گروه سیاست-سبزسرخ: برنامه جهان آرا که شنبه شب از شبکه افق پخش شد میزبان سعید جلیلی؛ نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی بود و درباره مشارکت مردم در انتخابات گفت و گو شد مشروح این گفت و گو را در زیر می خوانید:
خیلیها دیروز را پایان انتخابات میدانند فارغ از این که در برخی از شهرها ممکن است به مرحله دوم برود و یک دوره دیگر انتخابات داشته باشیم ولی خیلیها فکر میکننند که صندوق رأی و مشخص شدن نماینده ها، پایان انتخابات است، این طور است؟
یک انتخابات وقتی انجام میشود در هر موضوعی مثلاً وقتی شما یک رشته تحصیلی را انتخاب میکنید این شروع یک حرکت است، وقتی یک حرفه کاری را انتخاب میکنید، خود آن انتخاب که برای شما کافی نیست به آن نتیجهای که دنبال میکنید برساند، بلکه شروع یک کار است. به نظر میرسد انتخاب سیاسی هم از همین مقوله است. انتخاب یعنی این که وقتی شما سر دو راهی هستید مثلاً یک راه را انتخاب میکنید که از این طرف بروید یا از آن طرف بروید، انتخاب سیاسی با انتخاب یک فیلم سینمایی فرق میکند، انتخاب فیلم سینمایی این است که شما مینشینید نگاه میکنید ولی انتخاب سیاسی یک انتخاب برای پیمودن یک راه است، برای رسیدن به یک هدف است، لذا من نگاهم این است که انتخاب یک امر از جنس یک کار مقطعی، لحظهای و نقطهای نیست. یک کار مستمر است. یک امتداد دارد و انتخابات از این مقوله است.
انقلاب اسلامی یک انتخاب بود دیگر، ملت ایران یک انتخاب بزرگ کرد، چرا موفقیت بدست آورد، چون این انتخاب را امتداد داد در مقاطع مختلف، فقط نیامد یک رأی بدهد مثلاً در روز جمهوری اسلامی بگوید من رأیم را دادم خداحافظ شما، بلکه با همه وجود آمد پای کار. هر چه الزامات این کار بود و در وسع آحاد جامعه بود، مردم انجام میدادند لذا این موفقیتها شکل گرفت مثلاً در دفاع مقدس و عرصههای مختلف، الان هم به نظرم یکی از بحثهای بسیار مهم که خیلی خوب است روی آن بحث و گفتگو شود، همین بحث انتخاباتی از مقوله انتخابات مجلس، انتخابات شوراها، ریاست جمهوری این سؤال است که بعد از آن چه؟ آیا مثلاً ما رأی دهیم برویم؟ نه، یا این که این یک حرکت و شروع است تازه، این آن بحث بسیار مهم است.
تعارف که نداریم، خیلی از سیاسیون در این سالها مردم را این طور خواستند که آقا بیایید رأیتان را بدهید، بروید تا چهار سال دیگر، ما مینشینیم این پشت در بسته؛ تصمیم گیری، جریان سازی و کار میکنیم و حالا هم سعی میکنیم به خواستههای شما هم باشد، برای شما هم کار میکنیم، اصلاً خالصاً لوجه الله میپردازیم به دغدغههای شما، ولی بروید کار و زندگی تان را کنید چه کار دارید به کار ما؟
اگر چنین نگاهی باشد مثلاً این به نظر میرسد یک آسیب است دیگر، چرا؟ چون همان کسی که انتخاب میشود حق ندارد به مردم بگوید نه تمام شد برو، نه کسی که انتخاب میکند بگوید کار ما تمام شد. من این را مثال زدم، بعضیها بودند در تاریخ انتخاب خوب هم میکردند، مثلاً به حضرت موسی (ع) میگفتند اذهب انت و ربک، ما انتخابمان را کردیم حالا تو برو بقیهاش را خودت انجام بده. نه، اصلاً ویژگی مردم سالاری دینی این است که بسیاری از کارویژههایی که برای مسئولین تعریف میشود؛ چه وقت آنها محقق میشود، وقتی که به موازاتش مردم هم به آنها قیام کنند، مردم هم آنها را انجام دهند. مثلاً اگر به مسئولین میگوید قل عملَ ربی بالقسط، من مأمورم به این که عدالت را برقرار کنم، کنارش چه میگوید؟ لیقومَ الناس بالقسط، تک تک آحاد جامعه هم باید برای برقراری عدالت قیام کنند تا آن عدالت محقق شود؛ لذا این نگاه را اگر داشته باشیم، آن موقع هر کسی در حد وسعش، طبیعی است آن کسی که انتخاب میشود در یک مسئولیتی حالا ریاست جمهوری، مجلس، شورا، مجلس خبرگان است، مسئولیتش دامنهاش و وسعش بیشتر است، اما آن کسی هم که انتخاب میکند در حد وسعش باید آن انتخابی که کرده از آن پاسداری و دنبال کند و سایه به سایه این حرکت را دنبال کند که ببیند این انتخابی که من کردم چه شد؟
چون این سؤال خیلی پیش میآید که مطرح میکنند حالا ما انتخاب کردیم نتیجه اش چه شد؟ سؤال درستی هم است، چون کسی که انتخاب میکند این نیست که انتخاب کند برود، برای یک هدفی است، میخواهد آن نتیجه محقق شود، این هدف چه وقت محقق میشود؟ وقتی حرکت شروع شود که به سمت آن هدف طی مسیر کند، حالا باید دقت کرد آیا این حرکت شروع شده اولاً یا نشده؟ ثانیاً درست حرکت میکند یا نه؟ ثالثاً سرعتش خوب است یا نه، چون مثلاً انتخاباتی مثل مجلس و ریاست جمهوری یک بازه چهار ساله است، شما چهار سال وقت داری برای آن اهدافی که تعریف کردی، باید مشخص شود.
