پس از عملیات طوفانالاقصی، رژیم صهیونیستی به منظور جبران شکست متحملشده از سوی مجاهدان فسطینی، حملات گستردهای علیه غیرنظامیان به راه انداخت. صهیونیستها با کشتار گسترده زنان و کودکان فلسطینی و محاصره تمام عیار غزه، هرآنچه که به مثابه قواعد انسانی تلقی میشد را زیر پا گذاشته و با چنین اقداماتی منجر به شهادت نزدیک به ۲۰ هزارنفر از ساکنین غزه شدند.
رفتار غیرانسانی رژِیم صهیونیستی در جنایت جنگی باعث شد تا آزادیخواهان جهان به پاخیزند و علیه تمام آنچه که این رژیم به عنوان حقوق خود تلقی کرده و با تمسک به آن کشتار فلسطینیان را عادی جلوه میداد، اعتراض خود را در خیابان مطرح کنند. این اجماع جهانی که با از دسترفتن وجهه بینالمللی رژِیم صهیونیستی همراه بود هم باعث نشد تا این رژیم از شدت حملات خود علیه مردم فلسطین کاسته و نسبت به این مواجهی منفی عقب بنشیند.
از همین رو مجاهدان مقاومت، از لبنان و سوریه تا عراق و یمن سعی کردند با ایجاد درگیری برای اسرائیل و متحدانش، تمرکز میدانی رژیم را از بین برده و بهنوعی فشارهای همهجانبه بر مردم غزه را نیز کاهش دهند. در یکی از رئوس این میدان، یمنیها در دریای سرخ عرصه را بر کشتیهایی که قصد اعزام به سرزمینهای اشغالی داشتند، تنگ کرده و عملا با محاصره اقتصادی اسرائیل، نظام اقتصادی آن را دچار اختلال کردند.
یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن در همین راستا طی بیانیهای اعلام کردهبود که نیروی دریایی یمن به تمام کشورهایی که اتباعشان در دریای سرخ فعالیت میکنند، هشدار میدهد که از هر گونه فعالیت یا همکاری با کشتیهای اسرائیلی یا کشتیهای متعلق به این رژیم اجتناب کنند؛ جامعه بینالملل اگر به امنیت و ثبات منطقه و عدم گسترش نزاع علاقهمند است، باید تجاوزات اسرائیل به غزه را متوقف کند. وی در ادامه این بیانیه تصریح کرد که نیروهای مسلح یمن تعهد کامل خود را به ادامه حرکت تجارت جهانی از طریق دریای سرخ برای همه کشتیها و همه کشورها، به جز کشتیهای مرتبط و درحال حرکت به سمت اسرائیل یا در حمل کالا به بنادر اسرائیل تأیید میکنند.
بیشتر بخوانید:
پس از این بیانیه، نیروهای مسلح یمن ۵ کشتی دیگر را که به هشدارهایشان توجهی نکرد، توقیف کرده و همین امر هم باعث شد تا رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا نگرانیشان را ابراز کنند. حتی چند روز پیش روزنامه پولیتکیو مدعی شد که آمریکا و اسرائیل در حال بررسی پاسخ نظامی به یمنیها در واکنش به ممانعت صنعاء از عبور کشتیهای باری به سمت فلسطین اشغالی هستند. همچنین روز گذشته پنتاگون در واکنش به حملات نیروهای یمنی علیه کشتیهای اسرائیلی، دستور اعزام ناو هواپیمابر هستهای «دوایت آیزنهاور» را به دریای سرخ صادر کرد.
بیشتر بخوانید:
قدرتنمایی یمن ادامه دارد/ توقف بیش از نیمی از حملونقل کانتینری جهان در دریای سرخ
همه اینها درحالی است که وضعیت منطقه در شرایطی بحرانی قرار دارد و کوچکترین تحرک تنشزایی منجر به آشوب همهجانبه در منطقه خواهدشد و ابعاد جنگ گسترش پیدا میکند.
از همین رو رجانیوز پیرامون نقشآفرینی نیروهای یمنی در افق آیندهی جنگ غزه و چگونگی مواجهه رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا نسبت به اقدامات یمنیها، با «حسن هانی زاده»، کارشناس مسائل غرب آسیا به گفتگو نشست.
