شرکت در انتخابات، یکی از بارزترین و مؤثرترین راههای مشارکت سیاسی به شمار میرود، چرا که میتواند به صورت رسمی، متولیان اداره کشور را تعیین کند و ریل تحولات سیاسی-اجتماعی را به سوی دلخواه شهروندان تغییر دهد.
بر همین اساس، انتخابات جایگاه والایی در ساختار نظام سیاسی جمهوری اسلامی دارد، به صورتی که ما از ابتدای انقلاب تاکنون تقریبا هر سال به طور متوسط یک انتخابات برگزار کردهایم.
متفکرین حوزه علوم اجتماعی معتقدند رقابت سياسي نهادمند و مسالمت آميز در انتخابات يكي از پيش زمينههاي مهم رشد سياسي يك جامعه و ضامن حفظ وحدت وجودي آن جامعه است. رقابت سياسي نهادمند، گذار از فرايند تعارض منجر به منازعه و تبديل شدن آن به رقابت سياسي مبتني بر وفاق، مدارا و تحمل است.
روشن است که دشمنان ایران و ایرانی، چنین چیزی را نخواهند و علیه آن سمپاشی کنند. در نقطه مقابل، تأکید بر مشارکت مردم در عرصههای سیاسی و اجتماعی در گفتمان حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی) واجد اهمیت فراوان است. علاوهبر این، در اصول متعدد قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی نیز بر مشارکت مردم در موارد گوناگون مانند انتخاب ریاست جمهوری، خبرگان رهبری، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شوراها و… تأکید شده است. بر این اساس، راه سربلندی ایران، حتما از مسیر پیشنهادی دشمنان تاریخی ملت بزرگ ایران جدا خواهد بود.
عامل قدرت ایرانیان در چیست؟
انتخابات، یکی از مهمترین عرصههای قدرتنمایی ایرانیان در اعلام وفاداری به کشور، دین و آئین خود است و دشمن برنامه مفصلی برای دور کردن اقشار مختلف مردم از انتخابات پیش روی مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی تدارک دیده است. گزینه جایگزین اما در ذهن و زبان دشمن چیست و در عوض برداشتن گزینه انتخابات از روی میز افکار عمومی ایران، میخواهد چه چیزی را پیشنهاد دهد؟
این مسئله را میتوان از جهات مختلفی مورد بررسی قرار داد و به صورت علمی در این زمینه بحث کرد که وقتی انتخابات از روی میز یک جامعه حذف شود، چه چیزهایی جایگزین آن خواهد بود؟.
اندیشکده آمریکایی کارنگی، آبانماه سال ۱۴۰۰، طی گزارشی درباره پیامد سیاستهای آمریکا در منطقه غرب آسیا مینویسد: بهرغم چندین دهه تحریم، حضور ایران در خاورمیانه افزایش یافته و سیاست بازدارندگی آمریکا شکست خورده است. در غیاب آمریکا بهعنوان تنظیمکننده قوانین در خاورمیانه، کشورهای عربی کارتهایشان برای مشارکت در بازی قدرت منطقهای را آماده میکنند. آنها برای رویگردانی منطقه از آمریکا آماده میشوند.
توبی درشوویتز، معاون ارشد رئیسجمهور آمریکا و کارشناس بنیاد دفاع از دموکراسیها، در یادداشتی که برای نیوزویک نوشته است، به شکست سیاستهای آمریکا در قبال ایران اذعان میکند؛ او در یادداشتی با عنوان «ایران در حال آزمایش ماست و تا اینجای کار ما شکست خوردهایم» اعتراف میکند که ایالات متحده نتوانسته در برابر نفوذ ایران در عرصه بینالملل، سیاستهای مقابلهای مؤثری داشته باشد! قدرت فزاینده ایران در این هماوردی ۴۵ ساله اما ریشه در کجا دارد؟ ما بر کدام پشتوانه تمام ناشدنی تکیه داشته و داریم؟ و موتور محرک موفقیتهای ما در برابر دنیای وحشی و مسلح غرب، طی چهار دهه اخیر چه بوده است؟.
اهمیت حضور مردم آیا حد یقف دارد؟
پاسخ به این سؤال مهم، میتواند دربرگیرنده عوامل متنوعی از میدان سیاست تا فرهنگ و تاریخ ملت بزرگ ایران باشد؛ طبعا مجموعهای از عوامل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و… در پیمودن این مسیر به ما کمک کرده است.