این چهار سال که یک دفعه روز آخر انجام نمیشود، یک حرکتی باید شروع شود، شما مثلاً میگویی این را ظرف شش ماه تا چهار سال این کارها را انجام میدهند، بعضیها سال اول، لذا این کار باید با تمام وجود، مراقبت شود. یکی آن کسانی که انتخاب میشوند، یکی کسانی که انتخاب میکنند که آقا ما برای چه به تو رأی دادیم در هر مسئولیتی که هست، برای این که اینها محقق شود. اینها را باید قدم به قدم دنبال کنند، لذا یکی از بحثهایی که خیلی مهم است؛ امتداد انتخاب است، باید این گفتمان را خیلی جدیتر در سطح جامعه به آن بپردازیم و روی آن کار کنیم که آیا این انتخاب، امتداد لازم را پیدا میکند یا نه، یک دفعه نشود سر چهار سال بگوییم پس چرا نشد؟
یک نقشی مردم دارند که دلم میخواهد وسیعتر از حضرتعالی راجع به آن بپرسم، اما قبلش راجع به مسئولی که انتخاب میشود، نمایندهای که الان انتخاب شده یا هر مسئول دیگری در هر انتخاباتی که رأی میگیرد از مردم، اینها بعضی خیلی کریمانه به مردم پاسخ میدهند، آرایشان را شفاف میکنند و مسائل خود را شفافانه به مردم اعلام میکنند و بعضی مردم را مزاحم میدانند یعنی چه کار داری؟ مجلس ۳۰۰ جلسه داشته، ۲۰۰ جلسه اش را رفتم یا نرفتم؟ آسفالت میخواستی کنم خیابان را کنم، کردم، پالایشگاه باید میگذاشتم اینجا، این جا را باید منطقه آزاد میکردم، اینها را انجام دادم برای شما، نتیجه را از من بخواهید مردم، سر چهار سال دیگر که دوباره کاندید شدم میآیم توضیح میدهم، حالا مدام هر هفته، یا هر ماه یا هر سال بیایم گزارش عملکرد بدهم و اعلام کنم و مدام از من سؤال میکنید اینجا چه کار کردی، و بر من میخواهی تو هم نظارت کنی؟ نظارت بر رفتار نمایندگان داریم، اگر مثلاً من خطایی کردم، سیلی زدم گوش سربازی، او میآید مرا بازخواست میکند، همانها هستند یعنی ساز و کار است، آنها هم نمایندگان شما هستند، مسئول چه دیدگاهی باید داشته باشد و چقدر باید همکاری کند که این امتداد انتخاب رعایت شود؟
من یک میخواهم عرض کنم، این به نظرم یک نگاه حداقلی است، باید این را یک کم حداکثریتر نگاه کرد، یعنی چه؟ که اصلاً یک چنین چیزی پیش نیاید. این که حالا من تقریباً در یک ماه گذشته که در حد خودمان سعی میکردیم برای همین موضوع انتخاب با مردم صحبت داشته باشیم در شهرهای مختلف من رفته بودم؛ مهاباد، آبادان، ارومیه و جاهای مختلف؛ بندرعباس همین چند روز پیش، چند نکته عرض کردم و روی آن تأکید دارم، آن نکته چیست؟ اتفاقاً اینجا باید روشن شود، بعد میگوییم این آراء بعداً باید شفاف شوند. اتفاقاً من بحثم این است که در مرحلهای که کسی میآید خود را در معرض آرای مردم قرار میدهد باید بیان کند چه را قرار است دنبال کند؟ چه چیزی را اولویت میداند؟ برای در آن اولویت ها، روی چه مسألههایی تمرکز کرده است، برای آن مسألهها چه پاسخ دارد؟ برای آن پاسخها چه برنامهها و زمان بندی دارد که باید انجام شود. اینها را باید ارائه کند.
در این یک هفته تبلیغات و پنج تا شش روزی که هست، چهار روز مانده به انتخابات دارند تازه دارند لیستها شکل میگیرند و کم و زیاد میشوند، با این حرفها محقق میشود؟
یکی از بحث هایمان همین است؛ حالا این که من اینجا تشکر میکنم هم از همه داوطلبان عزیزی که آمدند در این عرصه خود را عرضه کردند، این کار بسیار ارزشمندی است و واقعاً جای تشکر از همه آنها دارد، حالا یک کسانی احساس وظیفه میکنند رای خدمت به مردم، کشور و انقلاب میآیند خود را عرضه میکنند و میگویند ما آماده ایم برای خدمتگزاری، هم کسانی که زحمت میکشند این افراد را بررسی میکنند و به مردم معرفی میکنند در قالب فهرست و قالبهای مختلف؛ جریانات سیاسی، تیپهای مختلف و افرادی که میآیند، اینها همه خیلی ارزشمند است، اما به نظرم یکی از نکتههایی که شما اشاره کردید، یکی از آن چیزهایی که بیشتر باید به آن پرداخت این است؛ حالا این فردی که میآید خود را عرضه میکند یا کسی فهرستی را معرفی میکند، سؤال این است اینها قرار است چه کار کنند، کدام موضوع را اولویت قرار است قرار بدهند؟ به کدام موضوع قرار است بپردازند؟ با چه پاسخ و راه حلی، در چه بازه زمانی؟ اینها اتفاقاً مشخص میکند که به چه کسی رأی دهیم و این آن چیز اصلی است که این را باید تقویت کرد و آمد در فضای سیاسی جامعه به این پرداخت.
همان که شما اشاره کردید شاید این را بیشتر باید به آن پرداخت که ما تا روز آخر هنوز نخواهیم تازه افراد فقط خودشان را معرفی کنند یا مثلاً یک فهرستی معرفی شود یا این که بالأخره آیا کدام فهرستها باهم خواهند بود؟ اینها خیلی خوب است، قابل تقدیر هم است، اما کافی نیست، چون اینها همه مقدمه است، چه چیزی را قرار است اولویت دهی و به آن بپردازی؟ کدام مسأله برای تو مهم است؟ کدام پاسخ را داری؟ در چه برنامهای؟ اینها آن بحثهایی است که آن موقع انتخاب مردم مشخص میشود، یعنی این چیزی که گفته میشود شفافیت اتفاقاً اینجا باید کلید بخورد، شفاف و روشن باشد این نماینده و داوطلب میگوید این موضوع را در حد مطالعات خود، آن بضاعتی که دارم؛ تشخیص میدهم اولویت است، این مسائل در آن مطرح است، اینها چیزی است که مردم میبینند. آیا این مسألهای که مطرح میکنند مسألهشان است یا نیست؟ آیا پاسخی که میدهد مسأله آنها را حل میکند یا نه؟ آیا آن پاسخ در چهارچوب و برنامه مشخصی دارد که بدانم سال اول پیش میرود، سال دوم یا این چهار سال دیگر، این برای ریاست جمهوری، شورای شهر و هر انتخاباتی که وجود دارد، است.
با این مدل انتخابات ما، فکر میکنم که این فرمایش حضرتعالی خیلی خیلی سخت محقق میشود، یعنی باید یک اصلاحی صورت بگیرد؛ یک مقداری فرصت تبلیغات، صحبت و معرفی نهایی نامزدها وسیعتر باشد که افراد بتوانند خودشان را در آن سنگ محک مردم قرار دهند.
