حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان «شما چرا ماتم‌ گرفته‌اید؟!» نوشت:

 ۱- برقراری دوباره روابط سیاسی ایران و عربستان به یک بمب خبری شبیه بود که روز جمعه با سر و صدای زیاد در جهان منفجر شد و بلافاصله پس از انفجار به خبر اول تمامی رسانه‌های دنیا تبدیل شد و مقامات رسمی و مطرح جهان سیاست را به اولویت اظهار‌نظر درباره آن ملزم کرد. نگرانی همراه با خشم و عصبانیت آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای اروپایی از این رخداد به‌اندازه‌ای گسترده و فراگیر بود که به سختی می‌توان نمونه مشابهی از آن را آدرس داد. تیتر اول کیهان دیروز به این موضوع اختصاص یافته و در آن به مواردی از این اظهار‌نظرها پرداخته‌ایم که نه فقط خواندنی است، بلکه شگفتی‌آفرین و عبرت‌انگیز نیز هست.

در وجیزه پیش‌روی اما، به نکته‌ای اشاره داریم که در سیاست خارجی دولت سیزدهم بر آن تاکید شده است و توجه به آن می‌تواند در آینده نیز گره‌گشا باشد. بخوانید!

۲- دولت آقای روحانی و تمامی دولت‌هایی که مدعیان اصلاحات در رأس آن بودند، هر اقدام و حرکتی در سیاست خارجی را به جلب نظر آمریکا و متحدان اروپایی آن گره می‌زدند و بارها به صراحت اعلام کرده بودند که بدون جلب موافقت «کدخدا‌»! (لقبی که جناب روحانی به رئیس‌جمهور آمریکا داده بود‌) انجام هیچ حرکتی در منطقه امکان‌پذیر نخواهد بود! توافق اخیر ایران و عربستان نه فقط بدون جلب رضایت و نظر آمریکا صورت پذیرفت بلکه در این توافق، آمریکا و متحدانش از صحنه نیز حذف شده‌اند.

واقعیتی که آمریکا و اروپا و رژیم صهیونیستی با عنوان ضربه‌ای بزرگ بر موقعیت و حیثیت خود در منطقه از آن یاد می‌کنند و تقریباً هیچ یک از مقامات کنونی و سابق آمریکا و رژیم صهیونیستی را نمی‌توان یافت که از چرخش عربستان به سوی ایران و حذف آمریکا از مناسبات منطقه عصبانی نشده باشند. کافی است نیم‌نگاهی به انبوه گزارش‌هایی که خبرگزاری‌های معتبر دنیا در این خصوص مخابره کرده‌اند بیندازید تا از شدت ضربه‌ای که توافق اخیر بر موقعیت و جایگاه آمریکا در منطقه وارد کرده است، آگاهی بیشتری داشته باشید.

۳- برخی از مدعیان اصلاحات که در عصبانیت از توافق اخیر با دشمنان تابلو‌دار ایران شانه‌به‌ شانه می‌سایند، استقبال کیهان از این توافق را با مخالفت‌های قبلی در دوران دولت آقای روحانی کنار هم نهاده و نتیجه گرفته‌اند که کیهان در اصول پیشین خود تغییراتی داده است! این برداشت اگرچه بسیار ابتدایی و در خوشبینانه‌ترین حالت، ناشی از کم‌فهمی آنها نسبت به واقعیت ماجرا و مقایسه کودکانه صورت‌ مسئله به جای نگاه به مفهوم مسئله است ولی با این وجود اشاره به نکاتی در این باره خالی از فایده نیست؛ 

