در حقیقت اگر هم جایی در جهان سیاست خارجی آمریکا تغییر معناداری کرده علت واقعی چنین تغییری، عدمِ امکانِ تداوم سیاست قبلی بوده است و نه تغییر رئیس‌جمهور.

انتخابات آمریکا، آبان ماه سال جاری برگزار خواهد شد اما برخی جریان‌های رسانه‌ای و شخصیت‌های سیاسی، با شبه‌تحلیل‌هایی که بیش از آنکه نماینگر واقعیت باشد، آرزوهای قلبی آنان است، سعی دارند افکار عمومی مردم ایران را به نتیجه انتخابات آمریکا گره زده و روز انتخابات، التهاب‌های روانی در اقتصاد و اجتماع به وجود بیاورند. در همین رابطه با دکتر بیژن پیروز، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در رابطه با اهمیت انتخابات آمریکا و نسبت آن با جامعه ایرانی گفت و گو کردیم.

به گزارش سبزسرخ؛ مشروح این گفت و گو بدین شرح است: 

رسانه‌ها از احتمال بالای پیروزی ترامپ خبر می‌دهند. به نظر شما جامعه آمریکا پس از عدم انتخاب ترامپ در انتخابات پیشین، آیا دوباره به سمت او متمایل خواهد شد؟

از نظر ریاضی، «احتمالِ به‌سادگی قابل‌ محاسبه» برای رئیس‌جمهور شدنِ بایدن یا ترامپ فعلاً ۵۰ درصد است. انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا مثل بسیاری دیگر از سازوکارهای فدرال در این کشور برای تأمین ثبات یا به عبارت دقیق‌تر حفظ ساختار قدرت در نظام سیاسی ایالات متحده طراحی شده و به وضعیت فعلی رسیده است. به همین دلیل هم نباید دنبال توضیح دموکراتیک (به معنی آکادمیک) برای چندوچون آن بود. 

واضح است که اگر به‌جای نگاه به موضوع از یک منظر پراگماتیک، با تعریف‌های آکادمیک از دموکراسی به رقابت‌های انتخاباتی در آمریکا نگاه کنید، سال ۲۰۲۴ هم مثل سال‌های قبل یک نمایش تکراری می‌بینید که در آن مستقل‌هایی مثل کندی، استین و وست به‌عنوان «شیر اطمینان» به ایفای نقش می‌پردازند تا نهایتاً طبق روال همیشگی بین کاندیدای اصلیِ یکی از دوحزبی که با سرکوب بیش از صد حزب دیگر، نظام انتخاباتی در آمریکا را عملاً بین خود نوبتی کرده‌اند، یک برنده «انتخاب» شود.

اما این که من و شما هم مثل هر کس دیگری قادر هستیم نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری را در کشوری که بیش از صد حزب و صدها کاندیدای مثلاً مستقل دارد، یک سال قبل از برگزاری فقط با شیر یا خط انداختن بادقت ۵۰ درصد پیش‌بینی کنیم، در حقیقت نتیجۀ ثباتی است که این سازوکار نه‌چندان دموکراتیک به ساختار قدرت نظام سیاسی در ایالات متحده داده است. 

در واقع اگر نام حزب را به‌جای نام شخص معیار قرار دهید شما به همین روش یعنی فقط با پرتاب سکه می‌توانید نتیجۀ انتخابات نه فقط امسال که ده یا صدسال آیندۀ آمریکا را بادقت ۵۰ درصد پیش‌بینی کنید (مگر این که این سیستم به هر دلیل در حفظ وضع موجود ناتوان شود). 

رسانه‌های مورد اشارۀ شما یعنی رسانه‌های جریان اصلی در آمریکا بازوهای تبلیغاتی این سیستم هستند و وظیفۀ آن‌ها تعیین دستور جلسه برای افکار عمومی است و سؤال شما هم‌نشان می‌دهد که تا چه اندازه در انجام‌وظیفه خود حرفه‌ای و موفق عمل کرده و می‌کنند. چون بحث در مورد برنده‌شدن یا نشدن ترامپ بیشتر برای قماربازهایی که در سایت‌ها شرط‌بندی روی برندۀ انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا پول خرج کرده‌اند واقعاً مهم است و برای بیشتر بقیۀ مردم آمریکا تفاوت چندانی با اعلام نتایج مسابقات ورزشی ندارد.

در واقع تحلیل‌گران اکثر «مردم دارای توان تصمیم‌گیری مستقل در آمریکا» را “Double Hater” می‌دانند؛ یعنی اشخاصی که در صورت مجاز شدن به رأی‌ دادن در یک انتخابات واقعاً آزاد، احتمالاً ترجیح می‌دهند نه به بایدن و نه به ترامپ رأی ندهند. ولی معنی سؤال شما این است که آزادی همۀ آن‌ها در آمریکا نهایتاً به این محدود خواهد شد که طبق سنتی که خود آن را «دماغت را با یک‌دست بگیر و با دست دیگر رأی بده» یا “Hold Your Nose and Vote” می‌نامند، پای صندوق رفته و بسته به میزان تنفر از سیاست‌های هم‌حزبی‌های بایدن یا ترامپ به یکی از این دو رأی دهند.   