من میخواهم بگویم این طبیعی است هر چقدر کاملتر شود و فرایندش امکان بیشتری را فراهم کند خیلی خوب است که یکی از آن بحثهایی که وجود دارد، مقام معظم رهبری ۷ سال پیش سیاستهای کلی انتخابات را که ابلاغ فرمودند، ناظر به همین بحثها بود. باید فرایند انتخابات یک فرایند حقیقی باشد که در آن واقعاً انتخاب انتخاب به یک شکلی که آن روند مشخص باشد به چه سمتی پیش میآید شکل بگیرد. که این نکتهای که میفرمایید بله، حتماً جای کار دارد و باید دنبال شود. ولی من میخواهم این را عرض کنم؛ بر فرض این مثلاً اگر لازم است، چون این از موضوعاتی است که به نظرم روی آن اجماع است، یعنی کسی نیست بگوید نه آقا این حرف را من قبول ندارم. این چیزی است که هر کسی با هر نگاهی، چیزی باشد ممکن است بگوید که من اولویت اصلی را این تشخیص میدهم، یکی بگوید من مسأله را این میدانم، یکی بگوید…، در این چیزها ممکن است نگاههای مختلف باشد و اتفاقاً مردم خوب است انتخاب کنند، اما در اصل قضیه همه قبول دارند این موضوع را.
چون روز بعد از انتخابات است میخواهم این را عرض کنم، به هر حال در هر انتخاب و انتخاباتی یک عده منتخب مردم واقع میشوند که مورد احترام همه هستند، حالا انتخابات شوراها، ریاست جمهوری و مجلس که الان است، هر کس که الان منتخب مردم واقع شود و هر دورهای واقعاً مورد احترام همه واقع شدند، دیگر آنها هستند که مجلس در اختیارشان است، اختیارات قوه قانون گذاری در اختیارشان است و همه آن چیزها را میروند در آن انجام میدهند میخواهم بگویم این رافع مسئولیت از بقیه نیست. بالأخره یک نفر رئیس جمهور میشود ولی همه میتوانند به او کمک کنند. ۲۹۰ نفر برای مجلس انتخاب میشوند، اما همین چندهزار نفری که کاندیدا شدند و در معرض داوطلبی قرار دادند و آمدند همه میتوانند کمک کنند. یک چیزی که الان باز روی آن تأکید دارم و خواهش میکنم؛ چه از عزیزانی که رأی مردم را توانستند جلب کنند و منتخب مردم واقع شوند این است که در همین فرصت تشکیل مجلس روی همین موضوع بنشینند این بحث را باز دیر نیست که روی آن کار کنیم که خیلی وقتها اولویت ما چیست؟ که ان شاء الله مجلس جدید از روزی که کارش را شروع میکند، بداند که الان اولویتها و مسائلش چیست، اینها را و پاسخهایش چیست؟ چه راه حلهایی را باید دنبال کند؟
اینها بحثهای مهم است، ما نباید زمان را از دست بدهیم، یکی از بحثهایی که اهمیت دارد؛ این است. بالأخره اگر ما میخواهیم با یک شتاب و رشدی که درخور ملت ایران و در تراز جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی است حرکت کنیم باید زمان را از دست ندهیم، یکی مدیریت زمان در عرصههای مختلف است. یکی هم این است که به نظرم آحاد جامعه هر کس در وسعش؛ دانشگاهیان در حد وسعشان، تولیدکنندگان، صنعتگران و نخبگان ما بیایند در این زمینه واقعاً کمک کنند که بگویند شما مثلاً انتخاب شدید حالا اگر اولویتهایی را انتخاب کردید و معرفی کردید که بهتر، اگر نکردید ما اینها را به شما معرفی میکنیم، اینها را در قالب بحثهایی دنبال کرد که معطوف شود به آن چیزی که حل مسائل واقعی مردم است.
در این موضوع؛ تجربهای هم وجود دارد یا بحث واقعاً صفر کیلومتر است؟
نه حتماً تجاربی وجود دارد، حالا مثلاً من حداقل تجربه فردی خود را عرض کنم، یادم هست چهار سال پیش سال ۹۸ که انتخابات مجلس فعلی بود، ما در حد فهم خودمان یک چیزهایی را مطرح کردیم؛ ۱۰ محور را یادم است بیان کردیم که این محورها به نظر میرسد، آن دفعه من عرض کردم تحت عنوان مجلس نقطه زن، من خودم داوطلب مجلس هم نبودم، اما گفتم عزیزانی که میخواهند بروند مجلس خوب است این موضوعات را دنبال کنند و در این موضوعات به نظر ما اولویت دارد، ولی آنها بالأخره منتخب مردم است و بگویند نه چیز دیگری اولویت دارد، هر کس در حد بضاعت خود، آن چیزی که فکر میکند اولویت است را معرفی کند به مجلس بگوید، ما حدود ۱۰ موضوع را یادم است در جلسهای که داشتیم در دانشگاه شریف مطرح کردم، بعد از این که مجلس شکل گرفت، ما اینها را در حد یافتهها و دانستههایی که داشتیم برای مجلس فرستادیم، حدود ۱۵ تا ۱۶ مورد از مواردی که مطالعه و بررسی شده بود، این باید امتداد پیدا میکرد، البته رأی با نمایندگان مجلس است، آنها منتخب هستند، اما هر کسی اگر در حد خودش سعی کند بگوید من فهمم این است این موضوع اهمیت دارد، به این موضوع خوب است بپردازیم. این از نظر ما اولویت دارد، این به نظر ما یک مسأله مهمی است و این هم پاسخش است.
یادم است ما راجع به بحث اولویت انرژی کشور؛ طرح وان، طرح جمعیت، راجع به بورس، راجع به برخی از طرحهای دیگر یک چیزهایی؛ ۱۵ تا ۱۶ تا بود که ما اینها را در حد خودمان به تناسب به مجلس و برخی از حتی قوای دیگر، بعضیها را هم به رئیس جمهور هم به مجلس، برخی را به هر سه قوه ولی اینها که عرض میکنم؛ این چند تا را به مجلس ارائه کردیم. اینها بحثهای مهمی است که میتواند کمک کند در عرصههای فرهنگی، اقتصادی و عرصههای مختلف حکمرانی بحثهای مهمی است که مثلاً در حد بضاعت، اگر ما در جامعهای که این همه خوشبختانه نخبگان ارزشمندی داریم، من این را بارها عرض کردم، یک بحثی را من خیلی مطرح کردم تحت عنوان دولت سایه، برخی سؤال میکنند این دولت سایه یعنی چه مثلاً؟ بارها گفتم این دولت سایه؛ تشکیلات و دکان دستگاه نیست، یک گفتمان است، دولت سایه یعنی این که هر کسی در حد وسع خود، تحولات کشور را سایه به سایه دنبال کند و در حد وسع خود تأثیر بگذارد، بعضی وقتها دولت سایه فقط به معنای قوه مجریه نیست، بعضی وقتها مجلس سایه، شورای شهر سایه، قوه قضائیه سایه و همین صدا و سیمای سایه هم هست، یعنی هر کسی درباره آن روندی که در کشور شکل میگیرد، یک وسعی دارد که این را من بارها عرض کردم.