 مدعیان اصلاحات توافق با عربستان را اولاً در بستر موافقت آمریکا و ثانیاً با پذیرش شروط عربستان پیشنهاد می‌کردند! به بیان دیگر، محدودیت توان موشکی کشورمان، دست‌کشیدن از حمایت نیروهای مقاومت منطقه و از جمله، پذیرش سلطه عربستان و امارات بر یمن! کنار نهادن حق حاکمیت ایران بر سه جزیره تنب‌بزرگ و کوچک و ابو‌موسی! پیوستن به دیدگاه کشورهای دست‌نشانده عربی درباره موجودیت رژیم صهیونیستی و… پیشنهاد می‌کردند. در این حالت به همان ‌اندازه که مخالفت سرسختانه کیهان با توافق پیشنهادی عربستان (بخوانید آمریکا و اسرائیل‌) بسیار طبیعی، منطقی و وطن‌دوستانه بود، موافقت مدعیان اصلاحات با شرایط یاد شده فاجعه بوده است. 

 در توافق اخیر اولاً آمریکا از مناسبات منطقه حذف شده است، ثانیاً، عربستان به این واقعیت پی برده که نمی‌تواند روی دیوار آمریکا یادگاری بنویسد و برخلاف روال گذشته به حذف آمریکا از مناسبات منطقه تن داده است و ثالثاً (مهم‌تر از همه‌) آن که از پیش‌شرط‌های دیکته شده آمریکا برای رابطه با ایران دست کشیده و با ایران روی خواسته‌های مشترک و منطقی به توافق رسیده است و رابعاً به طرح اسرائیلی موسوم به «آبراهام» برای پیوند با اسرائیل در مقابل ایران، پشت پا زده است تا آنجا که دیروز روزنامه صهیونیستی «آحارونوت» نوشت: «‌عربستان در توافق با ایران به صورت اسرائیل تُف‌انداخته است‌»! و سایت خبری ووکس «VOX‌» با کنایه نوشت: «‌به لحظه پسا‌آمریکایی در خاورمیانه خوش آمدید‌» اکنون این سؤال مطرح است که مدعیان اصلاحات چرا باید از توافق یاد شده عصبانی باشند و چرا باید کیهان را به دلیل موافقت با آن مورد حمله قرار بدهند؟!

۴- حالا به این دو نمونه از سخنان یکی از مسئولان سابق جمهوری اسلامی ایران درباره رابطه با عربستان نگاهی بیندازید: «دولت عربستان برای این که بر جنایتش نسبت به سربریدن یک رهبر دینی در کشور خود سرپوش بگذارد، دست به اقدام عجیبی زده و رابطه سیاسی خود را با جمهوری اسلامی ایران قطع کرده است در حالی که بی‌تردید هیچ‌گاه این‌گونه اقدامات نمی‌تواند آن جنایت بزرگ را بپوشاند‌» ۱۵ دی ماه ۱۳۹۴.

«روند سیاست‌های منطقه‌ای دولت عربستان سعودی در مسیر ظلم، تجاوز، توسعه تروریزم و از بین بردن ثبات و امنیت در منطقه بوده است. از دولت عربستان می‌خواهیم که خطاها و اشتباهات گذشته را جبران نموده و از این مسیر اشتباه و بی‌نتیجه دست بردارد » ۱۶ دی ماه ۱۳۹۴.

این سخنان از کیست؟! باور می‌کنید که گوینده آن جناب آقای روحانی رئیس‌جمهور سابق کشورمان است؟! ما اظهارات آن روز آقای روحانی را برخاسته از واقعیت‌های آن روز می‌دانیم و تعجب می‌کنیم که چرا بی‌آن‌که در مسیر حرکت عربستان تغییری حاصل شده باشد، داعیه برقراری رابطه با عربستان را داشتند و مخالفان رابطه را ملامت می‌کردند؟! و تعجب دیگرمان این است که چرا اکنون که با قبول شروط ایران از سوی عربستان، رابطه دو کشور برقرار شده، کیهان را به خاطر استقبال از این رابطه به باد ناسزا گرفته‌اند؟! فاعتبروا یا اولی‌الابصار!  