مشروح این مصاحبه را در ادامه مشاهده خواهید کرد.
از ۲۸ آبان که کشتی گلکسی لیدر توقیف شد، تا امروز که نزدیک یک ماه از آن میگذرد، ارتش یمن نزدیک به ۵ کشتی دیگر را هم توقیف کرده و مانع عبور تمام کشتیهایی شده که از مسیر دریای سرخ قصد رسیدن به بنادر اسرائیل را داشتند. در وهله اول نظرتان پیرامون هدف ارتش یمن از این اقدامات چیست و اساسا این راهبردی که توسط حوثیها اتخاذ شده چه تاثیری در اقتصاد اسرائیل و محاصره دریایی این کشور خواهد داشت؟
با توجه به اینکه عملیات طوفان الاقصی عملیاتی پیچیده بود و نهایتا هم به شکست اطلاعاتی و نظامی ارتش اسرائیل منجر شد، رژیم صهیونیستی به منظور تغییر این معادله و پوشش شکست خود، سیاست کشتار جمعی و نسلکشی را آغاز کرد. اسرائیل از همان روزهای اول بمباران شهر غزه را شروع کرد که در نتیجه آن تاکنون نزدیک به ۲۰ هزارنفر شهید و ۵۰ هزار نفر زخمی شدند. ضمن اینکه تمام زیرساختهای شهر غزه هم در اثر حملات موشکی و بمباران گسترده ارتش این رژیم نابود شد.
در همین چارچوب، انصارالله و ارتش یمن، به عنوان دو بازوی مهم محور مقاومت، برای کاهش فشار بر مردم غزه و کمک به مجاهدان فلسطینی (حماس و جهاد اسلامی) وارد عمل شدند. یمنیها با توجه به تسلطی که بر تنگهی باب المندب دارند و این تنگه عملا بخشی از قلمرو حکمرانی آنها تلقی میشود، نسبت به اتخاذ این تصمیم در راستای هدف کمک به مردم غزه، اقدام کردند. از همین رو ارتش یمن و انصارالله (به عنوان پایه های حاکمیت یمن)، از عبور کشتیهایی که حامل اسلحه برای رژیم صهیونیستی بودند ممانعت بهعمل آورده و در صورت عدم توجه به هشدارها، آنها را توقیف کردند. این اقدام بخشی از حقوق طبیعی و قانونی ملت یمن است؛ حقوقی که در راستای آن اجازه نخواهد داد ارتش رژیم صهیونیستی با استفاده از قلمرو سرزمینی یمن، به کشتار مردم فلسطین ادامه بدهد. پس این اقدام در چارچوب بازدارندگی و کاهش توان ارتش رژیم صهیونیستی قابل تجزیه و تحلیل است.
همچنین در طول هفتههای گذشته، ارتش یمن با استفاده از موشکهای بالستیک، بندر ایلات را هدف قرار داد. اکنون این بندر، که مهمترین بندرگاه رژیم صهیونیستی تلقی میشود، به مدت دوازده هفته تعطیل شده است و اسرائیل به ازای هر روز از تعطیلی آن، یک میلیارد دلار ضرر اقتصادی متحمل میشود. برآیند گزارشها نشان میدهد این ضرر اقتصادی تنها به تعطیلی بندر ایلات محدود نشده و به دلیل تعطیلی تمام مراکز مهم صنعتی و اقتصادی رژیم صهیونیستی از ۷ اکتبر و همچنین معلق بودن فعالیت ادارات دولتی به دلیل فراخوان ۴۰۰ هزار نفر از نیروهای احتیاط و ذخیره به ارتش، اسرائیل در طول دوران پس از عملیات طوفانالاقصی، متحمل بیش از ۶۰ میلیارد دلار خسارت شده است.