من در دو سال گذشته دانشگاههایی که رفتم از همه دانشگاهها این را خواهش کردم. واقعاً فهمم این است هر کس در دانشگاه میتواند یک دولت سایه باشد، باز به آن معنای اعمش؛ چه راجع به دولت، مجلس و نهادهای دیگر، متناسب با دانشکده ها، تخصصهایی که دارند این بحثها را مطرح و دنبال کنند و اگر طرح و نکتهای دارند بیان کنند و بعد ببینند این انجام میشود یا نه؟ اتفاقاً این بزنگاههای انتخابات این است که اگر کسانی این را دنبال کردند ببینید امروز چه کسانی اولویتهای آنها را بیشتر میپردازند، امروز چه کسانی پاسخهایی که دارند بهتر جواب داد؟ آن وقت این انتخابات را هم کمک میکند.
این شفافیت وجود دارد در نمایندگان مجلس که اینها را جواب دهند؟ گاهی اوقات ما طرحهای خلق الساعهای در مجلس میدیدیم که مثلاً یک شبه میگفتند که در اینترنت مثلاً یک طرحی آمده موسوم به صیانت که میخواهد این اتفاقها بیفتد و آن قدر آش شور میشد که خود نمایندهها میگفتند که نه آقا طرح این نیست، ما کاری نداریم، این که منتشر شده؛ دروغ است، اصلش یک چیز دیگر است، ما بعداً اعلام میکنیم، این رقبای ما مثلاً بداخلاقی کردند این را دادند بیرون. راجع به خانواده و جمعیت همین اتفاق افتاد، راجع به موضوعات مختلف؛ یعنی یک وقتی میخواهم بگویم که مجلس شفافیتی ندارد که ساز و کاری برای شفافیتی ندارد که من بدانم در مجلس چه میگذرد، چگونه نظارت کنم و امتداد دهیم؟
در حدی که من اطلاع دارم؛ مذاکرات مجلس عمدتاً یعنی همه آن، مگر موارد خاص و استثنایی، همه علنی است و پخش میشود از رسانه، اخبارش پخش میشود، طرحها و لوایحی که میرود مجلس؛ برخی را دولت میبرد مجلس، اینها عمدتاً و تقریباً میشود گفت، همه به اطلاع عموم رسانده میشود، من عرضم این است جامعه ما که امروز یک جامعه انصافاً نخبه است.
اما پسینی است، یعنی از قبل چیزی معلوم نیست؛ مجلس میخواهد چه کار کند؟
من عرضم همین است، میخواهم بگویم اگر یک لایحهای که میآید اتفاقاً در مجلس که میآید موقع بررسیاش است، طرح که بلافاصله، عمده طرحها میرود در کمیسیون، بعد میآید در صحن، بعد غیره، این اتفاقاً فرصتهای خوب است، اینجا؛ آن امتداد انتخاب این است که آقا آیا این طرحی که شما دارید، این لایحه که آمده است به آن نظر بدهیم؛ این چگونه میتواند، آیا ناظر به آن اولویتهای ماست یا نیست؟ یا همان چیزی که شما گفتید، یعنی آن چیزی که عرض کردم سایه به سایه دنبال کنیم، حداقل من در سه قسم تقسیم میکنم؛ بعد شما میبینید یک سری کارهایی مجلس با دولت دارد انجام میدهد یا هر نهادی که خیلی خوب است و اشکالی ندارد، ما همه میخواهیم کار خوب شود، یعنی شما در حد فهم خودمان میبنیم که این خیلی کار خوبی است، برویم آن را تقویت، کمک و تأییدش کنیم، یک وقت است میبینیم که کاری که مطرح میشود ممکن است خدای ناکرده در آن خطا یا ایراد باشد، اتفاقاً اینجا کمک چیست؟ آن که میگوییم سایه، این که میگوییم به نظر ما اینجا تصحیح شود، خوب است.
یک وقت است که مهمتر از این دو بعضاً پیش میآید این است که برخی از موضوعات مغفول واقع میشود، اصلاً توجه به آن نمیشود، مثلاً از اولویت خارج شده، اتفاقاً یکی از جاها این است که مثلاً صحبت میشود که این مسأله را آیا شما طرح میکنید یا نه؟ آن بحثی که بیان میکنید من اتفاقاً بحثم این است، این امتداد انتخاب که میگوییم، یکی این است، حالا ان شاء الله چهً مجلس فعلی، چه مجلس آینده که شکل میگیرد، یکی از بحثها باید این باشد که ما محافل علمی، دانشگاهی، تخصصی، مربوطه یا حتی محافل مردمی مان، موضوعاتشان را مطرح کنند و ما نمایندگان چه در شکل فردی، کمیسیون یا شکلهای مختلفی این را مدام بیایند بگویند آیا به این موضوع میپردازید، نمیپردازید؟ این موضوع؛ ضمناً ما روی این موضوع کار کردیم این در شکلهای مختلف میتواند ظهور و بروز داشته باشد.
نخبگان شاید دسترسی شان به نمایندهها به هر جهت در جلسات و برنامههای مختلف وجود داشته باشد و کمابیش این کارها را انجام دهند، اما عامه مردم که ما داریم راجع به این وظیفه صحبت میکنیم که امتداد انتخاب؛ یک مسئولیت مهم است که مردم هم باید انجام دهند، چطور میتوانند کسی که نانوا، بقال، کارگر ساختمان یا راننده تاکسی است انتخابش را چطور میتواند امتداد دهد، نظارت کند و صدایش را به گوش مسئول برساند که آقا این کار که انجام میدهی، مالیات را مثلاً این کار را کردی، انرژی را این کار را کردی، این آقا دست از سر ما بردارد، این را درست کند، الآن مسأله من این است، بیا این مسأله را طرح بده، نرو در مسأله و ماورایی که خود زیست میکنیم و به زندگی من مربوط نیست، بیا راجع به این تصمیم بگیر.
احسنت، من بحثم این است که اتفاقاً اینجا از همین مرحله انتخاب باید شروع شود، اولین مرحلهاش همین است که مثلاً این برادری که میگوید کشاورز است، میگوید آیا اصلاً در مرحله انتخابات که میخواهم انتخاب کنم، آیا اصلاً کسی موضوع مرا چه کسی طرح میکند، چه کسی برایش حرف دارد؟ اتفاقاً از همین جا شروع میشود، آن بحث که عرض میکنم امتداد، نقطه شروعش در خود انتخاب است، عرض کردیم امتداد انتخاب. من دقیقاً بحثم این جاست که موضوعات واقعی مردم میآید در صحنه، بعضی وقتها شما میبینید مباحثی مطرح میشود مردم میگویند؛ این نه این طرفش نه آن طرفش برای من چه فرقی دارد؟ مثلاً این مثالی که میزنیم، مثلاً یک کسی میگوید من کشاورزم، در این موضوع خاص کشاورزی؛ مثلاً خرید تضمینی گندم میخواهم بدانم مجلس چیست؟ یا مثلاً مجلس در این دوره یک کاری کرد. من بحثم این است آیا این طرح خوب است یا بد است؟ همین را دنبال کنند. از همان جا اتفاقاً باید انتخاب کند، بگوید اینهایی که این را بیان میکنند، من بحثم این است اتفاقاً که اگر ما در ایام انتخابات صحنهای شود برای همین رویارویی این بحث ها، مردم آن وقت انتخابشان چقدر دقیق و جالب میشود، بعد آن موقع وقتی به یک کسی رأی میدهند میگویند برای این برنامهها به تو رأی دادیم، حالا این را دنبال کنند که آیا نتیجه گرفت، نگرفت.