  ۵- برخی از مدعیان اصلاحات توئیت کرده‌اند که دولت کنونی بالاخره پذیرفت باید به مذاکره روی آورد! و در واکنش به تیتر کیهان که «‌مدعیان اصلاحات مذاکره را یاد بگیرند‌» نوشته‌اند «ما که خیلی وقت پیش  اینها (ضرورت مذاکره) را گفته بودیم. خوشحالیم، بالاخره شما هم یاد گرفتید‌»! و توضیح نداده بودند منظورشان کدام مذاکره است که دولت سیزدهم باید یاد بگیرد؟! نزدیک به ۸سال همه امکانات و بودجه و ظرفیت‌های کشور را پای مذاکره با آمریکا هزینه کردند که تحریم‌ها را لغو کنند ولی نه فقط هیچ تحریمی را لغو نکردند بلکه صدها تحریم دیگر هم به تحریم‌های قبلی اضافه کردند! و بعد از آن‌همه امتیازات نقدی که به حریف دادند، به قول خودشان تنها دستاوردشان «‌تقریباً هیچ‌» بود! اگر منظور آقایان از مذاکره، امتیاز دادن است که این‌گونه مذاکره‌کردن افتخاری ندارد تا قابل یاد گرفتن! باشد و چنانچه منظورشان مذاکره‌ای است که مانند مذاکرات اخیر، نتیجه آن تامین منافع ملی و سیلی زدن به آمریکا و اسرائیل باشد، که حضرات بارها نشان داده‌اند اهل این‌گونه مذاکرات نیستند!

گفتنی است که موافقت و مخالفت با یک موضوع به متن و محتوای آن باز می‌گردد و نه عناوین و نام‌ها. به قول ملای رومی؛                                                                  

«کار نیکان را قیاس از خود مگیر 

گرچه باشد در نوشتن شیر، شیر‌»                                                                                                                          

۶ – اگرچه هنوز متن توافق ایران و عربستان که با وساطت اولیه عراق و عمان و نهایتاً چین صورت پذیرفت، منتشر نشده است ولی شواهد موجود به وضوح حکایت از آن دارند که ایران اسلامی کماکان به اصول و مبانی خود وفادار مانده است. به عنوان مثال یکی از مسائل فیمابین، حمایت ایران از جبهه مقاومت بود که واکنش جبهه‌های مقاومت نسبت به توافق یاد شده نشان از پایبندی جمهوری اسلامی ایران به ادامه حمایت از آنان دارد.

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان در این خصوص می‌گوید «‌تحول به‌وجود آمده درخصوص روابط ایران و عربستان به سود ملت‌های منطقه است و افق‌های جدیدی در منطقه و لبنان ایجاد می‌کند» و محمد عبدالسلام سخنگوی جنبش انصارالله یمن اظهار می‌دارد: منطقه به بازگشت روابط طبیعی میان کشورهایش نیاز دارد به‌گونه‌ای که امت اسلامی امنیت مفقود شده‌اش به سبب دخالت‌های خارجی و در رأس آن دخالت‌های صهیونیستی- آمریکایی را پس بگیرد‌».

گفتنی است شیخ نعیم قاسم، معاون دبیرکل حزب‌الله لبنان می‌گوید «توافق ایران و عربستان ضربه‌ای دردناک به پروژه صهیونیستی _ آمریکایی است» و این دقیقاً تکرار همان تیتر اول کیهان روز شنبه _ ۲۰ دیماه _ است.

۷- و بالاخره این پرسش اساسی از مدعیان اصلاحات در میان است که چرا هرگاه _ مانند توافق اخیر_ آمریکا و متحدانش به خشم می‌آیند، شما ابراز نگرانی می‌کنید؟! ضمن آنکه اشارات ما در این یادداشت دربرگیرنده تمامی هواداران جبهه اصلاحات نیست اگرچه هواداری افراد متعهد از این جبهه را با توجه به کارنامه و مواضع دست‌اندرکاران اصلی جبهه اصلاحات تعجب‌آور تلقی می‌کنیم!

پایان پیام/