کاهش ارزش شکل اسرائیل نسبت به دلار آمریکا در سال ۲۰۲۳
به همین واسطه و به دلیل شکستهای متعددی که اسرائیل در این میدان متحمل شده، اکنون آنها با کشتار مردم و حمله به حماس و جهاد اسلامی تلاش میکنند تا به یک پیروزی سریع دست پیدا کنند. پس با این مختصات، محور مقاومت در چارچوب وظیفه انسانی، اسلامی و اخلاقی خود وارد عمل شد. از یک سو حزباللّه لبنان و از سوی دیگر انصاراللّه یمن و حشدالشعبی عراق در قالب چارچوب مذکور اقدام کردند تا با ایجاد درگیری برای رژیم صهیونیستی، به نوعی فشارها را بر مردم غزه کاهش دهند. فقط حزباللّه در شمال اراضی اشغالی، یک سوم از نیروهای زبده ارتش رژیم صهیونیستی را درگیر کرده است تا از همین طریق تمرکز را از ارتش اسرائیل سلب کرده و به همین تناسب هم فشارها را بر مردم غزه، حماس و جهاد اسلامی کاهش دهد.
افزایش نرخ خدمات کشتیرانی خلیجفارس-دریای سرخ پس از عملیات طوفانالاقصی
در همین راستا، به نظر شما حمله مستقیم نظامی آمریکا برای پاسخ به یمنیها تا چه حد محتمل است؟ خبری که اخیرا منتشر شده مبنی بر این است که ناو هواپیمابر آمریکایی آیزنهاور دیروز وارد خلیج عدن شد. ضمن اینکه مقامات آمریکایی و اسرائیلی هم مکررا از احتمال پاسخ نظامی به اقدامات یمنیها صحبت کرده بودند.
ناو هواپیمابر «دوایت آیزنهاور» آمریکا
این امکان وجود دارد که آمریکا ائتلافی منطقهای تشکیل دهد، ولی به دلیل اینکه نیروهای یمن(انصاراللّه)، نیروهای متمرکزی نیستند و اساسا شبه نظامیانیاند که در همهجا حضور دارند، احتمال اینکه آمریکا بخواهد مواضع آنها را مورد هدف قرار دهد، کم است؛ مگر اینکه آمریکا برای حمله نظامی، قصد اشغال کامل یمن را در ذهن بپروراند.
با تمام اینها، اکنون شرایط به گونهای است که آمریکاییها قادرنخواهند بود بر تنگه بابالمندب مسلط بشوند؛ چراکه اگر درگیریها بین انصاراللّه و نیروهای آمریکایی و عربی آغاز شود، منطقه دچار آشوب خواهدشد. با این مختصات بعید به نظر میرسد که ائتلاف جهانی بتواند مانع حمله انصاراللّه به کشتیهای عبوری عازم اسرائیل شود. اگر آمریکاییها بخواهند ورود نظامی پیدا کنند، درگیری شدیدی در تنگهی بابالمندب (که یک تنگه راهبردی است) آغاز خواهد شد؛ درگیریای که مسلما مدتها طول کشیده و موجب اختلال عبور و مرور کشتیها در دریای سرخ و تنگه بابالمندب خواهدشد. تنها راه ممکن این است که آتشبس در غزه اعلام شود و در راستای آن منطقه هم روی آرامش به خود ببیند.
جان کربی چند وقت پیش در رابطه با توقیف کشتیهای عازم اسرائیل توسط یمنیها، ایران را محکوم کرده و طی ادعایی این نکته را مطرح کردهبود که چون ایران تامینکننده سلاح حوثی های یمن است، مستقیما در وقوع چنین اتفاقی در دریای سرخ نقش خواهد داشت. تحلیلتان در این رابطه چیست؟
هرگاه آمریکا در مسئلهای منطقهای با شکست مواجه میشود، ایران را مورد اتهام قرار میدهد. انصاراللّه به عنوان یک مجموعه مستقل (که دارای توانمندیهای نظامی بسیار بالایی است) عمل میکند و هیچ ارتباط سیستماتیک و سازمانیافتهای هم با ایران ندارد. آنها خود، بر اساس اینکه مقتضیات و راهبردها و اهدافی که در نظر گرفته، عمل میکنند و نیازی به دستور ایران هم نخواهند داشت. آمریکاییها قبلا هم هرگاه در منطقه شکست خوردند، ایران را مورد اتهام قرار دادند. آنها حشدالشعبی در عراق را نیروی وابسته به ایران میدانند؛ حزب اللّه را نیروی وابسته به ایران میدانند؛ نیروهای جهادی در سوریه را وابسته به ایران میدانند.آمریکاییها به تناسب شکستشان فرافکنی میکنند. شکست آنها در منطقه در شرایطی رقم خورده که کمکهای گستردهشان به اسرائیل، در میدان غزه به نتیجه نرسیدهاست. اینها موجب شده آمریکاییها علیه ایران اتهامزنی و فرافکنی کنند که بدون شک نشانه شکست سیاستهای آنها در منطقه خواهد بود.