اینجا یکی از بحثهایی که میخواهم عرض کنم دقیقاً همین است، بعضی وقتها ما زمان زیاد نداریم در برخی موضوعات، مثلاً بعضی وقتها یک چیزهایی است که باید در زمان خودش به آن پرداخته شود، اگر بعضی وقتها یک چیزی را شما دیرتر به آن بپردازی، چه بسا یک دفعه شما را سالها عقب بیندازد، این از آن بحثهای مهم است، من یکی از چیزهایی که خواهشم این است از همه عزیزان به ویژه کسانی که صاحبنظر هستند در برخی موضوعاتی واقعاً تخصصی که جای کار دارد، این است که باید مجلس را کمک کنند، منتخبان خودشان را کمک کنند در این عرصه که مثلاً در این موضوع اگر ما عقب بیفتیم دچار عقب افتادگی تاریخی میشویم.
حالا مثلاً به طور مشخص بخواهم عرض کنم؛ برخی فناوریهای جدید؛ این طور نیست که بگوییم نان شب مردم نیست، بله این نان شب مردم نیست ولی اگر یک کشوری در این مثلاً چهار سال عقب بیفتد بعد ممکن است سالها عقب بیفتد که بعد آن موقع از رهگذر آن اتفاقاً نان شب مردم هم به تأخیر بیفتد. مثلاً همین چیزهایی که گفته میشود در برخی فناوریها؛ کوانتوم، هوش مصنوعی؛ بحثهای این چنینی، برخی موضوعات است که این خیلی مهم است، ظرفیتهای اساسی است در کشور که با آن میشود کشور را اداره کرد. این را بارها عرض کردم، برخی از کشورها نفت دارند، برخی گاز، برخی کشاورزی، برخی شیلات، برخی گردشگری، برخی معدن دارند، خداوند همه این نعمتها را به کشور ما داده است. برخی دریا دارند که با هر کدام از اینها میشود کشور را اداره کرد. ما برخی از این ظرفیتها را باید توجه ویژه کنیم، که به طور مشخص بخواهم عرض کنم که از همین مجلس آینده انتظارش است و همین مجلس فعلی هم تا حدودی به آن پرداختند، بحثم این است که مثلاً مقام معظم رهبری امسال سیاستهای کلی اقتصاد دریامحور را ابلاغ فرمودند، چرا؟ چون یکی از ظرفیتهای بزرگی که خداوند به ما داده در شمال و جنوب کشور دریاست. در دریا؛ خودش کلی امکان اقتصادی وجود دارد یعنی خیلی از کشورهایی که این امکان دریای ما را دارند مثلاً رقمهای بالایی از جی دی پی شان را از طریق دریا تأمین میکنند، ما آن وقت یک رقم کمی است. این باید جبران شود.
به قول شما ما دریا، خاک حاصلخیز، معدن، نفت، صنعت، همه چیز داریم بعد تهش هم میبینیم که…؟
کشاورزی داریم، که برخی با یکی از همینها فقط میتوانستند کشورشان را اداره کنند، ما همه اینها را داریم، حالا باید اینها را اولویت بندی کرد. من یکی از بحث هایم این است. همین سفری که هفته گذشته بندرعباس بودم با همین نگاه بود؛ بررسی ظرفیتهای اقتصاد دریامحور، این دیگر مربوط به چند شهر و استان ساحلی ما نمیشود، بلکه همه نمایندگان ما باید بر این مبنا نگاه کنند که ما مثلاً اگر قرار باشد، چون در سیاستهای برنامههای یکی این است که ما باید آن نرخ رشد اقتصادی دریای ما در چند سال آینده باید دو برابر نرخ متوسط کشور باشد، یعنی باید به این یک توجه ویژه شود؛ این چیست؟ این یعنی برنامه میخواهد، یعنی این که نماینده مجلس باید بداند چه کار باید کند؟ این آن چیزهایی است که باید بیاید در عرصه واقعی مباحثات ما برای آن برنامه ریزی، زمان بندی و مشخص باشد، تقویم داشته باشد که ما قرار است در چهار سال به این برسیم.
خیلی از بینندگان برنامه جهان آرا پیامک دادند و سؤال زیادی پرسیدند از حضرتعالی، بعضی در بحث و بعضی خارج از بحث است. آن که در بحث است میخواهم بپرسم اگر فرصت کردید آنها که خارج از بحث هم هست میپرسم. پرسیدند که الان لیستهای متعددی چند شب مانده به انتخابات داده میشود و مردم نمیتوانند، شناختی نسبت به برنامه نمایندگان پیدا کنند، چه باید کرد؟
پس این خود یک موضوع اصلی است، عرض کردم هفت سال پیش مقام معظم رهبری سیاستهای کلی انتخابات را ابلاغ کردند، این سیاستهای کلی انتخابات برای چه بود؟ اتفاقاً برای همین بود که فرایند انتخابات به گونهای پیش برود که این نقایص را نداشته باشد، اتفاقاً یکی از کارهایی که از مجلس آینده انتظار میرود که انجام دهد، دقیقاً همین است که این بستر انتخابات یعنی قانون انتخابات را متناسب با سیاستهای کلی انتخابات به گونهای تنظیم کنیم که این نقیصه برطرف شود، این خود یکی از آن راه حلهای اصلی است. البته این مجلس یک بخشی از آن را در همین دوره پرداخت، اما این کافی نیست. این که عرض کردم برخی حرکتها را انجام میدهیم میبینیم حرکتی انجام شده و کامل نیست، این باید کامل شود.
رقابت باید موجب تقویت کشور شود
یکی از آن بحثها این است، یکی از آن چیزهایی که ما در سیاستهای مقام معظم رهبری ابلاغ شده در سیاست انتخابات چیست؟ این است که رقابت در کشور باید موجب افزایش قدرت کشور شود، نه این که بین رقابت و قدرت کشور و اقتدار کشور، خدای ناکرده نسبت عکس باشد، یعنی هر وقت رقابت باشد مثلاً بگویند نه کشور ضعیف شد، نه اتفاقاً رقابت باید موجب تقویت کشور شود. این قانون میخواهد که این عرصه را انجام دهیم، به گونهای که افراد بیایند مطالب خود را مطرح کنند، همین نکتهای که فرمودید بینندهای مطرح کردند، کسی بیاید خود را معرفی کند خیلی خوب است، کسانی افراد را شناسایی کنند و به مردم بشناسانند خوب است، ولی کافی نیست. اینها قرار است چه کار کنند، چه برنامهای را قرار است دنبال کنند و چه مسألهای را میخواهند مطرح کنند که مردم ببینند آیا این مسألهای که مطرح میکند، واقعاً مسأله اش است یا نیست، بعد بگوید نه من به این رأی میدهم که مسأله مرا دنبال میکند یا این پاسخی که این دارد؛ این واقعاً میشود انتخاب و بعد این را امتداد دهد.