در صورت پیروزی ترامپ آیا با نسخه عاقلانه‌تری از دولت او روبه‌رو خواهیم شد یا چهره خشن‌تری را به نمایش خواهد گذاشت؟

کسانی که با تاریخ تحولات سیاسی آمریکا آشنایی ولو اندکی داشته باشند می‌دانند که در مجموع ترامپ به‌عنوان چهل و پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا با تمام خل‌بازی‌هایش در واقع حتی بی‌عقل‌ترین هم در فهرست رؤسای جمهور آمریکا محسوب نمی‌شود! جانسون (سی و ششمین رئیس‌جمهور آمریکا از ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۹) نام آلت تناسلی خود را «جامبو» گذاشته بود و آن را بدون هیچ شرمی در پاسخ به پرسش‌های مرتبط با موضوعات مهم در سیاست خارجی آمریکا مثلاً دلیل ادامۀ لشکرکشی آمریکا به ویتنام (که از ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ ادامه داشت) در می‌آورد و به خبرنگاران نشان می‌داد. 

بله هم هم‌حزبی‌های ترامپ مثل نیکی هیلی و هم نویسندگانی مثل “Jonathan Stevenson” یا “James Sciutto” راجع به این که سیاست خارجۀ آمریکا در دورۀ ترامپ بر اساس “Madman Theory” یا «نظریۀ مرد دیوانه» قابل‌ توضیح بوده است گفته و نوشته‌اند، اما استفاده از چنین عنوانی در حقیقت به معنی تشبیه سیاست خارجی آمریکا در دولت ترامپ به سیاست خارجی این کشور در دولت نیکسون (سی و هفتمین رئیس‌جمهور آمریکا از ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴) بوده است. اما خود این تشبیه‌ها هم بیشتر جنبۀ توجیهی دارند تا توضیحی چراکه شواهد کافی برای پذیرش این واقعیت وجود دارد که اثر واقعی خل‌بازی‌های ترامپ در سیاست خارجی آمریکا در واقع خیلی بیش‌تر از احوالپرسی‌های بایدن با خورزوخان نبوده است.

به‌عبارت‌دیگر سیاست خارجی آمریکا با تبدیل‌شدن اوباما به ترامپ یا ترامپ به بایدن فقط در تفاسیر رسانه‌ای است که تغییر می‌کند. اگر هم به تاریخ نگاه کنیم، دولت ترامپ در قبال فرضاً سوریه سیاست‌هایی که در دولت اوباما شروع شده بود را تا جایی که توانست ادامه داد، دولت بایدن هم در قبال فرضاً کرۀ شمالی سیاست‌هایی که در دولت ترامپ شروع شده بود را تا جایی که ممکن هست ادامه می‌دهد، طوری که کسی نمی‌تواند ادعا کند جایگزینِ اوباما شدنِ ترامپ یا جایگزینِ ترامپ شدنِ بایدن در کاخ سفید تغییری معنادار را در سیاست خارجۀ آمریکا در قبال این مناطق باعث شده است. هر چند که ترامپ پیش از انتخاب‌ شدن، اوباما را به‌عنوان «مؤسس داعش» سرزنش و پس از انتخاب‌ شدن هم در توییتر در مورد «به‌ آتش‌ کشیدن کره» بسیار گزافه‌گویی کرد. 

در حقیقت اگر هم جایی در جهان سیاست خارجی آمریکا تغییر معناداری کرده علت واقعی چنین تغییری، عدمِ امکانِ تداوم سیاست قبلی بوده است و نه تغییر رئیس‌جمهور. یعنی اگر چه نه بایدن بعد و نه اوباما قبل از ترامپ آشکارا به عربستان نگفتند گاو شیرده، اما دوشیدن کشورهایی مثل عربستان چه قبل و چه بعد از ترامپ جز اصول ثابت در سیاست خارجی آمریکا بوده و تا هر وقت هم که ممکن باشد ادامه خواهد داشت. همچنین کسی هم هرگز ادعا نکرده که این نوع اصول صرفاً به دلیل تغییر رئیس‌جمهور دستخوش تغییر شده و یا خواهند شد. هر چند جایی که ادامۀ سیاست قبلی غیرممکن یا بی‌فایده ارزیابی شده باشد، برای افکار عمومی، ربط دادن تغییر اجباری سیاست خارجی آمریکا به تغییر رئیس‌جمهور این کشور راحت‌تر قابل‌ پذیرش است. 

آیا ضعف دولت قبل در مواجهه با ترامپ باعث گستاخی او نشده بود و آیا در صورت حضور دولت مقتدر، ترامپ بازهم می‌تواند مانند گذشته عمل کند؟

ضعف هم معمولاً بیشتر یک توجیه آبرومندانه تلقی می‌شود تا یک توضیح سودمند- دقیقاً مثل نادانی یا حماقت.  

برندگان و بازندگان جهانی پیروزی ترامپ چه کشورهایی هستند؟

برندۀ انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا هر کسی که باشد دقیقاً مثل تمام رئیس‌جمهورهای قبلی به‌هیچ‌وجه از اختیارات لازم برای تغییردادن جهت‌گیری‌های اصلی سیاست خارجی آمریکا در جهان برخوردار نخواهد بود؛ اما صنایع مرتبط با برنامه‌های فضایی، درست مثل صنایع مرتبط با تولید نفت، گاز، زغال‌سنگ و فولاد در آمریکا معمولاً برای پیروزی جمهوری‌خواهان بیشتر از دیگران لحظه‌شماری می‌کنند. در بقیه دنیا هم معمولاً برای کسی مهم نیست که چه کسی برندۀ انتخابات آمریکا باشد – مگر این که برای رسانه‌های آن‌ها هم دیگران دستور جلسه تعیین کنند!

انتهای پیام/