جمهوری اولا، مردم را نگه دارد; ثانیا، اسلامیتش از بین نرود و ثالثا، به روایت جدیدتری از استبداد کشیده نشود، ایشان احساس کردند که به یک محافظ نیاز دارد. وجود ولایت فقیه پس از استقرار جمهوری اسلامی در واقع، نقش همان محافظ را ایفا می کند; زیرا ولی فقیه فردی قدرتمند با ویژگی درونی و بیرونی منحصر به فردی است که خود نیز خارج از نهاد دولت قرار دارد; هم سعی می کند جمهوریت نظام حفظ شود و هم اسلامیت آن.

میراث گرانقدر امام خمینی
بجرأت باید گفت ذیصلاح‌ترین فرد در بیان عظمت حماسه خمینی(ره)، خلف صالح او، امام خامنه‌ای است که در مورد میراث گرانقدر آن بنیانگذار فقید می‌فرمایند: ما باید میراث امام را حفظ كنیم. او كه اهل درهم و دینار نبود؛ «لم یورثوا دینارا و لا درهما». او مانند پیامبران، از خود درهم ودیناری باقی نگذاشت. زخارف مادّی دنیا كوچكتر از آن بود كه به آن روح ملكوتی و بلند راه پیدا كند. درحقیقت میراث او، جمهوری اسلامی و جوانهای ساخته‌شده‌ی دست اوست، كه به بركت انقلاب باید آنها را حفظ كرد.

سازندگی باید در تمام ابعاد مادّی و معنوی آن صورت گیرد. هم باید چرخهای اقتصاد به حركت درآید، و هم باید روحیه‌ی معنوی و اخلاق و رابطه‌ی با خدا در ما تقویت شود. همه‌ ما در قبال این وظیفه‌ی بزرگ مسئولیم. از من كه به عنوان یك طلبه در نظام جمهوری اسلامی مسؤولیتی دارم، تا علما و دانشگاهیان و كارگران و كشاورزان و شهری و روستایی و كارمند و بازاری و هر كس كه می‌تواند در راه این سازندگی بزرگ كوشش كند، باید نهایت تلاش خود را انجام دهیم. مسئولان كشور مشغولند. كمك و حمایت مردم هم بایستی دایماً پشتوانه‌ی كار آنها باشد.

انتهای خبر/