چقدر اینها به عهده رأی دهنده است؟ منِ رأی دهنده میبینم که یک لیست یا یک سری افرادی مثلاً آمدند میگویند که میخواهیم تورم را مهار کنیم، سیاستهای ضد تورمی بیاوریم به مجلس و دولت را مکلف کنیم که این کار را انجام دهد، میگویم من اصلاً همین را میخواهم و اولویت من تورم است، تو شعار فرهنگی داری، دور بعد به تو رأی میدهم، تو که شعار اقتصادی داری و به فکر معیشت هستی میآیم به شما رأی میدهم؛ به شما ۳۰ نفر در تهران، به شما یک نفر در شهر خودم، میروم به او رأی میدهم. این بابا میرود در مجلس تحت تأثیر لابی ها، گروهها و جریانها یادش میرود این خواسته و مطالبه را یا بعضاً بر ضد این، یعنی یک قانونی را دنبال میکند که بنویسند یا تصویب کنند که اتفاقاً اثر تورمی دارد و حالا من میخواهم انتخابم را امتداد دهم، میروم داد میزنم، مطلب مینویسم، میآیم در برنامه میگویم که آقا حواستان باشد دارید خراب میکنید، من ناظرم بر رأیم میخواهم امتداد دهم، آقا داری خطا میکنی، آقای مجلس داری اشتباه میکنی، آن هم میگوید پسر جان برو کنار بگذار کارمان را ادامه دهیم. این طرفینش چطور در میآید که؟
این چیزها نسبی است، ولی هر چقدر این به قول شما بیاید روی میز مشخص شود که شما قرار است چه طرحی را دنبال کنید، چه کاری را دنبال میکنید و بعد سایه به سایه شما دنبال شود که این کار را میکنی یا نمیکنی، آیا آن چیزی که گفتی انجام میدهی یا امروز به چه دلیل چیز دیگری را انجام میدهی، اینها برای مردم شفاف شود، وقتی میگوییم شفاف، فقط این نیست که مثلاً آقا فلان چیز چه شد؟ خیلی وقتها این است که شما کدام اولویت را داری و کدام موضوع را دنبال میکنی، ضمن این که فقط جنبه منفی اش نیست، جنبه مثبتش هم هست. مثالی بزنم، من رفته بودم استان بوشهر، برایم خیلی جالب بود، یک سری جوانان میگفتند این بحثی که مثلاً مطرح شده بود دولت سایه و میگفتید این گفتمان است نه تشکیلات، خیلی خوب است، ما آمدیم در منطقه خود این را انجام دادیم، سایه به سایه دنبال میکردیم، این مباحث را پیشنهاد میکردیم و اتفاقاً خیلی خوشحال بودند از این که این پیشنهاداتشان پذیرفته شده است. یعنی میخواهم بگویم این نمونههای ایجابی اش را هم ببینیم.
یعنی فقط این نیست که یک عده هستند که فقط رأی بگیرند و بعد میخواهند فراموش کنند، نه، اتفاقاً کمک کنیم. من باز یکی از آن چیزهایی که در ابتدای این مجلس خدمت مجلس عرض کردم، فرستادم و بیان کردم، یکی همین بود، گفتم شما مثلاً ۱۵ کمیسیون دارید، اگر هر کمیسیونی سالی روی یک موضوع مهم از کشور تمرکز کند، دنبال کند و انجام دهد، یعنی ظرف چهار سال ۶۰ مسأله مهم از کشور حل میشود، اینها را بیاورید با مردم مطرح کنید. انصافاً برخی از این کارها در این دوره شد و بعضی باز احتیاج دارد بیشتر انجام شود. این موضوعات را باید جدی آورد. اگر ما میگوییم قضیه جامعه سیاسی فقط این نیست که بگوییم دیشب چه کسی در گوش چه کسی چه گفت، سیاست است، نه همین چیزهاست. ما در چهار سال آینده، الان یکی از چیزهایی که مهم است، به هر حال متأسفانه در ۱۰ سال گذشته، در هشت سالی که به ویژه منتهی به ۱۴۰۰ شد، ما در یک روند رشد اقتصاد کشورمان یک وقفه جدی ایجاد شد، صفر و منهای یک و بحثهای این چنینی شد، این باید جبران شود.
در سیاستهای برنامه هفتم آمده چه؟ آمده که ما باید رشد هشت درصد داشته باشیم، رشد هشت درصد یک کار جدی میخواهد، یعنی اگر شما در مقاطعی در همین سالهای به ویژه ۹۷ تا ۴۰۰ رشدهای صفر و منفی داشتی اگر میخواهی امروز این را انجام دهی به این که یک کار جدی انجام دهی، رشد هشت درصد بدهی این چه میخواهد؟ یک برنامه و کار جدی میخواهد؛ دولت و مجلس. مثال بزنم؛ آقا سیاستهای برنامه هفتم را ابلاغ کردند، این مجلس برنامه هفتم را نوشته است، حالا مجلس جدید میآید باید این را ادامه دهد، آن که میگویم امتداد، چرا؟ چون این بالأخره رشد هشت درصد باید پایان پنج سال محقق شود که شما مثلاً سالانه رشد هشت درصد به طور متوسط داشته باشی. ما الان بررسی کردیم در برنامه هفتم حدود ۱۱۴ مورد، آیین نامه، برنامه، اسناد و یک طرحهایی که باید دستگاه اجرایی دنبال کنند غیب شده است. این را چه کسی باید به آن نظارت کند که اینها انجام شد، نشد، به موقع بود، نبود، آیا انجام میشود، نمیشود؟ اینها یکی دو تا نیست. پس این نماینده مجلس که الان وارد میشود که مغتنم است تا این چند ماهی که مجلس شکل میگیرد بنشینند متمرکز شوند، یکی؛ همین برنامه هفتم است، باید این برنامه هفتم را دقیق بخوانند، بدانند که پس من یک مسئولیت سنگین دارم که در پنج سال آینده باید نظارت کنم و یک برنامه اجرا شود.