به عنوان سوال آخر، در سال ۲۰۲۱ و قبل از طوفان الاقصی ایده اتصال منطقه از طریق هند-خاورمیانه-اروپا یا کریدور آیمِک (IMEC) مطرح شد و توافقات متعددی هم صورت گرفت. پس از طوفان الاقصی و جنگ غزه این مسئله به حاشیه رفت و عملا در درجهی نازلی از اهمیت قرار گرفت. برخی از کارشناسان آمریکایی و اسرائیلی پس از اقدامات یمن در دریای سرخ این گزاره را مطرح کردند که چارهای جز بازیابی دوباره کریدور مذکور نبوده و برای مقابله با راهبرد یمنیها، دور زدن آنها در محوری دیگرتنها چاره کار است. این مسئله را تا چه حد صحیح میدانید و اساسا احتمال تحقق آن چگونه است؟
در جریان نشست سران کشورهای ۲۰ در هند، به منظور تقابل با جاده ابریشم و همچنین از اهمیتانداختن تنگه بابالمندب، کریدوری تعریف شد که از هند آغاز و پس از عبور از امارات، عربستان و اردن، به ایلات در سرزمینهای اشغالی منتهی میشد. این کریدورِ جایگزین، زیردریایی خواهد بود. هند به عنوان محوریترین کشور در این کریدور حضور دارد و اسرائیل در منتهای این جادهی زیردریایی که شبیه «تونل مانش» است، مشکلات عدیده خود در دریای سرخ را نیز مرتفع خواهدکرد.
مسیر کریدور آیمِک (IMEC)
[ تونل مانش یا تونل شانل (Chunnel) یکی از بلندترین تونلهای جهان است که در دههی پایانی قرن بیستم به بهرهبرداری رسید. این تونل که امروزه بهنام یوروتونل (Eurotunnel) هم شناخته میشود، بریتانیا را به اتحادیهی اروپا متصل میکند. تونل مانش با طول ۵۰/۴۵ کیلومتر، دو خط ریلی دارد که فوکستون در بریتانیا را به کوکل در فرانسه متصل و از زیر کانال مانش (یا کانال انگلیس) عبور میکند. تونل مانش، تنها راه مواصلاتی ثابت بین بریتانیا و اتحادیهی اروپا محسوب میشود. این تونل در پایینترین عمق ۷۵ متر زیر بستر دریا قرار دارد و ۱۱۵ متر با سطح دریا فاصله پیدا میکند. طول تونل در زیر آب به ۳۷/۹ کیلومتر میرسد که بلندترین طول تونل زیر آبی در جهان محسوب میشود. ]
اما تکمیل و بهرهبرداری از این پروژه حداقل ده سال طول کشیده و دهها میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. این طرح یک پروژه بلندپروازانه بوده که بعید است عملیاتی بشود؛ اگر هم بنا بر بهرهبرداری از آن باشد، سالها طول خواهد کشید. اکنون وضعیت منطقه در حالت بحرانی قرار دارد و با توجه به اینکه پروژه مذکور نیازمند مشارکتی جمعی است، به نظر نمیآید کشورهای حوزه خلیج فارس در این پروژه همکاری و سرمایهگذاری کنند. با توجه به اینکه هند برنامه دارد تا به عنوان یک کشور اقتصادی در مقابل چین قرار بگیرد و آن را به حاشیه براند، تنها متقاضی جدی این کریدور است و این مسئله برای سایر طرفین، در درجهی نازلی از اهمیت قرار دارد.
انتهای پیام/
Thursday, 3 October , 2024