عواملی که بیوجود آنها، پای رفتن نداشتیم! پاسخ رهبری معظم انقلاب به عنوان یک تحلیلگر سیاسی برجسته اما به این پرسش کلیدی چیست؟ آیتالله خامنهای اخیرا در جریان دیدار با ائمه جمعه سراسر کشور در همین زمینه میفرمایند:« علّت پیشرفت ایران، علّت عزّتیابی ایران، علّت مطرح شدن ایران به عنوان یک قدرت شاخص در این منطقه، علّت پیدا شدن اینهمه عمق راهبردی برای کشور ـ این نیروهای مقاومت در سراسر منطقه، عمق راهبردی نظام جمهوری اسلامیاند ـ علّت همهی اینها حضور مردم ایران در صحنه است. اگر جنگ تحمیل میکنند، دشمن در جنگ شکست میخورد؛ اگر حمله کودتایی میکنند، شکست میخورد؛ اگر حمله امنیّتی میکنند، شکست میخورد؛ علّت این است که مردم در صحنه حاضرند. آنجایی که توانستند مانع از حضور مردم در صحنه بشوند، دشمن پیروز شده؛ در خیلی از بخشهای اقتصادی همینجور است!»
معظمله جای دیگر در تشریح همین واقعیت کلیدی و مهم، با اشاره به مبانی قرآنی نقش مردم در سامان دادن امور جامعه اسلامی، میفرمایند:«خداوند متعال به پیغمبرش میفرماید که «خیلی مهم است! خدای متعال مؤمنین را در ردیف نصرت خودش قرار میدهد؛ یعنی اگر مؤمنین به پیغمبر کمک نمیکردند، پیغمبر هم پیروز نمیشد.
اوّلین کاری که پیغمبر انجام داد، ساختن مؤمنین بود؛ مؤمن بسازد، مؤمن درست کند. پس بنابراین، روشن است که رسیدن به هدفهای اسلامی-حالا اسمش را بگذارید «نظام اسلامی»، در نهایت «تمدّن اسلامی» -جز با حضور مردم، جز با توجّه و مبادرت مردم امکانپذیر نیست؛ باید مردم بخواهند، مردم بیایند، مردم اقدام کنند.»
بر این اساس، وقتی که مهمترین نقطه اتکا و قدرت ایران طی ۴۵ سال گذشته، حضور مردم از قشرهای مختلف و دیدگاههای متفاوت در صحنههای انقلاب اسلامی بوده، روشن است که مهمترین راهبرد دشمن نیز باید از میدان به در بردن مردم در همان عرصهها باشد.
کشتار و نه انتخابات، تفکر و روش غرب است
توماس فریدمن، خبرنگار، نویسنده و روزنامه نگار کهنه کار آمریکایی و برنده سه دور جایزه پولیتزر، اخیراً طی یادداشتی در نیویورک تایمز، راهحل نهائی مقابله با ایران را روی میز گذاشته است.
وی که از جمله نمادهای جامعه نخبگانی آمریکا به شمار میرود و گرایش فکری و سیاسیاش به دموکراتها نزدیک است، اخیرا با اشاره به چالش ایجاد شده بین ایالات متحده و گروههای مقاومت بر سر نسل کشی مردم مظلوم فلسطین، مینویسد:«سپاه پاسداران مانند گله زنبور است و تنها راه نابودی آن، آتش زدن تمام جنگل است!»
فریدمن از حامیان حمله آمریکا به عراق محسوب شده و در جنگ پیشین غزه، از بمباران شهروندان غزه حمایت کرده بود و معتقد بود که با این کار، مردم غزه، «تعلیم» داده میشوند! وی به عنوان یکی از نمادهای اصلی جامعه روشنفکری دموکراتهای آمریکا که یادداشتهایش غالبا بدون هیچ حاشیه و تعریضی در رسانههای اصلاحطلب داخل ایران به چاپ میرسد، گزینه اصلی غرب برای مردم غرب آسیا را صادقانه، بدون لکنت زبان و البته، وقیحانه مشخص کرده است. کشتار مردم برای تعلیم دادن آنها!
اما گزینه مردم ایران در برابر توحش مدرن، رجوع به نظر مردم در قالب انتخابات است که نمونه صادقانه مردممحوری در مقابل شعار دروغین مردمسالاری یا دموکراسی غربی است و انتخابات ۱۱ اسفند، نماد صادقانه ملت و دولت ایران به دموکراسی واقعی است که از آنبا عنوان “مردمسالاری دینی” یاد میکنند.