یک موردش این است که الان در برنامه تکلیف شده حدود ۱۱۴ مورد را باید دستگاهها آیین نامه و برنامه بنویسند، طرح هایش را تهیه کنند، اینها را چه کسی باید نظارت کند؟ کار نظارت مجلس یکی این است. آمده است در همین برنامه هفتم برای این که رشد هشت درصد محقق شود، باید ۲۵ سامانه یا بازطراحی یا ایجاد شود برای این که بهره برداری شود در برنامه هفتم. اینها را چه کسی باید روی آن دقت داشته باشد، دنبال کند، اگر خدای ناکرده کسی بعد از چهار سال بیاید بگوید من که نمیدانستم باید این باشد، اینها آن انتظاراتی است که باید دنبال و پیگیری شود.
مدل رأِی دادن در کشور شاید الگویش تغییر کرد در این انتخابات، یعنی یک اعجابهایی داشت که البته از جنبههای شیرین دموکراسی و مردم سالاری این است که پیش بینی ناپذیر است، ولی یک تغییر عمدهای که کرد نسبت دو سه دوره پیش حالا یک وقتی آقای محمدصادق شهبازی مهمان برنامه ما بودند این را میگفتند که یک فردی تکرار کرد در یک سالی یک تعدادی رفتند مجلس، یک وقتی هم نه، لیست دیگری آمد آنها رفتند در مجلس، این بار یک اتفاق عجیب و غریبی حداقل در تهران افتاد، در خیلی از شهرها هم از الگوهای ثابت مردم پیروی نکردند، این که یک سری احزاب و افراد خاص که بگویند عین این ۳۰ نفر، پنج نفر و دو نفر رأی بدهید، مردم از این تبعیت نکردند، در شیراز، تهران، اصفهان، مشهد و خیلی جاها شگفتیهای این شکلی داشتیم، یک بخشی بر میگردد به دموکراسی، چقدر آن را از همین جنبه میدانید که رشد آگاهی مردم به سمت این برنامه محوری که گشتند، وقت گذاشتند، سختتر هم است، پیدا کردند که کدام افراد بیشتر با آن انتظارات من انطباق دارد.
این خود همان روند تکاملی مردم سالاری دینی است که بالأخره ما اگر میگوییم مجلس خوب، این مجلس لازمه اش چیست؟ اگر میگوییم مثلاً شوراهای خوب، اگر میگوییم انتخابات دیگر که آن شکل شایسته اش انجام شود، چیست؟ که آن بهترینها بروند در مجلس. این بهترینها مطالعه میخواهد، یعنی شما باید روی آن تأمل و کار کنی. این عزیزانی که میآیند خود را داوطلب میکنند، اینها خودشان را در معرض قرار میدهند، خیلی هم ارزشمند است، ولی باید بقیه هم روی این مطالعه کنند، معرفی کنند، بشناسند و عدهای کمک کنند به مردم، اینها خیلی خوب است، در این مقطع یکی از این ویژگیهایی که این دوره بود، این مسأله خیلی پررنگتر شد.
یعنی توجه بر روی این که افراد بنشینند مطالعه کنند روی این که چه کسانی شایستهتر هستند، چه مجموعهای بهتر میتوانند بروند یا افرادی در جاهایی که یک نماینده میخواهد روی آن دقت بیشتری میشود، این خود خیلی کمک میکند که شما به آن نقطه و انتخابات مطلوب نزدیکتر شوی و این به نظرم مغتنم و بسیار ارزشمند است. به قول شما، برخی از این شگفتیهایی که در انتخابات شکل میگیرد، این هم به نظرم همان دلیل حقانیت مردم سالاری دینی است. من یادم است یک دورهای معاون اروپا- امریکای وزارت خارجه بودم، همان ایام انتخابات برگزار شده بود، یک انتخابات ریاست جمهوری، من به برخی از سفرای اروپایی که با من ملاقات داشتند، همان زمان میگفتم، میگفتم شما میتوانستید پیش بینی کنید نتیجه انتخابات چیست؟ تقریباً همه آنها میگفتند ما تا روز انتخابات نمیدانستیم نتیجه انتخابات چه میشود؟ همین نشان میدهد که مردم هستندکه در پای صندوق رأی تعیین میکنند چه کسی بیاید و این همان است که باید به رخ کشید که همان مردم سالاری دینی است که مواردش فراوان است که در مقاطع مختلف دیدیم که مثلاً جریانات مختلف عوض میشوند، یک دوره یک مجلس است، دوره دیگر مجلس دیگر است، یک دوره مثلاً یک ریاست جمهوری است، دوره دیگر با نگاه متفاوت است، این نشان میدهد که مردم هستند که تعیین کننده هستند و این خود جای افتخار دارد.
تعداد زیادی سؤال دارند راجع به خود حضرتعالی و این که شما چرا کاندیدا نشدید و اصلاً شما چرا فعالیت خاصی از شما دیده نمیشود و کمتر در سپهر سیاسی کشور فعال هستید، یک بینندهای خیلی تند پرسیده گفته، این گوشه نشینی شما چه نسبتی با مسئولیت پذیری دارد؟ و از این دست سؤالات خیلی از شما کردند که خود شما…؟
جلیلی: بحث فردی است که نمیخواهم زیاد وارد شوم. یکی از بحثهایی که وجود دارد اتفاقاً بحث همین است به قول این عزیزی که فرمودند چرا در سپهر سیاست مثلاً چگونه عمل کنیم؟ همین را باید تعریف کنیم، این یعنی عرض کردم مثلاً رئیس جمهور یک نفر میشود، اما این به معنا نیست که بقیه باید بنشینند، همه باید کمک کنند به آن کسی که منتخب مردم واقع میشود تا او با قوت کارش پیش برود، چه رقیب شما باشد چه رفیق شما، فرقی نمیکند. چون وقتی کسی منتخب واقع شد، محترم است؛ رأیش محترم است رهبری هم تنفیذ میفرمایند و حالا همه باید کمکش کنند. یا ۲۹۰ نماینده مجلس انتخاب میشوند، اما تمام این چندهزاری که خودشان را در این معرض قرار دادند حالا باید کمک کنند آنهایی که منتخب واقع شدند کار کنند. یکی از بحثهای بسیار مهمی که اهمیت دارد همه در حد وسعشان به آن بپردازند این است که حالا من آیا به این معناست که حتماً همه باید فلان مسئولیت را داشته باشند یا این که نه شما میتوانید کمکهای جدی کنید پیش برود.
