برای درک عمق «جریان نفوذ» و هم‌صدایی برخی جریان‌های سیاسی رسانه‌ای غرب‌گرا با دشمن، همیشه نیاز به جست‌وجوهای پیچیده امنیتی نیست؛ گاهی کافی است نگاهی به پیشخوان دکه‌های روزنامه‌فروشی بیندازیم و تیترهای دیروز را با واقعیت‌های امروز مقایسه کنیم.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سبز سرخ :  مهدی صفرزاده افروزی| تصاویری که مشاهده می‌کنید، سند گویای یک هماهنگی حیرت‌انگیز میان رسانه‌های معاند (مانند ارگان رسانه‌ای دولت انگلیس یعنی بی‌بی‌سی) و برخی روزنامه‌های داخلی است که با یارانه بیت‌المال، دقیقا همان خط خبری را دنبال می‌کنند که در لندن و واشنگتن دیکته می‌شود.

۱. قهرمان‌سازی پوشالی: پروژه مشترک به این سه تیتر دقت کنید:
بی‌بی‌سی فارسی: زلنسکی را «کمدینی که به رهبری مقتدر بدل شد» معرفی می‌کند.
روزنامه آفتاب یزد: با تیتری احساسی می‌نویسد «درس زلنسکی به سیاستمداران پرمدعا»!
روزنامه سازندگی: عکس تمام‌قد او را با لباس نظامی کار می‌کند و تیتر می‌زند: «رئیس‌جمهور در میدان».

ایا تصور می کنید این هماهنگی اتفاقی است؟
سابقه های گذشته و تاریخ رسانه ای دست کم این دو روزنامه وابسته به جریان اصلاحات اما این را تایید نمی کند و کنکاش بیشتر هماهنگی عجیبی را نشان می دهد

هشدارهایی که رهبر معظم انقلاب اسلامی دست کم از سی سال گذشته تا امروز بارها و بارها در مناسبت های مختلف به آن هشدار داده اند.

این یک «جریان نفوذ در جنگ شناختی» است. در روزهایی که غرب تلاش داشت از یک مهره‌ی وابسته و دلقک سیاسی، یک «قهرمان ملی» بتراشد، این رسانه‌های داخلی دقیقاً نقش پیاده‌نظام رسانه‌ای غرب را بازی کردند و سعی داشتند به جامعه ایران القا کنند که «ایستادگی یعنی پیروی کورکورانه از غرب».

۲. سکوت مرگبار در برابر فاجعه اما سوال اساسی و ساده اینجاست: چرا این رسانه‌ها که دیروز برای زلنسکی مدیحه‌سرایی می‌کردند، امروز که اوکراین در آستانه فروپاشی است، زبانشان مفقود شده است؟

امروز که واقعیت‌های میدانی نشان می‌دهد اعتماد به غرب، اوکراین را به ویرانه‌ای تبدیل کرده و معاهده صلحی که در انتظار آن‌هاست، چیزی شبیه به «ترکمانچای به توان ۱۰۰» خواهد بود، چرا خبری از آن تیترهای حماسی نیست؟

چرا حتی یک خط درباره ذلت ماندگار و از دست رفتن خاک اوکراین نمی‌نویسند؟

۳. پایان سراب غرب‌گرایی پاسخ روشن است. اعتراف به شکست اوکراین، اعتراف به شکست ایدئولوژی خودشان است. این رسانه‌ها سال‌هاست که در ذهن مردم ایران پمپاژ می‌کنند که «راه سعادت و ساختن آرمان‌شهر، از مسیر تسلیم و دنباله‌روی از غرب می‌گذرد». حال که اوکراین به عنوان بارزترین مثالِ اعتماد به آمریکا، در باتلاق نابودی، از دست دادن تمامیت ارضی و فروپاشی اقتصادی دست‌وپای می‌زند، این مدعیان آنقدر شرافت حرفه‌ای ندارند که به اشتباه خود اعتراف کنند.

آن‌ها نمی‌خواهند مردم ببینند چاهی که غرب برای ملت‌ها می‌کند، نتیجه‌ای جز لجن‌زارِ ذلت ندارد.

بارها و بارها رهبر معظم انقلاب بر تجربه، درس و عبرت تاکید داشته اند اما ظاهرا این تجربه ها برای جریان غربگرایی که چشم و گوش بسته، بازنمای رسانه ای و سو دادن آبشخور جریان فکری غرب به داخل ایران شده است، تمامی ندارد.

اوکراین قربانی شد تا درس عبرتی باشد برای تمام ملت‌هایی که استقلال خود را به وعده‌های پوچ غرب می‌فروشند. اما خطرناک‌تر از جنگ نظامی، جنگ شناختی است؛ جایی که رسانه‌های نفوذی داخلی با پول مردم، سرباز دشمن می‌شوند تا جای جلاد و شهید، و خائن و خادم را در ذهن جامعه عوض کنند. سکوت امروز آن‌ها، بلندترین فریاد رسوایی‌شان است.

این هم برای تاریخ بماند…