سود و زیان انتخابات متوجه کیست؟
پر واضح است که دشمنان ایران و ایرانی شرکت نکردن در انتخابات را برای ما تجویز کنند تا همبستگی و قدرت ملی ما را تضعیف کنند. این در حالی است که صاحب نظران حوزه علوم سیاسی معتقدند مشارکت سیاسی بهترین سازوکار برای بیان و مفصلبندی منافع و نیازهاست، کارکرد آموزشی برای شهروندان ایفا میکند، رضایت از زندگی اجتماعی را افزایش میدهد و مستقیماً با پاسخگویی و کیفیت دولت و نهادهای حکومتی مرتبط است. مشارکت سیاسی به افراد اجازه میدهد تا احساس تعلق به جامعه، اعتماد به دیگران و احساس شمولیت اجتماعی را در خود پرورش دهند. مشارکت سیاسی باعث وفاق سیاسی و اجتماعی میان مردم با حکومت و مردم با یکدیگر میشود. بنابراین اگرچه توجه به تخصص در سیاست و مدیریت عمومی جایگاه رفیعی برای کارآمد شدن حکمرانی دارد، اما ورود مستقیم خواستها و نیازهای شهروندان میتواند کیفیت سیاستگذاری عمومی و رضایت مردم را با سازماندهی دانش و اخذ ترجیحات جامعه بهبود بخشد.
شرکت در انتخابات، یکی از بارزترین و مؤثرترین راههای مشارکت سیاسی به شمار میرود، چرا که میتواند به صورت رسمی، متولیان اداره کشور را تعیین کند و ریل تحولات سیاسی-اجتماعی را به سوی دلخواه شهروندان تغییر دهد. بر همین اساس، انتخابات جایگاه والایی در ساختار نظام سیاسی جمهوری اسلامی دارد، به صورتی که ما از ابتدای انقلاب تاکنون تقریبا هر سال به طور متوسط یک انتخابات برگزار کردهایم. متفکرین حوزه علوم اجتماعی معتقدند رقابت سياسي نهادمند و مسالمت آميز در انتخابات يكي از پيش زمينههاي مهم رشد سياسي يك جامعه و ضامن حفظ وحدت وجودي آن جامعه است. رقابت سياسي نهادمند، گذار از فرايند تعارض منجر به منازعه و تبديل شدن آن به رقابت سياسي مبتني بر وفاق، مدارا و تحمل است. روشن است که دشمنان ایران و ایرانی، چنین چیزی را نخواهند و علیه آن سمپاشی کنند.
انتخابات، بهترین راه مبارزه با دشمنان ایران
اندیشکده آمریکایی کارنگی، سال گذشته و همزمان با آشوبهای داخل کشور، طی مقالهای در همین زمینه، سه منطقه شامل استانهای سیستان و بلوچستان، شهرهای کردنشین و استان خوزستان را مناطقی با هدف آشوبسازی و تجزیه ایران معرفی کرده، مینویسد: «این سه استان نقش زیادی در پروژه براندازی میتوانند داشته باشند.»
مزدوران ایرانی و شناخته شده دشمن نیز با تلاش آشکار در این حوزه، نشان دادهاند که برنامه تجزیه ایران، هم اکنون یک گزینه مهم و مورد اهتمام اربابان غربی آنها برای از پای درآوردن ملت ایران است. به عنوان مثال، شیرین عبادی، مزدور شناخته شده سازمانهای اطلاعاتی غرب، سال گذشته در همین زمینه با «بیاشکال» دانستن اعتقاد به جدا شدن از ایران میگوید که «هیچ ایرادی ندارد اینها فعالیت کنند، حزب رسمی تشکیل بدهند و صراحتاً بگویند ما میخواهیم جدا بشویم و بنا به این دلایل میخواهیم جدا بشویم!»
انتخابات مهمترین راه منکوب کردن دشمن است، چنانکه رهبر معظم انقلاب طی سخنرانیهای اخیر خود بارها بر اهمیت حیاتی این مسئله تاکید کرده، میفرمایند: “همه کسانی که مخاطبانی دارند، وظیفه دارند مردم را به انتخابات دعوت کنند.
علمای اَعلام، اساتید دانشگاه، اساتید حوزه، صداوسیما، مطبوعاتیها، جوانها، افراد در داخل خانواده، اینها همه میتوانند منادی انتخابات باشند و مخاطبان خودشان را به انتخابات دعوت کنند؛ آنوقت انتخابات، انتخابات پُرشوری خواهد شد.
بعضیها مردم را از انتخابات دلسرد میکنند؛ این کار غلطی است، این اشتباه است، این به ضرر کشور است. به ضرر «کشور» است؛ به ضرر فلان شخص و فلان آدم نیست، به ضرر کشور است. بعضیها برای اینکه مردم را از انتخابات دلسرد کنند، مدام مشکلات کشور را جلوی چشم میآورند. خب اگر مشکلات وجود دارد، راهحل مشکلات چیست؟ راهحل مشکلات انتخابات است. اتّفاقاً برای اینکه مشکلات برطرف بشود، بایستی در انتخابات شرکت کرد.”
انتهای خبر/
Thursday, 3 October , 2024