چون سؤال فرمودید، در همین دو سالی که دولت انتخاب شده ما شاید دهها نامه برای دولت فرستادیم، طرحها و برنامههایی که داشتیم دنبال کردیم، شاید دهها دانشگاه حضور پیدا کردند با همین نگاه که بیایید، هر دانشگاه شد دولت سایه، کارهایی که خوب انجام میشود تأیید کنیم، کارهایی که ناقص انجام میشود، تکمیل کنید، کارهایی که خدای ناکرده فکر میکنید خطاست کمک کنید تصحیح شود، این نشاط در جامعه میآورد، در مجلس هم همین است. راجع به دستگاه صدا و سیما هم همین است، راجع به فلان نهاد هم همین است، همه باید در حد وسعمان این کار را انجام دهیم. این که فرمودید در همین یک ماه گذشته مثلاً من سعی کردم استانهای مختلف، بحثهای مختلف برای این که این فضا را باید ایجاد کنیم. معتقدم آحاد جامعه، در همین یک ماه گذشته در استانهای مختلف میبینم چه نیروهای ارزشمند و خوب چه آنهایی که خود را داوطلب کردند، چه کسانی که در صحنه معرفی مردم کار میکنند، چه کسانی که اهل مطالعه و تمرکز هستند تجاربی دارند، چگونه در این قضیه نقش ایفا میکنند. اینها ارزشمند است و باید به رخ کشید و این کمک میکند که هم آن نشاط اجتماعی ایجاد شود و هم آن فرایندهای تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور به ثواب نزدیکتر شود.
سؤال دیگری ببینندهای فرستاده، این هم شاید خیلی از سؤالها در حقیقت در ذهن مردم همین باشد؛ قبل از انتخابات هم ما صحبت میکردیم با خیلی ها، از نقش حزب صحبت میکردیم و تحزب، الان هم این بیننده پرسیده؛ این که آقای جلیلی میفرمایند امتداد انتخاب، آیا تحزب به این موضوع کمکی میکند؟
بله، اما تنها راهش نیست. تحزب حتماً یکی از این راههاست و اتفاقاً خیلی خوب است احزابی داشته باشید مسائل کشور را بررسی کنند و اولویت ها، سؤالها و پرسش هایش را در بیاورند، برنامه داشته باشند، به مردم معرفی کنند، بر آن مبنا داوطلبان را معرفی کنند و آن کسانی که…، این خیلی خوب است. تنها راهش این نیست به این معنا که حتماً یک حزب خاص باشد. عرض کردم هر دانشگاه ما میتواند این کار را کند. یک دانشگاه با دانشکدههای مختلف و اساتید مختلفی که در عرصههای مختلف دارد، دانشجویان بسیار مثلاً زیادی که دارد، دارند پژوهش انجام میدهند، پایان نامه، اتفاقاً اینها باید بیاید در این بحث ها، من یکی از بحثهای اصلی ام این است که باز همین را فکر میکنم کمک میکند به روند کشور چه مجلس، چه دولت، این است که ما باید برای دانشگاهها مأموریت تعریف کنیم، این مأموریت به نظرم هم حق دانشگاه است، هم وظیفه دانشگاه است. مثلاً ما امروز میگوییم اشتغال، ارزآوری، مثلاً میگوییم آقای دانشگاه تو با این ظرفیتی که داری بیا روی این برنامه ریزی و کار کن، به آن مأموریت داده شود، آن موقع میبینی چه فضایی ایجاد میشود.
الان مأموریت دارند، مقالههای حسابی باید بنویسند که غربیها پیشرفتهای خود را بر اساس مقالات ما پیش ببرند.
همین روندهایی که وجود دارد، آن وقت اینها مدام کاربردی تر، کامل و دقیق شود، اگر مثلاً ما یک وقت است شما میگویید دانشگاه فلان استان، فلان دانشگاه تهران، آن میگوید به من یک بودجهای بده من این کار را کنم، یک وقت است میگویی من از تو پشتبیانی میکنم که اتفاقاً تو کمک کنی با ظرفیت اساتید و دانشجویانت، این میزان مثلاً برای کشور ارزآوری داشته باشی، مثلاً دانشگاه شریف، دانشگاه تهران، دانشگاه تبریز، دانشگاه هر جایی، اصلاً چقدر فضا عوض میشود. اگر این را آن وقت موضوع اصلی قرار دهیم، مثلاً مجلس ما این نگاه را داشته باشد که بگوید من اصلاً میخواهم ظرفیت دانشگاه را فعال کنم، من برای آن مأموریت تعریف میکنم، چون حق دانشگاه است. آن موقع ببینید همین بحثی که بعضاً پدیدهای به عنوان مهاجرت مطرح میشود که چرا دانش آموخته ما مهاجرت میکند، شما اگر این فرصت را ایجاد کنی که او ببیند نه تنها برای خودش کار ایجاد میشود بلکه به او مأموریتی داده میشود که ۱۰ کار دیگر هم ایجاد کند، طبیعتاً این چقدر نشاط اجتماعی، علمی و به تبعش رشد اقتصادی و تعالی فرهنگی صورت میگیرد. در این عرصهها خیلی میشود کارهای جدی کرد.
حالا عرض کردم در دوره قبل هم عرض کردیم ما برخی از اولویتها بود، چون آن زمان مثلاً سال ۹۸ بود مجلس، بحث این بود که امریکا مثلاً گفته بود ما میخواهیم کاری کنیم ایران حتی یک بشکه نفت نفروشند، شما باید برای این برنامه داشته باشی، او اگر میگوید فشار حداکثری تو نباید یک بشکه نفت بفروشی، شما برنامه ات چیست برای مقابله با این؟ یکی همین است من برای چه نفت خام بفروشم، آن بحث پتروپالایشگاهها بود که تو اگر نفتت را تبدیل کنی به فراورده عوض این که بشکهای مثلاً ۸۰ دلار بفروشی میتوانی بشکهای دوهزار دلار بفروشی و بعد تحریم هم کسی تو را نمیتواند کند و میتوانی منتقل کنی. یکی از کارهای خوبی که مجلس در همان زمان انجام داد که مجلس دهم آمد؛ همین طرح پتروپالایشگاهها را تصویب کرد و بعد این موضوع دنبال شد. اینها کارهای خوبی است که مجلس میتواند، حالا باید این پیگیری شود که حالا چند پتروپالایشگاه شکل بگیرد و دنبال شود. در موضوعات مختلف همان بحثی که یک موضوع جدی که باز مطرح است؛ نشد به آن برسیم، یک اولویتها که ما میگوییم یک مثال بزن. میگوییم اولویت چیست؟
الان اولویت این مجلس چه بدانیم؟ بعضی میگویند صیانت است، بعضیها میگویند اینترنت است، حجاب است، اقتصاد است.
الان یکی از بحثهای مهمی که مطرح میشود مثلاً میگویند؛ ناترازی. خیلی از کارهایی که شما میخواهید انجام دهید میگویند مشکل چیست؟ میگویند این کار خیلی خوب است، اما منابعش را نداریم، این مصارف میشود از منابع. یکی از بحث ها؛ صیانت از این منابع است که این منابعی که شما دارید آیا خوب دارد استفاده میشود؟ خدای ناکرده فساد در آن اگر هست چگونه با آن مقابله میشود؟ اگر اسراف است در آن چگونه میشود؟ اینها را باید برنامه داشته باشیم که بحث آن مفصل است که در بحثهای دیگر توضیح دادم که اگر وقتی باشد بعداً بیشتر به آن میپردازیم.
انتهای پیام/
Wednesday, 13 November , 2024